دانلود و خرید کتاب ما همیشه سه نفر بودیم مجتبی مرادی
تصویر جلد کتاب ما همیشه سه نفر بودیم

کتاب ما همیشه سه نفر بودیم

نویسنده:مجتبی مرادی
انتشارات:انتشارات اریش
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ما همیشه سه نفر بودیم

«ما همیشه سه نفر بودیم» مجموعه شعرهای دلنشین موج نو و سپید مجتبی مرادی، شاعر معاصر ایرانی است:

من

آرام آرام

شاعر شدم

نخست وطنم را گم کردم

سپس شناسنامه‌ام

نیمکتی که غروبِ جمعه‌هایم را تحمّل می‌کرد

کوهی که پنج‌شنبه‌ها پناهم می‌داد

زبانِ مادری‌ام را گم کردم

و دوستانی را که با هم شعر می‌خواندیم

پاهایم

دست‌هایم

چشم‌هایم

و قلبم را

از من خیالی مانده‌است:

پر از بوهایِ جانفزایِ گم‌شده‌هایم

سیّد جواد
۱۳۹۷/۰۵/۲۵

کتاب هشتاد و پنجم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی . بعد از مدت ها از خواندن یک کتاب شعر معاصر لذت بردم ، اشعار خوبی بود بدون اینکه بخواد به مفاهیم دینی توهین کنه یا از کلمات روشنفکری استفاده کنه ،

- بیشتر
sadeghi
۱۳۹۷/۰۵/۲۵

من این دوراهی سمت تو امدن یا سمت تو امدن را دوست دارم💕💕💕 بسیار عالی واقعا لذت بردم💕

melodious_78
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

زیبا و دلنشین

maryam
۱۳۹۸/۱۰/۰۴

لذت بخش!

V.M
۱۳۹۹/۰۱/۱۰

من کتاب رو خریداری نکردم اما همون قسمت هایی که از نمونه خوندم برام بسیار لذت بخش بود.اما ۵ ستارمو میدم چون به نظرم جذابه و به نظرم متن روانی داره(تا جایی که من خوندم)از اون جایی که همین چند

- بیشتر
هر لحظه عاشقانه می‌میرم. دیگر به واژه‌ها اعتمادی ندارم کسی را می‌شناسی که هر ثانیه هزار قرن بمیرد؟
مادربزرگ علی💝
هیچ‌وقت تنهایمان نگذاشت حتی در بستر ما همیشه سه نفر بودیم: تو من و نبودنت.
دختر پاييزي
تو هزار لیلا من یکی مجنون شکست حتمی بود.
AVA
می‌نویسند: عشق می‌خوانم: لیلا هیچ کس به نتیجۀ انتخابات اعتراض ندارد!
سیّد جواد
من به حرمتِ همین دوست داشتن نفس می‌کشم نفس‌هایِ بی دوست‌داشتنت حرام! دوست‌داشتنت مُدام! من می‌میرم دوست‌داشتنت نمی‌میرد.
مادربزرگ علی💝
هر کسِ دیگری جایِ من بود، شاعر می‌شد
plato
زبانِ مادری‌ام را گم کردم و دوستانی را که با هم شعر می‌خواندیم پاهایم دست‌هایم چشم‌هایم و قلبم را از من خیالی مانده‌است: پر از بوهایِ جانفزایِ گم‌شده‌هایم ... هر کسِ دیگری جایِ من بود، شاعر می‌شد.
sadeghi
این گونه می‌میرم: دوستت دارم دوستت دار... دوستت دا... دوستت د... دوستت... دوست... راضی نیستم مویی از سرِ دوست کم شود.
niloo mdbr
من آرام آرام شاعر شدم نخست وطنم را گم کردم سپس شناسنامه‌ام
سیّد جواد
دیوانه‌ام! می‌ترسم از دوست داشتَنَت می‌ترسم از دوست نداشتَنَت جنونِ جمال است این‌که: دوست داشتَنَت محال باشد دوست نداشتَنَت محال باشد...
سیّد جواد

حجم

۴۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

حجم

۴۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان