
کتاب یادداشت های یک آدم معمولی
معرفی کتاب یادداشت های یک آدم معمولی
کتاب یادداشت های یک آدم معمولی نوشته امین برهان و با ویراستاری زهرا صنوبری، اثری در قالب داستان بلند یا رمان کوتاه است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب روایتی از زندگی، خاطرات و دغدغههای شخصیتهایی را به تصویر میکشد که با گذشته، خانواده، مهاجرت و تغییرات اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند. این کتاب با نگاهی به زندگی روزمره و فرازونشیبهای آن، به موضوعاتی چون دلتنگی، بازگشت به خانه، روابط خانوادگی و مواجهه با خاطرات میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب یادداشت های یک آدم معمولی
کتاب یادداشتهای یک آدم معمولی اثری داستانی است که در قالب روایت اولشخص و با زبانی نزدیک به زندگی روزمره، به زندگی چند شخصیت در بستر شهر تهران و جزیره کیش میپردازد. این کتاب نوشتهی امین برهان، داستانهایی را روایت میکند که در دل کوچهپسکوچههای تهران و خاطرات کودکی و جوانی شخصیت اصلی شکل میگیرند. کتاب با بازگشت شخصیت اصلی به محلهی قدیمی و خانهی پدری آغاز میشود و به مرور، لایههای مختلفی از زندگی او و اطرافیانش را باز میکند؛ از مهاجرت و غربت تا روابط خانوادگی و دوستیهای قدیمی.
ساختار کتاب بهصورت مجموعهای از یادداشتها و روایتهای پیوسته است که هرکدام بخشی از زندگی شخصیتها را بازتاب میدهد. در کنار روایت اصلی، داستانهایی از آدمهای دیگر نیز روایت میشود که هرکدام با گذشته و خاطرات خود درگیرند. فضای کتاب، ترکیبی از نوستالژی، دلتنگی و تأمل بر تغییرات اجتماعی و فردی است. این اثر با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره و احساسات انسانی، تصویری ملموس از مواجهه با گذشته و تلاش برای ساختن آینده ارائه میدهد.
خلاصه داستان یادداشت های یک آدم معمولی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با بازگشت شخصیت اصلی به محلهی قدیمی و خانهی پدری آغاز میشود؛ جایی که خاطرات کودکی و جوانیاش در آن شکل گرفتهاند. او پس از سالها دوری و زندگی در غربت، به تهران بازمیگردد تا کنار پدر پیرش باشد و بخشی از گذشتهی از دسترفته را بازیابد. روایت، با مرور خاطرات کودکی، بازیهای خیابانی، روابط با مادر و برادرها و دلتنگی برای خانه و محلهی ظهیرالاسلام پیش میرود. شخصیت اصلی با پدرش، که پس از فوت مادر تنها شده، رابطهای صمیمی اما پر از سکوت و ناگفتهها دارد.
در این میان، فقدان مادر و مرگ برادرها، سایهای سنگین بر زندگی او انداخته است. در ادامه، داستان به مهاجرت شخصیت اصلی به خارج از کشور میپردازد؛ سالهایی که با غربت، تلاش برای سازگاری با فرهنگ جدید و کارهای سخت سپری میشود. او پس از سالها، با از دستدادن برادرانش در تصادف، دچار احساس گناه و دلتنگی میشود و تصمیم میگیرد به ایران بازگردد.
بازگشت او با مواجهه با دوستان قدیمی، مرور خاطرات و تلاش برای جبران سالهای غیبت همراه است. روایتهایی از زندگی دوستان و آشنایان، شکستها، تلاشها و امیدهایشان نیز در دل داستان جای گرفته است؛ از جمله داستان مردی که پس از خیانت شریکش، همهچیز را از دست میدهد و به دستفروشی سیگار روی میآورد. در بخشهایی دیگر، داستانهایی از آدمهایی روایت میشود که هرکدام با گذشته و خاطرات خود درگیرند؛ مانند جناب سرهنگ که سالها در جزیره کیش زندگی کرده و اسیر خاطرات عشقی ازدسترفته است.
کتاب با تأمل بر نقش سرنوشت، تلاش فردی و تأثیر اتفاقهای غیرمنتظره بر زندگی، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که در جستوجوی معنا، آرامش و بازسازی روابط خود با گذشته و حال هستند. پایان داستان، با حسرتها، امیدها و تلاشی برای آشتی با گذشته و ساختن آیندهای بهتر، به پایان میرسد.
چرا باید کتاب یادداشت های یک آدم معمولی را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی صمیمی و نزدیک به زندگی واقعی، تجربههای مشترک بسیاری از آدمها را بازتاب میدهد؛ از دلتنگی برای خانه و خانواده تا مواجهه با شکستها و امید به شروع دوباره. کتاب یادداشتهای یک آدم معمولی بهخوبی نشان میدهد که چگونه خاطرات، روابط خانوادگی و دوستیهای قدیمی میتوانند بر مسیر زندگی تأثیر بگذارند. خواندن این اثر فرصتی است برای تأمل بر نقش گذشته در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی و درک بهتر فرازونشیبهای زندگی. روایتهای کتاب، همدلی با شخصیتها و تجربهی احساسات انسانی را ممکن میسازد و مخاطب را به بازنگری در روابط و خاطرات خود دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی و خانوادگی، کسانی که با موضوعاتی چون مهاجرت، دلتنگی، بازگشت به خانه و روابط میاننسلی درگیر هستند، مناسب است؛همچنین به کسانی پیشنهاد میشود که به روایتهای واقعگرایانه و تأملبرانگیز دربارهی زندگی روزمره علاقه دارند.
بخشی از کتاب یادداشت های یک آدم معمولی
«خیلیوقت بود که دوست داشتم دوباره توی این کوچهها قدم بزنم. بااینکه خاطرات خوبی از اینجا ندارم، ولی تمام این بیستوهفت سال خواب همین کوچهپسکوچهها را میدیدم. خانهی ما انتهای یک کوچه بنبست بود که به تمام کوچههای اطراف راه داشت. همیشه قشنگترین خانه بود. گلوگیاه زیاد داشتیم و تمام نردههای بالای درب حیاط را شاخههای درخت انگور و گلیسیرین پوشانده بود. تمام خاطرات کودکی و جوانیم داخل همین محله بود. جایی که بزرگ شدم و جایی که زندگیکردن یاد گرفتم. آدم است دیگر. یکوقتهایی با خاطراتش زندگی میکند. ولی من تمام این سالها با خاطرات اینجا زندگی کردم. بدجور دلتنگ بودم. انگار چیزی از وجودم کم شده بود. حالا دیگر دلتنگ نیستم. عجیب است. خوشحال هم نیستم. حالا هم که نزدیک هستم، راحت نیست. اما یک نکتهی مثبت وجود دارد! حداقل آرامم. بعد از مدتها نه استرس دارم و نه شبها بدخواب میشوم. هر قدمی که برمیدارم، حافظهام بیشتر به کار میافتد. تمام سالهایی که توی این محله بودم از ذهنم میگذرد. همهچیز را خیلی خوب به یاد میآورم.»
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه

نظرات کاربران
کتاب خوبی بود. داستان آخر رو بیشتر از دو داستان دیگه پسندیدم.