
کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه)
معرفی کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه)
کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه) نوشتهی بهناز علیپور گسکری و توسط نشر ویدا منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از داستانها و افسانههایی است که با الهام از منابع کهن و ادبیات دیروز، به زبان امروزی بازآفرینی شدهاند. جلد سوم این مجموعه، دو روایت اصلی را در خود جای داده است: راز کیمیا و افسانه مهر و ماه. داستانها در بستری خیالانگیز و اسطورهای، پیوند میان نسلها، جستوجوی رازها و ارزش قصهگویی را به تصویر میکشند. روایتها با نگاهی تازه به عناصر سنتی و اسطورهای، تجربههای انسانی، دغدغههای هویتی و پیوندهای خانوادگی را در قالبی داستانی و جذاب بازگو میکنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه)
کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه) به قلم بهناز علیپور گسکری، مجموعهای از داستانهای بلند و افسانههای بازآفرینیشده است که ریشه در ادبیات کهن ایران دارند. این کتاب با دو روایت اصلی، همزمان دو جهان را به هم پیوند میزند: دنیای معاصر و زندگی کیمیا، و جهان اسطورهای پادشاهان، پریان و جادوگران. ساختار کتاب به گونهای است که روایتهای موازی را پیش میبرد؛ از یک سو دغدغههای نوجوانی و جستوجوی رازهای خانوادگی در زندگی کیمیا، و از سوی دیگر، ماجراهای پرکشش و پرحادثهی شاهان و پریان در افسانه مهر و ماه. نویسنده با بهرهگیری از عناصر اسطورهای، قصهگویی سنتی و زبان امروزی، تلاش کرده است تا مخاطب را به سفری میان گذشته و حال ببرد. این اثر نهتنها بازتابی از فرهنگ قصهگویی ایرانی است، بلکه به موضوعاتی چون هویت، جستوجوی حقیقت، قدرت قصهها و پیوند میان نسلها نیز میپردازد.
خلاصه داستان قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه) با روایت زندگی کیمیا آغاز میشود؛ دختری که درگیر بیماری مادربزرگ و راز کتابی قدیمی است. کیمیا با جستوجو در خانه و زیرزمین، به اشیای اسرارآمیز و کتابی مرموز دست پیدا میکند که پلی میان دنیای واقعی و افسانهها میشود. در بخش افسانهای، داستان خاورشاه، پادشاه مشرق، روایت میشود که در آرزوی داشتن فرزند، به جستوجوی جام جمشید و رازهای نهفته در جهان اسطورهها میپردازد. او با همراهی وزیر و پیر دانا، سفری پرخطر را آغاز میکند که آنها را به قلعه جادوگران و سرزمین پریان میکشاند. در این مسیر، با چالشهایی چون جادو، دگرگونی، و آزمونهای اخلاقی روبهرو میشوند. آزادسازی قمری (دختر شاه پریان)، پیوند میان انسان و پریان، و تولد مهر، فرزند خاورشاه و روزافروز، از نقاط عطف داستان است. روایت با ماجرای مهر، شاهزاده جوان، ادامه مییابد که در پی عشقی رؤیایی، سفری دریایی و پرماجرا را آغاز میکند. در این مسیر، مهر با دوستی به نام مشتری آشنا میشود و با چالشهایی چون طوفان، جزیره دیوسار و رازهای کهن روبهرو میشود. کتاب با پیوند میان قصههای خانوادگی کیمیا و افسانههای کهن، اهمیت قصهگویی، جستوجوی هویت و قدرت امید را برجسته میکند.
چرا باید کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه) را بخوانیم؟
قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه) اثری است که با بازآفرینی افسانههای ایرانی و پیوند آنها با زندگی معاصر، تجربهای متفاوت از قصهگویی را ارائه میدهد. این کتاب با روایتهای موازی، همزمان دغدغههای نوجوانی، جستوجوی هویت و رازهای خانوادگی را با ماجراهای اسطورهای و پرحادثه ترکیب کرده است. زبان امروزی و تصویرسازیهای خیالانگیز، مخاطب را به دنیایی میبرد که در آن مرز میان واقعیت و افسانه محو میشود. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با میراث قصهگویی ایرانی، درک ارزش قصهها در زندگی و تجربهی سفری میان گذشته و حال.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به نوجوانان، علاقهمندان به افسانهها و اسطورههای ایرانی، کسانی که به دنبال داستانهایی با مضامین هویت، خانواده و جستوجوی رازها هستند، و همچنین دوستداران روایتهای خیالانگیز و قصهگویی سنتی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب قصه های شب یلدا (جلد سوم، راز کیمیا و افسانه مهر و ماه)
«وقتی مادربزرگ روی تخت اتاقش به سقف خیره بود و نفسهایش را به سختی بیرون میفرستاد، کیمیا فکر میکرد او همهٔ قصهها و رازهای ناگفته را با آن کتاب عجیب با خودش خواهد برد و دیگر چیزی نمیتواند او را هیجانزده کند. آنوقت با چشمهای به اشک نشسته، برای دنیای بدون قصه، غصه میخورد. با لبهای به هم فشرده به صفحهٔ کامپیوتر نگاه میکرد. همهچیز با کلیدهای کوچکش قابل دسترس بود و آن ماشین کوچک موذی از هر رازی پرده برمیداشت. اما مادربزرگ انگار که ذهن نوهٔ بزرگش را خوانده باشد، با کتاب توی دستش گفته بود: «کیمیا جان، همیشه رازی هست تا به زندگی ما معنی بدهد.» همان روز تمام خانه را زیر و رو کرده بود تا کتاب قدیمی مادربزرگ را پیدا کند. وقتی مادربزرگ هنوز خیلی بیمار نشده بود، شبها آن را به دست میگرفت، عینکش را به چشم میزد. خودش را روی صندلی نعنویی تکان میداد. ورقهای زرد شدهٔ کتاب را با سوراخهای بید خوردهاش آهسته ورق میزد. و کیمیا فکر میکرد که قصهها به چه زحمتی، به آن کاغذهای بیجان چسبیدهاند. انگار فریاد قصهها را میشنید که هر لحظه ممکن بود زمین بیفتند و به زمانهای دوری که از آن آمدهاند، برگردند.»
حجم
۲۰۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۲۰۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه