
کتاب آی آه
معرفی کتاب آی آه
کتاب آی آه مجموعه شعری در قالب غزلهای کوتاه، سرودهی سارا عسگری، است که انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آی آه
شاید هنر همان دریچهای باشد که وقتی غرق در روزمرگی شدهایم بتواند دست ما را بگیرد و از این باتلاق همهگیر خارج کند. هنر و در هنریترین حالت خود شعر و در دلرباترین قالب خود غزل، برای نویسنده همان نجاتغریقی بوده و هست که میتواند نفس بدمد به تن بیجان و بیرمق او. میتواند نفس بدمد به هر پدیدهای که هر صبح نگاه میکنیم و نمیبینیم، خواه ماه و خورشید باشد و خواه خاک و درخت. این کتاب زبانی روان و ساده دارد، ولی مملو است از آرایههای ادبی، پر است از ایهام، کنایه و استعاره. در هر مصرع و بیت میشود تمثیل و تضاد و تشبیه را پیدا کرد و دل داد به خیال. هر بیتِ آن جدا از غزلش، شعر است و قصه، درس است و خاطره.
چرا باید کتاب آی آه را بخوانیم؟
کتاب آی آه با ترکیب عناصر کلاسیک و مدرن شعر فارسی، تجربهای متفاوت از خواندن شعر معاصر را فراهم میکند. این کتاب برای کسانی که به دنبال کشف لایههای پنهان احساسات و اندیشهها در قالب زبان شاعرانه هستند، جذابیت ویژهای دارد. تصاویر تازه، بازی با نمادها و ارجاعات فرهنگی، و همچنین پرداختن به موضوعات انسانی و جهانشمول، از ویژگیهای شاخص این مجموعه است. خواننده با هر شعر، امکان مواجهه با زاویهای تازه از جهان و خود را پیدا میکند و میتواند در میان سطرها، ردپای دغدغههای مشترک انسانی را بیابد. آی آه فرصتی برای تأمل، همدلی و بازاندیشی در مفاهیم آشنا و ناآشناست.
خواندن کتاب آی آه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران شعر فارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آی آه
«به عشقی اقتدا کردم که پایانش سلامم بود
نگفتم شعری از بوسه، لبت بیت الحرامم بود
ز سویی حکم معبود و ز سویی میل معشوقم
به تبعید اعتراضی نیست اگر عشق اتهامم بود
نخ تسبیح جان من ، دلم جمع حضور توست
کلام و نام و اندامت ، همان ذکر مدامم بود
طلوع صبح من هر روز به وقت خنده های توست
دو چشمت یا که گیسویت ، خدایا شب کدامم بود؟
زمانه محض سرگرمی بلای تازه رو میکرد
ز مجنونی نمی خندم ،تبسم انتقامم بود
ای به هر صبحم طلوع ، تکرار میخواهم تورا
گندم ممنوعه ام ،خروار می خواهم تو را
در گلویم سنگ غم عمقی برای برکه باش
آه ها در سینه ام ،نیزار می خواهم تورا
گرچه می سوزد دلم اما خوشم با عشق تو
روزه ی ماه ربیع ،کشدار می خواهم تورا
پلک شب را بعد ماهی در کجا وا میکنی
ماه بدرم یک سحر ،بیدار می خواهم تورا
از همان روز نخستین تا همین شعری که رفت
کم نگفتم اینکه من ،بسیار می خواهم تو را
آدمی بار را ، مجبوری
باغبان خار را، مجبوری
در تنت می تپد اگر قلبی
شمعی و نار را، مجبوری
زندگی شهد در دل گل نیست
شاپرک سار را، مجبوری
بهر خنداندن گل و سبزه
ابری و زار را ،مجبوری
چشم تو بسته تا اسیر دل نشوی
موری و کار را ،مجبوری
ای درخت سرو رو در رو
خسته ام دار را ، مجبوری»
حجم
۳۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه
حجم
۳۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده بااحساس و سرشار از مضامین لطیف و نو
عالی بود ممنون از نویسنده اثر دنیا اگر به حق بود باید که دین تو بودی شک زاده جهان است اما یقین تو بودی در چینش خطا کرد هنگام آفرینش ابلیس سجده می کرد گر اولین تو بودی
تشبیهات و استعاره های بسیار زیبا داشت کی بگردم در پی ماه سپیدی شب تار تا به صبح چشم تو ماه سیاهی یافتم
کجا گفتم تمامت را، برای خویش می خواهم که بر شب های تاریکم، هلال ماه هم کافیست