
کتاب کوچه شلواری
معرفی کتاب کوچه شلواری
کتاب الکترونیکی «کوچه شلواری» نوشتهٔ بهناز بابایی اثری داستانی است که نشر نامه مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی به زندگی روزمره و خاطرات یک خانواده در محلهای قدیمی، تصویری از روابط خانوادگی، همسایگی و فرازونشیبهای زندگی در دهههای گذشته را ارائه میدهد. روایتها با زبانی صمیمانه و جزئینگر، فضای اجتماعی و فرهنگی آن دوران را بازتاب میدهند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کوچه شلواری
«کوچه شلواری» اثری داستانی است که با محوریت خاطرات و روایتهای یک خانواده، زندگی در یک محلهٔ قدیمی را به تصویر کشیده است. بهناز بابایی در این کتاب، با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط میان اعضای خانواده و همسایهها را روایت میکند. داستان در بستری از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دهههای گذشته شکل گرفته و با توصیف دقیق فضاها، شخصیتها و مناسبات محلی، خواننده را به دل کوچهها و خانههای آن دوران میبرد. ساختار کتاب مبتنی بر روایتهای پیوسته و اپیزودیک است که هرکدام بخشی از زندگی شخصیتها را بازگو میکند. این اثر در قالب داستان بلند یا رمان کوتاه نوشته شده و با نگاهی نوستالژیک، دغدغههای نسلهای گذشته و تأثیر تحولات اجتماعی بر زندگی مردم را بررسی کرده است. «کوچه شلواری» نهتنها به روایت خاطرات شخصی میپردازد، بلکه تصویری از فرهنگ، آداب و رسوم و سبک زندگی مردم یک محله را نیز ارائه میدهد.
خلاصه داستان کوچه شلواری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «کوچه شلواری» با مهاجرت یک خانواده از روستا به شهری کوچک آغاز میشود. اعضای خانواده، هرکدام با ویژگیها و دغدغههای خاص خود، وارد خانهای نقلی در محلهای بهنام کوچه شلواری میشوند. روایت از زبان یکی از فرزندان خانواده بیان میشود و خواننده را با احساسات، نگرانیها و امیدهای او همراه میکند. ورود به خانهٔ جدید، آشنایی با همسایهها و تلاش برای سازگاری با محیط تازه، محور اصلی داستان است. در طول روایت، جزئیات زندگی روزمره، مانند خرید نان، بازیهای کودکان در کوچه، مراسمهای خانوادگی و تعامل با همسایهها، بهتصویر کشیده شده است. شخصیتهایی مانند ننهجان، خانننه، آقاجان و بچهها، هرکدام نقش مهمی در پیشبرد داستان دارند. ورود خانوادهای جدید و متفاوت به محله، باعث ایجاد تغییراتی در روابط و نگاه اهالی میشود. این خانواده با سبک زندگی مدرنتر و امکانات بیشتر، توجه و کنجکاوی دیگران را برمیانگیزد و بهتدریج بر رفتار و آرزوهای ساکنان کوچه تأثیر میگذارد. در کنار روایتهای طنزآمیز و گاه تلخ از زندگی روزمره، دغدغههایی مانند فقر، تفاوتهای طبقاتی، آرزوهای کودکان و تلاش برای حفظ عزتنفس در شرایط دشوار، در لایههای مختلف داستان حضور دارند. کتاب با توصیف دقیق مناسبات خانوادگی، سنتها و تغییرات اجتماعی، تصویری ملموس از زندگی در یک محلهٔ ایرانی را ارائه میدهد، بیآنکه پایان داستان را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب کوچه شلواری را بخوانیم؟
«کوچه شلواری» با روایت جزئیات زندگی یک خانواده در محلهای قدیمی، فرصتی برای بازشناسی فرهنگ، آداب و رسوم و روابط انسانی در بستر اجتماعی گذشته فراهم میکند. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند همسایگی، فقر، امید و تغییرات اجتماعی، خواننده را به تأمل دربارهٔ ارزشهای خانوادگی و نقش جامعه در شکلگیری شخصیتها دعوت میکند. روایتهای طنزآمیز و صحنههای خاطرهانگیز، تجربهای نزدیک به زندگی واقعی را پیش چشم میگذارد و امکان همذاتپنداری با شخصیتها را فراهم میسازد. مطالعهٔ این اثر، دریچهای به گذشته و نگاهی تازه به روابط انسانی در جامعهٔ ایرانی است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، خاطرات خانوادگی و روایتهای نوستالژیک مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ شناخت فرهنگ و سبک زندگی نسلهای گذشته را دارند یا به دنبال بازخوانی تجربههای زیسته در محلههای قدیمی هستند، از خواندن «کوچه شلواری» لذت خواهند برد. نوجوانان و بزرگسالانی که به دنبال داستانهایی با محوریت خانواده و جامعهاند، میتوانند مخاطب این اثر باشند.
بخشی از کتاب کوچه شلواری
«صبح زود تمام اسباب و اثاثیه را بار وانت اکبرآقا کردیم. آقاجان کنار وانت تسبیح شاهمقصودش را در دست میچرخاند و منتظر بود تا خداحافظی ننهجان و خانننه با خانمهای همسایه تمام شود. بالاخره بعد از نیمساعت صحبت و خداحافظی و اشکریختن، ننهجان و خانننه رضایت دادند تا سوار شوند. آقاجان کنار اکبرآقا و خانننه هم لیلیجان به بغل، کنار آقاجان نشست. جای بقیهی اعضای خانواده هم پشت وانت بود. کنار غم دوری از خاطرات و آن خانهی قدیمی در روستا، شور و شعف خاصی هم در قلبمان احساس میکردیم. خانی جدیدمان را ندیده بودیم اما آقاجان گفته بود که یکخانهی نقلی و زیبا در یکی از محلههای قزوین خریده است البته با کلی قرض و قوله! بعد از یکساعت و نیم که آفتاب داغ مردادماه پشت وانت اکبرآقا بر سرمان تابیده عاقبت به خانهی جدیدمان رسیدیم. همان ابتدا با دیدن خانه، تصویر خانهی رویایی که در ذهن ساخته بودم ویران شد اما گویی خوشحالی ننهجان و خانننه مسری بود چراکه تصویر خانهی رویایی محو شد و خانهی جدید با تمام کم و کاستیهایش به دل نشست.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه