
کتاب خانه ای برای دو خانواده
معرفی کتاب خانه ای برای دو خانواده
کتاب الکترونیکی «خانهای برای دو خانواده» نوشتهٔ لیندا کوهن لویمن و با ترجمهٔ پریسا سلیمینژاد، توسط نشر کتاب مرو منتشر شده است. این اثر در دستهٔ ادبیات داستانی قرار میگیرد و به روایت زندگی دو خانوادهٔ یهودی در بروکلین دههٔ ۱۹۶۰ میپردازد. داستان حول محور روابط خانوادگی، چالشهای نسلها و فرازونشیبهای زندگی مشترک میچرخد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خانه ای برای دو خانواده
«خانهای برای دو خانواده» اثری داستانی است که با نگاهی موشکافانه به زندگی دو خانوادهٔ یهودی در بروکلین میپردازد. لیندا کوهن لویمن، نویسندهٔ کتاب، با بهرهگیری از تجربه و دانش خود در زمینهٔ ادبیات و حقوق، روایتی چندلایه از روابط خانوادگی، سنتها و تغییرات اجتماعی ارائه داده است. داستان در دههٔ ۱۹۶۰ جریان دارد؛ زمانی که ارزشهای سنتی و مدرن در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و هر یک از شخصیتها با دغدغههای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند. قالب رمان به نویسنده اجازه داده تا از زاویهدیدهای مختلف به روایت زندگی اعضای دو خانواده بپردازد و پیچیدگیهای روابط انسانی را به تصویر بکشد. ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای متقاطع و شخصیتپردازی دقیق استوار است و هر فصل از نگاه یکی از اعضای خانواده روایت میشود. این اثر نهتنها به مسائل خانوادگی، بلکه به موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوران نیز پرداخته است و تصویری ملموس از زندگی طبقهٔ متوسط یهودی در آمریکا ارائه میدهد.
خلاصه داستان خانه ای برای دو خانواده
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «خانهای برای دو خانواده» با تمرکز بر دو برادر، «ایب» و «مورت»، و خانوادههایشان آغاز میشود که در یک خانهٔ قدیمی در بروکلین زندگی میکنند. ایب مردی خوشمشرب و خوشبین است که چهار پسر دارد و رابطهٔ نزدیکی با همسرش «هلن» دارد. در مقابل، مورت فردی جدی و درونگراست که سه دختر دارد و همسرش «رز» با چالشهای عاطفی و انتظارات همسرش روبهروست. روایت با مراسم بار میتزوا (جشن تکلیف) پسر ایب آغاز میشود و به تدریج به زندگی روزمره، دغدغهها و روابط پیچیدهٔ اعضای دو خانواده میپردازد. در طول داستان، مسائل مختلفی مانند رقابت و حسادت میان دو برادر، تفاوتهای تربیتی، نقشهای جنسیتی، انتظارات والدین از فرزندان و فشارهای اجتماعی و اقتصادی به تصویر کشیده میشود. بارداری همزمان هلن و رز، نقطهٔ عطفی در داستان است که باعث نزدیکی و همدلی بیشتر میان دو خانواده میشود. در عین حال، اختلافات پنهان و احساسات سرکوبشده نیز به تدریج آشکار میشوند. نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، از آشپزخانه و مهمانیهای خانوادگی تا جلسات کاری و دغدغههای مالی، تصویری زنده و ملموس از زندگی طبقهٔ متوسط یهودی در دههٔ ۱۹۶۰ ارائه داده است. داستان با فرازونشیبهای عاطفی، لحظات طنزآمیز و موقعیتهای چالشبرانگیز، خواننده را با دنیای شخصیتها همراه میکند، بیآنکه پایان ماجرا را افشا کند.
چرا باید کتاب خانه ای برای دو خانواده را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی چندصدایی و شخصیتپردازی دقیق، تصویری واقعی و ملموس از زندگی خانوادگی، روابط میان نسلها و چالشهای اجتماعی ارائه میدهد. پرداختن به موضوعاتی مانند هویت، سنت، تغییرات اجتماعی و نقش زنان و مردان در خانواده، «خانهای برای دو خانواده» را به اثری قابل تأمل برای علاقهمندان به داستانهای خانوادگی و اجتماعی تبدیل کرده است. روایت داستان از زاویهدیدهای مختلف، امکان همذاتپنداری با شخصیتهای گوناگون را فراهم میکند و خواننده را به تأمل دربارهٔ ارزشها و انتخابهای فردی و جمعی وا میدارد. همچنین، فضای تاریخی و فرهنگی دههٔ ۱۹۶۰ و زندگی یهودیان آمریکایی، بستر مناسبی برای بررسی تحولات اجتماعی و خانوادگی فراهم کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای خانوادگی، داستانهای چندنسلی و کسانی که به موضوعات هویت، مهاجرت، سنت و تغییرات اجتماعی علاقه دارند، مناسب است. همچنین، برای کسانی که دغدغهٔ روابط والدین و فرزندان یا چالشهای زندگی طبقهٔ متوسط را دارند، این اثر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب خانه ای برای دو خانواده
«در تاریکی، از پلههای خانهٔ قدیمی خانوادگی پایین رفت، مراقب بود که سر نخورد. پلههای پرشیب و ناهموار تقریباً سراسر زیر برف پنهان شده بود. برف ساعتها تند باریده بود و همه درون خانه بهقدری هیجانزده بودند که کسی به فکر پارو کردن برف از روی پلهها برای قابلهای که آنجا را ترک میکرد، نبود. شاید اگر پدران دو نوزاد تازه بهدنیاآمده در خانه بودند، به فکر پارو کردن پلهها میافتادند؛ اما طوفان مانع بازگشت آنها به خانه شده بود و هیچکدام هنوز به خانه برنگشته بودند. هوای سرد شب را تنفس کرد. از اینکه سرانجام از خانه بیرون آمده بود و از فضای بسته و گرم اتاق زایمان دور شده بود خوشحال بود. از صمیم قلب، قدردان وزش ناگهانی بادی بود که محکم در را پشتسرش بسته. خستگی را به یکباره از تنش به در کرده و پایان شب را نوید داده بود. به کارش عشق ورزید و از فضای صمیمانهاش لذت میبرد؛ اما این کار مانند رفتن به یک گردش تفریحی نبود. تا قبل از آن روز همیشه فکر میکرد که انواع و اقسام شرایط را دیده است: دخترانی که دست نیاز به سوی مادرانشان دراز کرده بودند، در حالی که خودشان حالا مادر شده بودند؛ زنان سالمندی که همیشه تصور میکردند نفرین شدهاند اما سرانجام با به دنیا آوردن فرزندی سالم از فرط خوشی سرازپا نشناخته بودند. تا پیش از غروب آن روز چنین تصوری داشت: فکر میکرد هر جور صدایی که آدمیزاد میتواند از خود درآورد، شنیده و هر حالتی که هنگام درد، خوشی یا اندوه بر چهرهٔ آدمی نقش میبندد دیده است. اما آن شب با شبهای دیگر متفاوت بود. پیش از این، هرگز چنین اشتیاق، درد و آرامش تنگاتنگ و بههمپیوستهای را ندیده بود. دو مادر: دو کودک؛ که فقط با چند دقیقه فاصلهٔ زمانی به دنیا آمده بودند. آن شب به چشم خود دیده بود که نیروی درونی زنی پاکدامن چه کارها میتواند انجام دهد و چگونه در اوج ناامیدی، ذهن میتواند جسم را کنترل کند.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۷۴ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۷۴ صفحه