
کتاب تولدت مبارک
معرفی کتاب تولدت مبارک
کتاب الکترونیکی «تولدت مبارک» نوشتهٔ فرامرز صفائی اثری در ژانر داستانهای جنایی و معمایی است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این رمان با محوریت یک پرونده قتل زنجیرهای در تهران، مخاطب را به دنیای پلیسی و رمزآلود میبرد و با روایت چندلایه و شخصیتپردازیهای متنوع، تلاش میکند پیچیدگیهای یک پرونده جنایی را به تصویر بکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تولدت مبارک
«تولدت مبارک» اثری داستانی در قالب رمان جنایی است که فضای معاصر تهران را بهعنوان بستر رخدادهای خود انتخاب کرده است. فرامرز صفائی در این کتاب، با بهرهگیری از عناصر کلاسیک داستانهای پلیسی، ماجرای قتلهایی زنجیرهای را روایت میکند که هرکدام با جزئیات و نشانههایی خاص همراهاند. داستان با یک قتل در شب تولد هجدهسالگی دختری جوان آغاز میشود و بهتدریج دامنهٔ حوادث به قتلهای دیگر گسترش مییابد. شخصیتهای اصلی، از جمله سرگرد محققی و سروان صفایی، درگیر حل معمایی میشوند که هرچه پیشتر میروند، ابعاد تازهتری از آن آشکار میشود. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت خطی و گفتوگوهای متعدد میان کارآگاهان، خانوادهٔ مقتولان و مظنونان شکل گرفته است. در کنار خط اصلی جنایت، نویسنده به زندگی شخصی و روابط خانوادگی کارآگاهان نیز پرداخته است تا تصویری چندوجهی از شخصیتها و فضای اجتماعی ارائه دهد. این رمان با تمرکز بر جزئیات تحقیقات پلیسی، بازجوییها، بررسی شواهد و تحلیلهای روانشناختی، تلاش میکند خواننده را درگیر روند کشف حقیقت کند و همزمان، لایههایی از دغدغههای اجتماعی و خانوادگی را نیز به نمایش بگذارد.
خلاصه داستان تولدت مبارک
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «تولدت مبارک» با یک تماس اضطراری در نیمهشب آغاز میشود؛ تماس از سوی مردی که خبر قتل خواهرش را به پلیس میدهد. سرگرد محققی و تیم جنایی به محل حادثه اعزام میشوند و با جسد دختری جوان به نام نفس هادیپور روبهرو میشوند که در شب تولد هجدهسالگیاش به قتل رسیده است. تحقیقات اولیه نشان میدهد که قتل با دقت و مهارت انجام شده و قاتل هیچ سرنخی بهجا نگذاشته است. خانوادهٔ مقتول و مهمانان جشن تولد یکییکی مورد بازجویی قرار میگیرند، اما اظهارات متناقض و شواهد ناکافی، روند کشف حقیقت را دشوار میکند. در ادامه، پلیس با قتلهای مشابهی مواجه میشود که همگی با الگو و نشانههایی خاص رخ دادهاند. سرگرد محققی و سروان صفایی، با همکاری تیمی از کارآگاهان و کارشناسان، به بررسی شواهد، فیلمهای دوربینهای مداربسته و تماسهای مشکوک میپردازند. در این میان، زندگی شخصی کارآگاهان نیز به تصویر کشیده میشود؛ از جمله رابطهٔ فریبرز صفایی با همسرش نیوشا و چالشهای خانوادگی آنها. روند داستان با ورود شخصیتهای جدید، گسترش دامنهٔ قتلها و پیچیدهتر شدن معما، پیش میرود. پلیس با مظنونان متعددی روبهرو میشود و هر سرنخ تازه، گرههای بیشتری به پرونده میافزاید. در نهایت، قاتل با هوشمندی و تغییر چهره، پلیس را به بازی میگیرد و هر بار یک قدم جلوتر از آنها حرکت میکند، تا جایی که تیم تحقیقاتی برای پیشگیری از قتل بعدی، مجبور به اتخاذ تدابیر ویژه و گشتزنیهای شبانه میشود. داستان با تعلیق و ابهام ادامه مییابد و هویت واقعی قاتل تا پایان فاش نمیشود.
چرا باید کتاب تولدت مبارک را بخوانیم؟
این کتاب با روایت یک پرونده جنایی پیچیده و چندلایه، مخاطب را به دنیای تحقیقات پلیسی و رمزگشایی از معماهای انسانی میبرد. «تولدت مبارک» نهتنها به جنبههای فنی و جزئیات تحقیقات جنایی میپردازد، بلکه زندگی شخصی و دغدغههای کارآگاهان را نیز به تصویر میکشد. روایت داستان از زاویههای مختلف، همراه با بازجوییها، تحلیلهای روانشناختی و نمایش روابط خانوادگی، باعث میشود خواننده با شخصیتها و فضای داستان ارتباط برقرار کند. این اثر برای علاقهمندان به داستانهای معمایی و پلیسی، تجربهای پرکشش و پر از تعلیق فراهم میکند و با پرداختن به لایههای اجتماعی و روانی، فراتر از یک روایت صرفاً جنایی حرکت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان داستانهای جنایی، معمایی و پلیسی پیشنهاد میشود. کسانی که به دنبال روایتهایی با فضای معاصر، شخصیتپردازی چندوجهی و روندهای پیچیدهٔ حل معما هستند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد. همچنین برای مخاطبانی که به بررسی روابط خانوادگی و اجتماعی در بستر داستانهای جنایی علاقه دارند، این کتاب انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب تولدت مبارک
«ساعت حوالی یک نیم شب بود که صدای زنگ تلفن بلند شد و در فضای دفتر پیچید. اشراقی یکی از نیروهای جدید اداره در شیفت شب جوابگو تماسهای مردمی بود. تلفن را برداشت. پشت تلفن فردی هقهقکنان، سعی داشت که به او بفهماند خواهرش کشته شده. او هم پس از شنیدن این مسئله مهم سریعا به واحد مربوطه؛ یعنی بخش جنایی اطلاع داد و آدرس و شمارهای که از مرد گرفته بود را برای آنها فرستاد و در سیستم ثبت کرد. قرار شد که فرادی را سریعا به محل مورد نظر اعزام کنند. گزارش هواشناسی خبر از بارش برف در تهران را داده بود. گروه ویژه، همراه با بازپرس ویژه قتل عمد، سرگرد محققی برای بازرسی به محل مورد نظر که ساختمانی دهطبقه بود، رفتند. سرگرد با توجه به تجربه بالا و معیارهایی که در نظر داشت، وارد عمل شد و به بررسی و پرس و جو پرداخت. به درها، دیوارها، وسایل و همچنین به جسد نگاه میکرد. واحد دوازده در طبقه ششم. به صورت و گردن و دستان جسد نگاه کرد و دستور داد از همهچیز نمونهبرداری کنند و سپس نمونهها را به آزمایشگاه بفرستند. طبق دستور سرگرد، نمونهها را باتوجه به تعداد، اندازه و نوع داخل کیسههای پلاستیکی مخصوص گذاشتند. افراد به جستوجو در داخل اتاقها و همچنین صحبت با خانواده مقتوله پرداختند. جسد را به پزشکی قانونی منتقل کردند. سرگرد از پشت پنجره به بیرون از ساختمان نگاه میکرد. گویی منتظر چیزی است یا فکری در سر دارد. به ساعتش نگاه کرد، از دو گذشته بود. با صدای یکی از سربازان به خود آمد و راه افتاد تا به اداره بازگردد. از خانواده مقتوله خواستند تا در فرصتی مناسب برای توضیحات به مرکز بیایند. برادر مقتوله گفت که همراه آنها میرود و بقیه هم فردا میآیند. صدای گریه در گوشش میپیچید. این لحظه را به خاطر سپرد تا روزی که قاتل را گیر بیندازد. با صبوری به آنها اطمینان داد که این کار را بکند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه