
کتاب قصر بدون ملکه
معرفی کتاب قصر بدون ملکه
کتاب قصر بدون ملکه نوشتهی فرشته تیموری، روایتی داستانی از زندگی یک خانواده مهاجر هزاره در تهران است که با چالشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکنند. این اثر با نگاهی جزئینگر و توصیفاتی دقیق، فضای خانهای قدیمی و اسرارآمیز را به تصویر میکشد که خانوادهای با چهار دختر و والدینشان به آن نقل مکان میکنند. داستان، علاوهبر روایت زندگی روزمره و مناسبات خانوادگی، به گذشتهی تلخ و پررنج مادر خانواده و ریشههای مهاجرت او نیز میپردازد. نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قصر بدون ملکه
قصر بدون ملکه اثری داستانی از فرشته تیموری است که با محوریت یک خانواده مهاجر هزاره، به روایت زندگی در خانهای قدیمی و پررمزوراز در تهران میپردازد. داستان در بستری واقعگرایانه شکل گرفته و با جزئیات فراوان، فضای خانه، روابط میان اعضای خانواده و چالشهای اجتماعی و فرهنگی آنها را بازتاب میدهد. ساختار کتاب بر پایه روایت خطی و توصیفهای دقیق از محیط و شخصیتها استوار است. نویسنده با پرداختن به گذشتهی مادر خانواده و مهاجرت اجباری او، لایههایی از تاریخ و رنجهای قومی را وارد داستان میکند. در کنار روایت اصلی، داستانکهایی از زندگی شخصیتهای فرعی و همسایگان نیز به چشم میخورد که به غنای فضای داستان افزودهاند. قصر بدون ملکه با تمرکز بر روابط خانوادگی، هویت، فقر، تبعیض و آرزوهای سرکوبشده، تصویری ملموس از زیست مهاجران و زنان در جامعه معاصر ایران ارائه میدهد.
خلاصه داستان قصر بدون ملکه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با ورود خانوادهای هزاره به خانهای قدیمی و اسرارآمیز در یکی از محلههای سنتی تهران آغاز میشود. خانواده شامل پدر (رحمت)، مادر (جهانتاب) و چهار دختر است که با حداقل امکانات و وسایل زندگی، به امید شروعی تازه به این خانه نقل مکان میکنند. فضای خانه، با دهلیزهای تاریک، اتاقهای متروک و حیاطی پر از برگ و شاخه، حس رازآلودگی و ترس را به زندگی روزمره خانواده میافزاید. مادر خانواده، زنی سختکوش و کمحرف است که با گلیمبافی و دوختودوز، بار زندگی را به دوش میکشد و خاطرات تلخ مهاجرت و قتلعام قومش را با خود حمل میکند. پدر، مردی مهربان و سادهدل است که بهسختی کار میکند و با قصهگویی و محبت، سعی دارد فضای خانه را گرم نگه دارد. دختران خانواده هرکدام نقش و وظیفهای در خانه دارند و با چالشهایی چون فقر، تحقیر فامیل، تبعیض جنسیتی و حسرت داشتن امکانات بهتر روبهرو هستند. حوا، دختر بزرگتر، با احساس زشتی و سرخوردگی دستوپنجه نرم میکند و آرزوی داشتن دوستی و زندگی بهتر را در دل دارد. آشنایی او با دختری به نام ثریا، که در خانه همسایه زندگی میکند، دریچهای تازه به دنیای او میگشاید و دوستی میان آنها شکل میگیرد. در کنار روایت زندگی این خانواده، داستانهایی از گذشتهی جهانتاب، روابط پیچیده فامیلی، حسادتها و رقابتهای زنانه و همچنین حضور اشباح و اتفاقات عجیب در خانه، فضای داستان را پرتنش و چندلایه میکند. در نهایت، تصمیم خانواده برای ترک خانه و مهاجرت دوباره، نقطه عطفی در روایت است که سرنوشت شخصیتها را به آیندهای نامعلوم پیوند میزند.
چرا باید کتاب قصر بدون ملکه را بخوانیم؟
قصر بدون ملکه با پرداختن به زندگی یک خانواده مهاجر هزاره، تصویری واقعگرایانه و ملموس از چالشهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مهاجران در ایران ارائه میدهد. روایت داستان با جزئیات دقیق و توصیفهای زنده، فضای خانههای قدیمی و مناسبات خانوادگی را بهخوبی بازتاب میدهد. یکی از ویژگیهای شاخص این اثر، پرداختن به نقش زنان در خانواده و جامعه، سختیهای مادران مهاجر و تلاش آنها برای حفظ عزت و هویت خانوادگی است. همچنین، داستان با نمایش روابط پیچیده میان خواهران، حسادتها، آرزوها و رنجهای پنهان، به لایههای عمیقتری از روان انسان و تأثیر محیط بر شخصیتها میپردازد. این کتاب برای کسانی که به روایتهای اجتماعی و خانوادگی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای اجتماعی، روایتهای مهاجرت، مسائل زنان، و کسانی که دغدغه هویت، فقر و مناسبات خانوادگی را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای پژوهشگران حوزه فرهنگ و جامعه و افرادی که به شناخت زندگی مهاجران و اقلیتها علاقهمندند، مناسب است.
بخشی از کتاب قصر بدون ملکه
«از بیرون که نگاه میکردی، به نظر میآمد زیاد بزرگ نباشد؛ یک در سبز ماشینرو وسط یک کوچهی سنتی دستنخورده کنار یک تیر برق. خانه قدیمی بود. با ظاهری آرام و به نظر معمولی، اما داخل این خانه مثل دل آدمهای قدیمی، بزرگ و باصفا بود. البته بهجز این خانه. اهالی محل و صاحبان این خانه خاطرات خوبی از آن به ذهن نداشتند و مثل یک آدم دیوانه از آن دوری میکردند. اما بهتازگی یک خانوادهی نازنین قصد اسبابکشی به این خانهی اسرارآمیز پرماجرا را داشتند. یک خانواده با چهار دختر قد و نیمقد که اساس و وسایلی به جز چند گلیم دستباف قرمز، چند رختخواب بزرگ و البته یک صندوق بزرگ قدیمی و وسایل آشپزخانه مختصر که در عین سادگی، بسیار با نظم و تمیز کنار هم چیده شده بودند، نداشتند. مشخص بود فرد بسیار منظم، تمیز و دقیقی این وسایل را جمع کرده و کنار هم چیده بود. به محض ورود، یک دهلیز بزرگ تاریک با کف سنگی دیده شد که یک چاه بزرگ در گوشهی سمت چپش بود و در چوبی داشت. آن طرف هم پشت پرده، کلی وسایل سیاه و دودگرفته و کهنه روی هم تلنبار شده بود که به جز گربههای بیخانمان، کسی جرئت نمیکرد پایش را آنجا بگذارد.»
حجم
۳۰۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
حجم
۳۰۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه