
کتاب نقاط کور ارتباط
معرفی کتاب نقاط کور ارتباط
کتاب الکترونیکی «نقاط کور در ارتباط» نوشتهٔ گلب سیپورسکی و با ترجمهٔ فاطمه امیرزاده و امیر مهرپوریان، اثری در حوزهٔ روانشناسی و ارتباطات انسانی است که نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی خطاهای ذهنی و تعصبات شناختی میپردازد که در روابط میانفردی و تصمیمگیریهای روزمره نقش دارند و اغلب باعث سوءتفاهم و آسیب به ارتباطات میشوند. نویسنده با تکیهبر پژوهشهای علمی و مثالهای ملموس، راهکارهایی برای شناسایی و مدیریت این نقاط کور ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نقاط کور ارتباط
«نقاط کور در ارتباط» اثری ناداستانی در حوزهٔ روانشناسی کاربردی است که به بررسی تعصبات شناختی و خطاهای ذهنی در روابط انسانی میپردازد. گلب سیپورسکی، نویسندهٔ کتاب، با رویکردی تحلیلی و بر پایهٔ تحقیقات علوم رفتاری، تلاش کرده است تا نشان دهد چگونه مغز انسان در مواجهه با موقعیتهای ارتباطی، دچار خطاهای پیشبینیپذیر میشود. ساختار کتاب بر پایهٔ توضیح مفاهیم بنیادین روانشناسی شناختی و ارائهٔ تمرینها و راهکارهای عملی برای بهبود ارتباطات استوار است. کتاب با مثالهای واقعی و داستانهای کوتاه از زندگی روزمره، خواننده را با انواع سوگیریهای ذهنی آشنا میکند و نشان میدهد که این خطاها چگونه میتوانند روابط شخصی، شغلی و اجتماعی را تحتتأثیر قرار دهند. «نقاط کور در ارتباط» بهگونهای طراحی شده که هم برای مخاطبان عمومی و هم برای علاقهمندان به روانشناسی و علوم رفتاری قابل استفاده باشد و با تمرکز بر کاربردیبودن مطالب، راههایی برای شناسایی و اصلاح این نقاط کور ذهنی ارائه میدهد.
خلاصه کتاب نقاط کور ارتباط
کتاب «نقاط کور در ارتباط» به بررسی ریشههای خطاهای ذهنی و تعصبات شناختی در روابط انسانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه این سوگیریها میتوانند به شکل ناخودآگاه بر قضاوتها و تصمیمگیریهای ما اثر بگذارند. نویسنده ابتدا دو سیستم اصلی تفکر انسان را معرفی میکند: سیستم خودکار که مبتنی بر شهود و احساسات است و سیستم عمدی که بر پایهٔ منطق و تحلیل عمل میکند. بخش مهمی از کتاب به این موضوع اختصاص دارد که چرا انسانها در بسیاری از موقعیتهای ارتباطی، بهجای تحلیل منطقی، به واکنشهای سریع و احساسی تکیه میکنند و این امر چگونه منجر به سوءتفاهم، اختلاف و حتی فروپاشی روابط میشود. در ادامه، سیپورسکی با مثالهایی از زندگی روزمره، خطاهای رایج مانند خطای اختیار پایه (تمایل به نسبتدادن رفتار دیگران به شخصیت آنها و نه شرایط)، اثر اجماع کاذب، نفرین دانش و سایر سوگیریهای ذهنی را شرح میدهد. او توضیح میدهد که این خطاها نهتنها در روابط عاشقانه و خانوادگی، بلکه در محیطهای کاری و اجتماعی نیز نقش دارند و میتوانند باعث تصمیمات نادرست و آسیب به ارتباطات شوند. نویسنده راهکارهایی برای شناسایی و مدیریت این نقاط کور ارائه میدهد؛ از جمله تمرین تأخیر در واکنش، استفاده از تفکر احتمالی، توجه به تجربیات گذشته، در نظر گرفتن دیدگاه دیگران، دریافت بازخورد بیرونی و تنظیم سیاستهای شخصی برای مواجهه با موقعیتهای حساس. همچنین بر اهمیت تمرین مراقبه ذهنآگاهی و ایجاد عادات ذهنی جدید برای کاهش تأثیر سوگیریهای شناختی تأکید شده است. در مجموع، کتاب تلاش میکند تا با ارائهٔ تمرینها و مثالهای کاربردی، خواننده را به سمت خودآگاهی بیشتر و بهبود کیفیت روابط انسانی هدایت کند.
چرا باید کتاب نقاط کور ارتباط را بخوانیم؟
مطالعهٔ این کتاب فرصتی برای شناخت عمیقتر ذهن و رفتار انسان در موقعیتهای ارتباطی فراهم میکند. «نقاط کور در ارتباط» با تکیهبر پژوهشهای علمی و مثالهای ملموس، نشان میدهد که بسیاری از مشکلات و سوءتفاهمها در روابط، ریشه در خطاهای ذهنی و تعصبات شناختی دارند. این کتاب ابزارهایی برای شناسایی و مدیریت این نقاط کور ارائه میدهد و به خواننده کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرد، کیفیت روابط خود را بهبود بخشد و از تکرار الگوهای مخرب ذهنی جلوگیری کند. همچنین تمرینها و راهکارهای عملی کتاب، امکان بهکارگیری فوری آموختهها را در زندگی روزمره فراهم میسازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که دغدغهٔ بهبود روابط شخصی، شغلی یا اجتماعی دارند و میخواهند با شناخت بهتر ذهن خود و دیگران، از سوءتفاهمها و تعارضهای رایج پیشگیری کنند. همچنین برای علاقهمندان به روانشناسی، مشاوران، مربیان و کسانی که در حوزهٔ ارتباطات انسانی فعالیت میکنند، منبعی کاربردی و آموزنده بهشمار میرود.
بخشی از کتاب نقاط کور ارتباط
«معمولاً به ما توصیه میشود که به خصوص در روابط خود با احساس درونی خود پیش برویم و به شهود خود اعتماد کنیم. و ما تمایل داریم که این توصیهها را دنبال کنیم. ما اغلب شرکای عشقی خود را بر اساس احساس درونی خودمان تعریف میکنیم و به این معتقدیم که آن یک نفر خودش باعث میشود در دل ما جای گیرد. ما دوستانمان را بر اساس شهودمان انتخاب میکنیم. در یک لحظه روی آنها بی که مکالمهای آسان و راحت داریم کلیک میکنیم. ما با ارزیابی واکنشهایی در مورد اینکه آیا شرکای تجاری اعتماد به نفس ما را دارند تصمیم میگیریم با کدام شرکای تجاری همکاری کنیم یا چه کسی را استخدام کنیم. ما کلیساهایمان یا گروههای سکولار و اقشار دیگر متعلق به جامعه را با آنچه شهود ما درباره دیگران در آن جامعه میگوید انتخاب میکنیم. ما از طریق بررسی اینکه چه کسی نسبت به نامزدهای سیاسی در هر مسابقه آراء یا مشارکتهای انتخاباتی هست از جمله تست آبجو را تعیین میکنیم که با کدام کاندیدا ترجیح میدهد آبجو بخورد. متاسفانه فقط پیشروی بر اساس احساس درونی اغلب منجر به نتایج ویرانگر روابط ما میشود. آمار نشان داده است که بالای ۴۰ درصد ازدواجها به طلاق ختم میشود. اعتماد به شهود خود با مراجعه به شخصی که احساس شعلهور شدن وحشتناکی در اولین جلسه ایجاد میکند نقش بسیار مهمی دارد زیرا مطالعات نشان میدهد که برداشت اول ما غالباً اشتباه است. بسیاری از دعواهای غیر ضروری بواسطه سوء ارتباطات و سوء تفاهمات ناشی از پاسخ به آنچه دوستان ما به اشتراک میگذارند منجر به آسیب احساسات و به هم خوردن روابط میشود.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه