کتاب موسیو لمبلان
معرفی کتاب موسیو لمبلان
ژرژ آنسی، نویسنده و نمایشنامهنویس فرانسوی، در ۱۸۶۰ در پاریس به دنیا آمد. او از لحاظ مالی وضع خوبی داشت و بههمیندلیل جلب نظر تماشاچی تئاتر به مقصود سود مالی برایش اهمیت چندانی نداشت. ازاینرو، او به تحریر نمایشنامههایی رو آورد که عملکرد زمانۀ خود، یعنی دورۀ زیبایی،دورهای قبل از آغاز جنگهای جهانی در فرانسه که از نظر آنسی در آن ارزشهای عمیقتر انسانی نادیده گرفته میشدند را با دیدی انتقادی زیر ذرهبین میگذاشت.
آثار او به دلیل تعداد کم شخصیتها به بازیگرها این امکان را میداد که هنر خود را بهتر به نمایش بگذارند.
از جمله آثار آنسی میتوان به اثر حاضر (موسیو لمبلان)، جدانشدنیها، مدرسۀ بیوه و این آقایان اشاره کرد. او در نوامبر ۱۹۱۷ چشم از جهان فروبست.
موسیو لمبلان بسیار به همسرش علاقه دارد، اما او در کنار این علاقه، علایق دیگری نیز دارد که حاضر به ازدستدادنشان نیست:
لمبلان: حالا، به من گوش کن، عزیزم. یک بار برای همیشه بهات گفتم من آدم لاابالیای نیستم. من دوست دارم همه چیز نظم خودش را داشته باشد. من عادات کوچولوی خودم را دارم و دوست ندارم هیچی آنها را بر هم بزند. من خیلی مرد خانوادهدوستی هستم، اغلب سعی کردهام این حقیقت را حالیات کنم و الان متحیر شدهام، کاملاً متحیر که این موضوع را لحاظ نمیکنی.
مادامکوژی: (با صدای بلند) خستهام میکنی. همین.
لمبلان: اینطوری جیغ نزن! دارم بهات میگویم، بالا بروی، پایین بیایی، من امشب از خانه بیرون نمیروم. دیروز، خدا خودش میداند که من از بودن در کنار تو خیلی خوشحال بودم. ما کلی خوش گذراندیم، خیلی خوب بود. اما امشب ... نه، فردا. ما قرارمان دوشنبهها، چهارشنبهها و جمعهها بود و هرازگاهی، یکشنبهها. من اصلاً نمیخواهم که این برنامه را به هم بزنم. من مثل یک ساعت کوکوِ برنامهریزی شدهام. اما تو انگار باور نداری. من وقتی که باید ضربه بزنم، میزنم.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه