بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ما همیشه سه نفر بودیم | طاقچه
تصویر جلد کتاب ما همیشه سه نفر بودیم

بریده‌هایی از کتاب ما همیشه سه نفر بودیم

نویسنده:مجتبی مرادی
انتشارات:انتشارات اریش
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۰ رأی
۴٫۱
(۱۰)
هر لحظه عاشقانه می‌میرم. دیگر به واژه‌ها اعتمادی ندارم کسی را می‌شناسی که هر ثانیه هزار قرن بمیرد؟
مادربزرگ علی💝
هیچ‌وقت تنهایمان نگذاشت حتی در بستر ما همیشه سه نفر بودیم: تو من و نبودنت.
دختر پاييزي
تو هزار لیلا من یکی مجنون شکست حتمی بود.
AVA
می‌نویسند: عشق می‌خوانم: لیلا هیچ کس به نتیجۀ انتخابات اعتراض ندارد!
سیّد جواد
من به حرمتِ همین دوست داشتن نفس می‌کشم نفس‌هایِ بی دوست‌داشتنت حرام! دوست‌داشتنت مُدام! من می‌میرم دوست‌داشتنت نمی‌میرد.
مادربزرگ علی💝
هر کسِ دیگری جایِ من بود، شاعر می‌شد
plato
زبانِ مادری‌ام را گم کردم و دوستانی را که با هم شعر می‌خواندیم پاهایم دست‌هایم چشم‌هایم و قلبم را از من خیالی مانده‌است: پر از بوهایِ جانفزایِ گم‌شده‌هایم ... هر کسِ دیگری جایِ من بود، شاعر می‌شد.
sadeghi
این گونه می‌میرم: دوستت دارم دوستت دار... دوستت دا... دوستت د... دوستت... دوست... راضی نیستم مویی از سرِ دوست کم شود.
niloo mdbr
من آرام آرام شاعر شدم نخست وطنم را گم کردم سپس شناسنامه‌ام
سیّد جواد
دیوانه‌ام! می‌ترسم از دوست داشتَنَت می‌ترسم از دوست نداشتَنَت جنونِ جمال است این‌که: دوست داشتَنَت محال باشد دوست نداشتَنَت محال باشد...
سیّد جواد
تو هزار لیلا من یکی مجنون شکست حتمی بود.
sadeghi
«لام» خوشبخت‌ترین حرفِ الفباست که دو بار در نامِ تو جاودانه می‌شود و من خوشبخت‌ترین مردِ دنیا که مُدام در من جاودانه می‌شوی بهشت خیالی از عطرِ نفس‌های تو است.
sadeghi
آسمان را زمین را کهکشانِ راهِ شیری را خط بزن این انشا بدونِ «لیلا» صفر هم نمی‌گیرد
plato
من آرام آرام شاعر شدم نخست وطنم را گم کردم سپس شناسنامه‌ام نیمکتی که غروبِ جمعه‌هایم را تحمّل می‌کرد کوهی که پنج‌شنبه‌ها پناهم می‌داد زبانِ مادری‌ام را گم کردم و دوستانی را که با هم شعر می‌خواندیم پاهایم دست‌هایم چشم‌هایم و قلبم را
farnaz Pursmaily
ما بی‌وطن زاده شدیم و هرگز مجالِ عاشقی نیافتیم کسی عاشقِ انسانِ بی‌شناسنامه نمی‌شود
دختر پاييزي
مرگ امری محتمل و فراموشی محال است.
melodious_78
بهشت خیالی از عطرِ نفس‌های تو است.
AVA
در گلوی تو گُلی خواهد رُست که بویِ گردنبندِ جوانی‌های مادرم را دارد.
-Dny.͜.
دیوانه‌ام! می‌ترسم از دوست داشتَنَت می‌ترسم از دوست نداشتَنَت جنونِ جمال است این‌که: دوست داشتَنَت محال باشد دوست نداشتَنَت محال باشد...
melodious_78
از من خیالی مانده‌است: پر از بوهایِ جانفزایِ گم‌شده‌هایم ... هر کسِ دیگری جایِ من بود، شاعر می‌شد.
farnaz Pursmaily
خبر؟ خبرها بیات شده‌اند جز همین «دوستت دارم» که تازۀ تازه‌ست.
♡sana.m♡
«لام» خوشبخت‌ترین حرفِ الفباست که دو بار در نامِ تو جاودانه می‌شود و من خوشبخت‌ترین مردِ دنیا که مُدام در من جاودانه می‌شوی بهشت خیالی از عطرِ نفس‌های تو است.
جیمی جیم
عاشقِ تو بودن اشتغالِ من است و مزدم آتشی که در جانم می‌افکنی! هیچ کارفرمایی مثلِ تو حقوقِ کارگرش را سرِ وقت نمی‌دهد!
جیمی جیم
نمی‌آیی هیچ وقت نمی‌آیی زنده‌ات در آغوشِ کسی جنازه‌ات بر دوشِ کسی ... کسی در قبرستان شعر نمی‌گوید.
آسمان شب
آسمان را زمین را کهکشانِ راهِ شیری را خط بزن این انشا بدونِ «لیلا» صفر هم نمی‌گیرد
AVA
از معجزاتِ کوچکِ عشق بگویم برایت: مویم را شانه می‌کنم صفایی به صورتم می‌دهم و تُف می‌کنم به آینه
Autumn
بهشت خیالی از عطرِ نفس‌های تو است.
melodious_78
سلول‌های تنت را به اسم صدا می‌کردم به اسم صدایم می‌کردند ده تریلیون نغمۀ بهشتی! هیچ مردی را ده تریلیون فرشتۀ زیبا صدا کرده است؟ ... آن‌که در آغوش دیگری است، طرحی از یک زن است که تمامِ سلول‌هایش با او قهرند...
جیمی جیم
دیوانه‌ام! می‌ترسم از دوست داشتَنَت می‌ترسم از دوست نداشتَنَت جنونِ جمال است این‌که: دوست داشتَنَت محال باشد دوست نداشتَنَت محال باشد...
♡sana.m♡

حجم

۴۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

حجم

۴۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان