
کتاب زمان بیداری
معرفی کتاب زمان بیداری
کتاب زمان بیداری نوشتهی جواد آذری راد، اثری داستانی است که توسط انتشارات متخصصان بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان کوتاه با روایتی معاصر، به زندگی مرد جوانی میپردازد که در سرمای زمستان و در شرایطی مبهم، خود را بینام و نشان و بیخاطره مییابد. داستان با فضایی رازآلود و انسانی آغاز میشود و بهتدریج با ورود شخصیتهایی مانند اردوان و دکتر وانیا، ابعاد تازهای از جستوجوی هویت، معنای زندگی و پیوندهای انسانی را پیش میکشد. نویسنده در مقدمه اشاره کرده است که کتاب، علاوهبر روایت داستانی، به برخی فرضیهها و نظریههای فیزیکی و متافیزیکی، خودشناسی و ارتباط معنوی نیز میپردازد و هدفش انتقال پرتوی از روشنایی و امید به خوانندگان است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زمان بیداری
زمان بیداری، رمانی کوتاه از جواد آذری راد، داستان مرد جوانی را روایت میکند که در آغاز کتاب، در سرمای برف و بیخبری از گذشته و هویت خود، به هوش میآید. فضای داستان، ترکیبی از واقعیت و لایههایی از مفاهیم متافیزیکی و روانشناختی است. نویسنده با بهرهگیری از عناصر داستانی و توصیفهای ملموس، مخاطب را به دنیای ذهنی و درونی شخصیت اصلی میبرد؛ جایی که پرسشهایی درباره هویت، هدف زندگی و معنای بودن، محور روایت قرار گرفته است. ساختار کتاب بر پایهی روایت خطی و پیشرونده است. شخصیتهای کلیدی مانند اردوان (کتابفروش مهربان) و دکتر وانیا (رواندرمانگر) هرکدام نقش مهمی در مسیر بازیابی هویت و آرامش مرد جوان دارند. داستان در فضایی شهری و زمستانی میگذرد و با ورود شخصیتهای جدید، لایههای تازهای از روابط انسانی، اعتماد، همدلی و جستوجوی معنوی را آشکار میکند. نویسنده در خلال روایت، به موضوعاتی چون خودشناسی، شهود، انرژی کلمات و تأثیر رفتارهای انسانی بر یکدیگر نیز پرداخته است. زمان بیداری اثری است که همزمان دغدغههای فردی و جمعی را در بستری داستانی و با نگاهی به مفاهیم معنوی و روانشناختی دنبال میکند.
خلاصه داستان زمان بیداری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان زمان بیداری با بیدارشدن مرد جوانی در سرمای برف و بیخبری از گذشته آغاز میشود. او زخمی، بیکفش و بیخاطره، نمیداند کجاست و چرا چیزی به یاد نمیآورد. سرما و درماندگی او را به مرز ناامیدی میرساند تا اینکه مردی میانسال به نام اردوان او را مییابد و به شهر میبرد. اردوان با مهربانی، غذا و سرپناهی در کتابفروشی خود برای مرد جوان فراهم میکند و تلاش میکند به او کمک کند تا هویتش را بازیابد. مرد جوان که هنوز قادر به سخنگفتن نیست، با حمایت اردوان و سپس دکتر وانیا، رواندرمانگر شهر، به تدریج با محیط جدید و آدمهای اطرافش خو میگیرد. وانیا تلاش میکند با او ارتباط برقرار کند و راههایی برای بازگشت حافظه و تکلمش پیشنهاد میدهد. در این میان، مرد جوان نام ارتان را میپذیرد و با کار در کتابفروشی، آرامش نسبی مییابد. او با مطالعه کتابها و تمرین مراقبه و خودشناسی، سعی میکند به پاسخ پرسشهای درونیاش نزدیک شود. در ادامه، ارتان با دعوت وانیا به طبیعتگردی میرود و با آدمهای جدیدی روبهرو میشود که هرکدام بازتابی از جنبههای مختلف زندگی و روابط انسانیاند. او در این مسیر، با چالشهای درونی و بیرونی مواجه میشود و درمییابد که برای بازیابی هویت و آرامش، باید ارتباط کلامی و روحی خود را با دیگران تقویت کند. داستان با تمرکز بر تلاش ارتان برای یافتن خود، معنای زندگی و ارزش دوستی و اعتماد، پیش میرود و لایههایی از شهود، انرژی کلمات و تأثیر رفتارهای انسانی را به تصویر میکشد.
چرا باید کتاب زمان بیداری را بخوانیم؟
زمان بیداری اثری است که با روایتی ساده و انسانی، دغدغههای عمیق هویت، خودشناسی و معنای زندگی را در بستری داستانی و ملموس به تصویر کشیده است. این کتاب با پرداختن به تجربهی گمگشتگی و تلاش برای بازسازی خود، به موضوعاتی چون اعتماد، مهربانی، تأثیر رفتارهای کوچک و نقش ارتباطات انسانی در بهبود وضعیت روانی میپردازد. حضور شخصیتهایی مانند اردوان و وانیا، فضای داستان را از یکنواختی خارج کرده و ابعاد مختلف همدلی و حمایت را نشان داده است. در کنار روایت داستانی، نویسنده به مفاهیمی چون انرژی کلمات، شهود، مراقبه و ارتباط با خود برتر نیز اشاره کرده است که میتواند برای علاقهمندان به موضوعات معنوی و روانشناختی جذاب باشد. این کتاب فرصتی برای تأمل درباره ارزش روابط انسانی، قدرت سکوت و اهمیت جستوجوی درونی فراهم میکند و با فضاسازی گرم و شخصیتپردازی ملموس، تجربهای متفاوت از یک رمان کوتاه ایرانی ارائه میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغه هویت، خودشناسی و معنای زندگی دارند یا به موضوعات روانشناختی و معنوی علاقهمندند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهایی با محوریت روابط انسانی، جستوجوی درونی و تجربههای بازسازی روانی مناسب است.
بخشی از کتاب زمان بیداری
«از سرمایی که بر روی تنش نشسته بود، آهستهآهسته چشمانش را باز کرد. صدای باد و دانههای ریز برفی که به صورتش میخورد او را هر لحظه هوشیارتر میکرد. گویی آوازی را برایش زمزمه میکردند که بسیار آشنا بود؛ ولی چیزی را به یاد نمیآورد. آهسته دستها و پاهایش را تکانی داد تا از روی تکهچوبی که بر روی آن دراز کشیده بود برخیزد. بدنش کمی زخمی بود و خراشهایی بر روی دستها و پاهایش وجود داشت. تکلباس نازکی هم که بر تن داشت، از رطوبت روی چوب و برخورد دانههای ریز برف خیس شده بود. زیر لب با خود زمزمه میکرد: «من کجا هستم؟!» و به آسمان نگاهی انداخت. چشمانش خیره مانده بود؛ گویی به دنبال چیزی میگشت که گم کرده! کمی به آسمان خیره ماند و از برخورد دانههای برف که حالا کمی شدیدتر شده بود، سرش را به پایین انداخت. انگار صدای باد با او حرف میزد و هر دانة برف هم برای او حرفی از کلمات گمشده درون ذهنش بود که نمیتوانست آنها را سر هم کند... و باز با حالتی نگران و مأیوسکننده از خود پرسید: «من کجا هستم؟!». هوا گرگومیش بود. در آن هوای برفی و با وجود وزش باد، بهسختی میتوانست تا دوردست را ببیند و درک درستی از محیط اطرافش نداشت.»
حجم
۹۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۹۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه