کتاب پخمه
معرفی کتاب پخمه
«پخمه» نمایشنامهای تک پردهای از لوئیس بیچ، نمایشنامهنویس آمریکایی است که زاده ۱۸۹۲ میشیگان ایالات متحده است. او از اعضای تئاتر واشنگتن اسکوئر بود که در سال ۱۹۱۵ آغاز به کار کرد. نویسندههای بسیاری با این گروه همکاری کردند و تقریباً همهٔ آثاری که تولید میکردند نمایشنامههای تکپردهای بودند.
بیچ ایدهٔ نمایش پخمه را از یک داستان کوتاه بهنام «کمترین اینها» نوشتهٔ دونال هینز گرفته بود و این نمایشنامه برای نخستین بار در سال ۱۹۱۶ به دست بازیگران واشنگتن اسکوئر در شهر نیویورک اجرا شد.
«برادرها»، «بازگشتِ پسر ولخرج» و «پخمه» از جمله نمایشنامههای بیچ هستند. نمایش پیش رو، یکی از محبوبترین نمایشهای واشنگتن اسکوئر بود و بهمدت ده هفته ادامه داشت و در فصلهای دیگر باز به روی صحنه رفت. بیچ در سال ۱۹۴۷ در ایالت میشیگان چشم از جهان فرو بست.
داستاناین گونه است که:
سربازهای جنوبی در جستجوی یک فراری شمالی، پا به خانۀ زن و شوهری پیر میگذارند، زن صاحبخانه که بسیار خسته است وقتی با قلدریهای سربازها مواجه میشود طاقتش طاق میشود و ...
بخشی از این کتاب:
وقتی پرده بالا میرود، ثادئوس تراسک، یک مرد پنجاهشصتساله، که کوتاه و تنومند است و حرکات و گفتارش کند است اما هنوز کاملاً سالم است، بهتنبلی روی یک صندلی، در سمت راست میز مرکزی، نشسته است و پیپش را دود میکند.
یک دقیقه بعد، مری تراسک، یک زن خستهٔ لاغر، که همسنوسال شوهرش میشود، درحالیکه یک سطل آب و یک فانوس بهدست دارد از حیاط وارد میشود. او سطل را روی نیمکت میگذارد و فانوس را از بالای آن آویزان میکند و بعد سروقت اجاق میرود.
مری: واسه صبونه بهقد کافی هیزم نداریم، ثاد؟
ثادئوس: من خستهتر از اونیام که الان برم بیرون، تا صبح صبر کن.
مکث. مری آتش اجاق را درست میکند.
بهات گفتم اون پیرمرده، رید، امروز صبح سه تا سوارهنظام جنوبی رو دیده که از جلو خونهاش رد شدند؟
مری قوری قهوه را از روی اجاق برمیدارد و بهسمت نیمکت میرود و قوری را با آب پر میکند.
مری: ای کاش اون سربازا از محلهٔ ما برن. هروقت میبینم که رد میشن، باید خودم رو به یه چیزی تکیه بدم وگرنه میافتم زمین. دیروز وقتی اومدن دنبال علوفه نفسم درنمیاومد. اگه باهام حرف بزنن میمیرم.
حجم
۱۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۱۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه