کتاب برادرها، در سردخانه
معرفی کتاب برادرها، در سردخانه
«برادرها» از لوئیس بیچ و «در سردخانه» از سادا کوآن دو نمایشنامه تکپردهای با ترجمه ناهید قادری است.
امت لوئیس بیچ نمایشنامهنویس آمریکایی در سال ۱۸۹۲ در میشیگان ایالات متحده چشم به جهان گشود. او از اعضای تئاتر واشنگتن اسکوئر بود که در سال ۱۹۱۵ آغاز به کار کرد. نویسندههای بسیاری با این گروه همکاری کردند و تقریباً همهٔ آثاری که تولید میکردند نمایشنامههای تکپردهای بودند.
برادرها، بازگشتِ پسر ولخرج و پخمه، از جمله نمایشنامههای بیچ هستند. او در سال ۱۹۴۷ در ایالت میشیگان از دنیا رفت.
سادا لوئیس کوان در سال ۱۸۸۲ در بوستونِ ماساچوست در ایالات متحده چشم به جهان گشود. او در سنین نوجوانی برای تعلیم موسیقی به آلمان رفت. اما بعد وقتی لذتی نو را در تحریر نمایشنامه یافت، موسیقی را رها کرده و از همان جا، کار نویسندگی خود را آغاز کرد.
بعدها، با رواج یافتن ساخت فیلمهای صامت، او به فیلمنامهنویسی روی آورد و فیلمنامههای بیشماری نوشت و با کارگردانهای بسیاری کار کرد.
از نمایشنامههای مهم او میتوان به شوهرت را تغییر نده، راه مهتابی، شگفتی عصر، چرا زنت را تغییر بدهی، افتخار آمریکا و دولت نمیگذارد و از فیلمنامههای مهمش به بانوی سربههوا و افسونگر و سامسون و دلیله اشاره کرد.او در سال ۱۹۴۳ در لسآنجلس درگذشت.
بخشی از نمایشنامه «برادرها» را میخوانید، دو برادر در انتظار مرگ پدرشان هستند تا وصیتنامۀ او را باز کنند و بخوانند، اما وقتی این فرصت برایشان پیش می آید با چیزی روبرو میشوند که متعجبشان میکند:
پدر: اصلاً نمیخوام تا وختی بمیرم، هیشکی راجع به آخرین وصیتنامهام چیزی بدونه.
وقفهای پیش میآید. ست دارد با دقت به جعبه نگاه میکند.
پدر: ست؟
ست: (با اوقاتتلخی)چی میخوای؟
پدر: واسم یه چیکه آب بیار.
ست: تو سطل دیگه آب نیست.
پدر: امسال بهار، چاه پرآبه.
وقفهای پیش میآید. ست همچنان به ورانداز کردن قفل ادامه میدهد.
پدر: گلوم داره میسوزه.
ست: خب، شاید بتونم یه چیکه پیدا کنم.
ست جعبه را روی قفسه میگذارد و دوباره رویش را میپوشاند و در حین انجام این کار صدای کمی درمیآورد.
پدر: اون صدا چیه؟
ست: دارم واست آب میآرم!
ست میرود دم اجاق، در کتری را برمیدارد و به داخلش نگاه میکند...
حجم
۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه