کتاب آفتاب گمبرون سمیه فخاری + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب آفتاب گمبرون

کتاب آفتاب گمبرون

نویسنده:سمیه فخاری
دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آفتاب گمبرون

کتاب آفتاب گمبرون نوشته سمیه فخاری توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این رمان با نگاهی به تاریخ و اجتماع جنوب ایران، به‌ویژه بندر گمبرون (بندرعباس)، روایتگر زندگی مردمان این خطه در دوران استعمار و کشمکش‌های اجتماعی و عاطفی آن‌هاست. داستان در بستری از حوادث تاریخی و روابط انسانی شکل می‌گیرد و شخصیت‌هایی از اقوام مختلف، از جمله ایرانی، هندی و انگلیسی، در آن حضور دارند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آفتاب گمبرون

کتاب آفتاب گمبرون از سمیه فخاری، رمانی است که وقایع آن در جنوب ایران و در دوره‌ای پرآشوب از تاریخ این منطقه رخ می‌دهد. داستان در قالب رمانی تاریخی-اجتماعی روایت می‌شود و تمرکز آن بر زندگی مردم عادی، سربازان هندی، استعمارگران انگلیسی و پرتغالی و همچنین مبارزان آزادی‌خواه ایرانی است. سمیه فخاری با انتخاب بندر گمبرون به‌عنوان بستر اصلی روایت، فضایی پرتنش و چندلایه خلق کرده است که در آن، عشق، فقر، مبارزه و امید در هم تنیده‌اند. ساختار کتاب مبتنی‌بر روایت خطی و توصیف‌های جزئی‌نگرانه است و شخصیت‌ها در بستر رویدادهای تاریخی و اجتماعی رشد می‌کنند. این رمان با بهره‌گیری از زبان محاوره‌ای و توصیف‌های ملموس، تصویری از زندگی روزمره، دغدغه‌ها و آرزوهای مردم جنوب ایران در دوران استعمار ارائه می‌دهد و درعین‌حال به موضوعاتی چون هویت، وطن‌دوستی و مقاومت نیز می‌پردازد.

خلاصه داستان آفتاب گمبرون

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

داستان آفتاب گمبرون حول محور زندگی دانور، سرباز هندی ارتش انگلیس و خضرا، دختر ماهیگیر بندر گمبرون، شکل می‌گیرد. دانور که به‌اجبار به ایران آمده، میان وظیفه‌ی نظامی و احساسات انسانی‌اش گرفتار است. او به خضرا دل می‌بندد؛ دختری که بار زندگی خانواده را به دوش می‌کشد و برادرش عطا از آزادی‌خواهان منطقه است. در پس‌زمینه‌ی این رابطه، کشمکش‌های استعمارگران انگلیسی و پرتغالی، مبارزات آزادی‌خواهان ایرانی و فقر و رنج مردم جنوب روایت می‌شود. دانور با وجود تعلق به ارتش بیگانه، خود را بیگانه نمی‌داند و میان عشق به خضرا و وفاداری به هم‌وطنانش در هند، دچار تردید است. 

خضرا نیز با وجود علاقه‌ی پنهان به دانور، به‌دلیل دشمنی تاریخی و شرایط اجتماعی، نمی‌تواند به او اعتماد کند. داستان با رفت‌وآمدهای دانور به خانه‌ی خضرا، تلاش برای کمک به خانواده‌ی او و نگرانی از افشای هویت عطا، پیش می‌رود. در این میان، فضای بندرگاه، حضور سربازان، تهدید جاسوسان و نگرانی از آینده، سایه‌ای سنگین بر زندگی شخصیت‌ها می‌اندازد. روایت، هم‌زمان با توصیف عشق و دل‌بستگی، به مسائل اجتماعی و تاریخی جنوب ایران، نقش استعمار و مقاومت مردم نیز می‌پردازد.

چرا باید کتاب آفتاب گمبرون را بخوانیم؟

این رمان با پرداختن به زندگی مردم جنوب ایران در دوران استعمار، تصویری ملموس از مقاومت، عشق و امید در دل بحران‌ها ارائه می‌دهد. کتاب آفتاب گمبرون نه‌تنها داستانی عاشقانه و انسانی است، بلکه لایه‌هایی از تاریخ، سیاست و فرهنگ بومی را نیز در خود جای داده است. روایت از زاویه‌دید شخصیت‌هایی با پیشینه‌های متفاوت، امکان هم‌ذات‌پنداری با دغدغه‌های اجتماعی و فردی را فراهم می‌کند. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با بخشی از تاریخ کمتر روایت‌شده‌ی ایران و تجربه‌ی زیستن در فضایی پرتنش و پرامید.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های تاریخی-اجتماعی، دوستداران روایت‌های جنوب ایران، کسانی که به موضوعات استعمار، مقاومت و هویت علاقه دارند و همچنین مخاطبانی که به‌دنبال داستان‌هایی با محوریت عشق و مبارزه در بستر تاریخ هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب آفتاب گمبرون

«دانور وارد اتاقش شد و چای کم‌رنگی را با ولع سر کشید که از صبح در اتاق جا مانده بود و بعد نگاه اخم‌آلودی به آمیش انداخت. آری، ارزشش را دارد؛ مگر هر روز خودش نمی‌بیند که وقتی از دریا بازمی‌گردد، ماهی‌های صیدشده در سبدش را در آغوش می‌گیرد و آن حس خستگی مفرط در زیر پوست طلایی‌اش به‌وفور موج می‌زند؟! وای آمیش‌جان، او چقدر دیدنی می‌شود! کاش همیشه نگهبان بندرگاه بودم! آمیش اندکی در فکر فرورفت. به کنار پنجره رفت و آن را تا نیمه گشود و با دلخوری که وجودش را پر کرده بود، گفت: «آخر بگو بدانم یک دختر که همیشه بوی ماهی می‌دهد و تتش از حرارت آفتاب به نم نشسته است و از همه مهم‌تر اینکه در مستعمره زندگی می‌کند. چه تماشایی دارد؟!» دانور نگاهی به مدال روی سینه‌اش انداخت و آن را با دست لمس کرد و سرش را به زیر انداخت و گفت: «خواهش می‌کنم دیگر از این حرف‌ها نزن! همان طور که خوب می‌دانی، کشور خودمان هم مستعمرۀ این انگلیسی‌هاست. آن‌ها من و تو و بیشتر جوان‌های هند را همراه خودشان آورده‌اند تا ما مثل برده‌ها از آن‌ها حراست کنیم، نانی در دهنشان بگذاریم و آبخانه‌هایشان را پاکیزه نگه داریم و در موقع جنگ و درگیری پیش‌مرگشان شویم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان