کتاب چشمان زاغ سیاه سیدحسین موسوی نصر + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب چشمان زاغ سیاه

کتاب چشمان زاغ سیاه

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب چشمان زاغ سیاه

کتاب الکترونیکی «چشمان زاغ سیاه» نوشتهٔ سیدحسین موسوی نصر و با ویراستاری بهار دانشور، اثری در حوزهٔ داستان‌های فارسی معاصر است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب روایتی خودزندگی‌نامه‌ای از تجربه‌های عاطفی، خانوادگی و اجتماعی نویسنده در بستر زندگی روزمره و روابط خانوادگی است. روایت با زبانی صریح و بی‌پرده، به فرازونشیب‌های زندگی مشترک، عشق، شکست، امید و ناامیدی می‌پردازد و تصویری ملموس از دغدغه‌های نسل امروز ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چشمان زاغ سیاه

«چشمان زاغ سیاه» اثری داستانی و خودزندگی‌نامه‌ای است که سیدحسین موسوی نصر در آن به روایت زندگی شخصی خود می‌پردازد. کتاب در قالب روایتی خطی و اول‌شخص، از دوران جوانی نویسنده آغاز می‌شود و به تدریج وارد جزئیات روابط خانوادگی، ازدواج، چالش‌های عاطفی و اجتماعی و در نهایت بحران‌های زندگی مشترک می‌شود. این اثر در فضای معاصر ایران شکل گرفته و دغدغه‌هایی چون تفاوت‌های فرهنگی، فشارهای اجتماعی، نقش خانواده در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی و تأثیر تحولات اجتماعی بر روابط فردی را به تصویر می‌کشد. ساختار کتاب مبتنی بر فصل‌هایی است که هرکدام بخشی از زندگی نویسنده را روایت می‌کنند و با نگاهی جزئی‌نگر، به احساسات، خاطرات و تصمیمات مهم او می‌پردازند. «چشمان زاغ سیاه» با تمرکز بر تجربه‌های زیسته، تلاش دارد تصویری واقعی و بی‌پرده از زندگی یک جوان ایرانی در دهه‌های اخیر ارائه دهد و خواننده را با فرازونشیب‌های عاطفی و اجتماعی شخصیت اصلی همراه کند.

خلاصه داستان چشمان زاغ سیاه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «چشمان زاغ سیاه» با ورود نویسنده به دنیای کار و آغاز استقلال فردی شروع می‌شود. روایت از استخدام در شرکت مخابرات و نقل‌مکان به شهری دیگر آغاز شده و به تدریج به روابط خانوادگی و عاطفی نویسنده گره می‌خورد. علاقهٔ نوجوانی به دختری از اقوام، ناکامی در عشق اول و تجربهٔ شکست عاطفی، نقطهٔ عطفی در زندگی او ایجاد می‌کند. پس از این شکست، خانواده نقش پررنگ‌تری در تصمیم‌گیری‌های زندگی نویسنده پیدا می‌کنند و او به خواستگاری دختری دیگر می‌رود. ازدواج، آغاز زندگی مشترک و ورود به دنیای جدیدی از مسئولیت‌ها و چالش‌ها، بخش عمده‌ای از روایت را شکل می‌دهد. در ادامه، نویسنده با مشکلاتی چون تفاوت‌های فرهنگی، دخالت خانواده‌ها، فشارهای اجتماعی و بحران‌های عاطفی روبه‌رو می‌شود. تولد فرزند، فوت خواهر و تغییرات شغلی، زندگی او را دستخوش دگرگونی‌های عمیق می‌کند. با گذر زمان، اختلافات میان او و همسرش شدت می‌گیرد؛ مسائلی چون استقلال‌طلبی همسر، ورود به فضای مجازی، تغییر سبک زندگی و فاصله‌گرفتن عاطفی، تنش‌های جدیدی را به وجود می‌آورد. نویسنده تلاش می‌کند با گفتگو، مشاوره و سازگاری، زندگی مشترک را حفظ کند اما بحران‌ها یکی پس از دیگری رخ می‌دهند و در نهایت، جدایی و تلاش برای بازسازی زندگی، پایانی تلخ و تأمل‌برانگیز برای این روایت رقم می‌زند. کتاب با نگاهی صادقانه به تجربه‌های زیسته، تصویری از امید، شکست، تلاش و پذیرش واقعیت‌های زندگی ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب چشمان زاغ سیاه را بخوانیم؟

این کتاب با روایتی صریح و بی‌پرده، تجربه‌های زیستهٔ یک جوان ایرانی را در بستر خانواده و جامعه معاصر به تصویر می‌کشد. «چشمان زاغ سیاه» نه‌تنها به فرازونشیب‌های عاطفی و خانوادگی می‌پردازد، بلکه نقش تحولات اجتماعی، فشارهای فرهنگی و تأثیر فضای مجازی بر روابط انسانی را نیز بررسی می‌کند. خواندن این اثر فرصتی است برای مواجهه با واقعیت‌های زندگی روزمره، شناخت پیچیدگی‌های روابط خانوادگی و تأمل در تصمیم‌هایی که سرنوشت افراد را رقم می‌زنند. کتاب با جزئی‌نگری و صداقت، مخاطب را به همدلی با شخصیت‌ها و درک عمیق‌تر از چالش‌های زندگی مشترک دعوت می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های خودزندگی‌نامه‌ای، کسانی که دغدغهٔ روابط خانوادگی، ازدواج، طلاق و چالش‌های عاطفی دارند و همچنین افرادی که به دنبال شناخت واقعیت‌های زندگی معاصر در ایران هستند، مناسب است. «چشمان زاغ سیاه» به‌ویژه برای کسانی که درگیر تصمیم‌های مهم زندگی مشترک یا تجربهٔ بحران‌های عاطفی‌اند، می‌تواند همدلی و آگاهی بیشتری ایجاد کند.

بخشی از کتاب چشمان زاغ سیاه

«در مدتی که سمیرا در خانه ما بود از خوراک افتاده بود. صبح روز بعد که بیدار شدم. معمولا اول صبح بیدار می‌شدم و با کامپیوتر کار می‌کردم ویک متن از دفتر خاطراتم را می‌نوشتم. او هم از خواب بیدار شد و کم کم به خوردن افتاد، مثل آن‌هایی که از قحطی آمده بودند، صبحانه و میوه می‌خورد. بعد به من گفت که اقواممان می‌خواهند به شهرشان برگردند و معلوم نیست تا چند وقت دیگر آن‌ها را بببینم، می‌شود من را به خانه ببرید. من هم گفتم چشم و برای خداحافظی او را به خانة خودشان رساندم. من تنها برگشتم خانه. هنوز از رسیدنم به خانه وقت زیادی نگذشته بود که خانوادة همسرم با من تماس گرفتند و محترمانه از من خواستند تا برای اولین باری بود که تنها به خانهةُ آن‌ها می‌رفتم. مادر و پدر سمیرا با من گرم گرفتند. خودش هم آمد یک احوالپرسی سردی کرد و به بهان صحبت کردن با برادرش، من را تنها و و کنار من تمانك. مهمانی که تمام سل خداحافظی کردم و از خانه بیرون آمدم. دیدم پیام داده که ((باشه. ) انگار درد وحدان گرفته بود، ازطرفی می‌خواست کنار من بنشیند و ازطرفی خحالت می‌کشید. ماشین را برداشتم، دونفری رفتیم حرم. اولین عکسی که از من گرفت، همان‌جا داخل حرم در مسجد گوهرشاد بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۲۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

حجم

۳۲۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۳,۷۵۰
۲۵%
تومان