تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب شما شیاد نیستید
معرفی کتاب شما شیاد نیستید
کتاب شما شیاد نیستید نوشتهٔ «کولین مونسارات» و ترجمهٔ «مهدی قراچهداغی» توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این کتاب به بررسی سندرم شیاد، ریشهها و پیامدهای آن در زندگی شخصی و حرفهای میپردازد و راههایی برای شناسایی و مقابله با این احساس ارائه میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شما شیاد نیستید اثر کولین مونسارات
کتاب «شما شیاد نیستید» اثری غیرداستانی است که به موضوع «سندرم شیاد» یا همان احساس بیلیاقتی و تردید به توانمندیهای فردی میپردازد. نویسنده با روایت تجربههای شخصی و پژوهشهای روانشناسی، به بررسی ریشههای این سندرم در دوران کودکی، تأثیرات آن بر سلامت روان و عملکرد شغلی و اجتماعی میپردازد. کتاب حاضر در فضایی خودافشاگرانه و تحلیلی، مخاطب را با چالشهای ذهنی و احساسی ناشی از این پدیده آشنا میکند و نشان میدهد چگونه باورهای نادرست و انتظارات اجتماعی میتوانند فرد را به دام احساس ناکافیبودن بیندازند. این اثر با رویکردی کاربردی، به دغدغههای نسل امروز دربارهٔ خودارزشی و اعتمادبهنفس پاسخ میدهد. «کولین مونسارات» در کنار روایت زندگی خود، به یافتههای علمی و مثالهای ملموس از محیط کار و روابط انسانی اشاره میکند تا تصویر جامعی از سندرم شیاد و راههای عبور از آن ارائه دهد.
خلاصه کتاب شما شیاد نیستید
پیام اصلی کتاب «شما شیاد نیستید» حول محور شناخت و غلبه بر «سندرم شیاد» میچرخد؛ احساسی که باعث میشود افراد موفق، دستاوردهای خود را ناشی از شانس یا عوامل بیرونی بدانند و همواره در هراس از افشای بیلیاقتی خود باشند. «کولین مونسارات» با روایت زندگی شخصی، از دوران کودکی و تأثیر جملات والدین تا تجربههای کاری و بیماریهای جسمی نشان میدهد چگونه این سندرم بهتدریج در ذهن شکل میگیرد و بر تصمیمات، روابط و سلامت روان تأثیر میگذارد. این کتاب به بررسی ریشههای این احساس در باورهای دوران کودکی، نقش جامعه و رسانههای اجتماعی و تفاوتهای جنسیتی در تجربهٔ سندرم شیاد میپردازد؛ همچنین به پیامدهای این سندرم مانند کمالطلبی افراطی، اعتیاد به کار، اضطراب و مشکلات ارتباطی اشاره میکند. نویسنده راهکارهایی برای افزایش خودآگاهی، تغییر باورهای منفی، پذیرش نقصها و تمرین اعتمادبهنفس ارائه میدهد و تأکید میکند که رهایی از این احساس نیازمند زمان، تلاش و مواجهه با واقعیتهای درونی است.
چرا باید کتاب شما شیاد نیستید را خواند؟
این کتاب با ترکیب روایت شخصی و تحلیل روانشناختی، به یکی از رایجترین چالشهای ذهنی نسل امروز میپردازد و با مثالهای ملموس، سندرم شیاد را از زوایای مختلف بررسی میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر میتواند ریشههای احساس ناکافیبودن را در خود شناسایی کند، با پیامدهای آن در زندگی فردی و حرفهای آشنا شود و راههایی برای تغییر نگرش و افزایش اعتمادبهنفس بیابد.
خواندن کتاب شما شیاد نیستید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب حاضر برای افرادی مناسب است که با احساس بیلیاقتی، تردید به خود، کمالطلبی افراطی یا اضطراب موفقیت مواجه هستند؛ همچنین دانشجویان، شاغلان، مدیران و هر کسی که در محیطهای رقابتی یا پرانتظار فعالیت میکند و بهدنبال افزایش خودآگاهی و اعتمادبهنفس است، میتواند از مطالب کتاب بهره ببرد. اثر حاضر بهویژه برای کسانی که با تردید به خود، کمالطلبی یا اضطراب موفقیت دستوپنجه نرم میکنند، میتواند الهامبخش و راهگشا باشد.
بخشی از کتاب شما شیاد نیستید
«من معتقدم یک سوءتفاهم حقیقی درباره کمالطلبی مثبت و منفی وجود دارد. از یکسو شما برای عالی شدن تلاش میکنید که این جنبه مثبت کمالطلبی است. این زمانی اتفاق میافتد که شما برای بهتر کردن و بهتر شدن تلاش میکنید. ازسویدیگر ما با کمالطلبی روبهرو هستیم که در حکم همان «آدم بده» است. در این نوع کمالطلبی شما سعی میکنید عزتنفس کم و احساس شیاد بودن خود را بپوشانید. شما نمیخواهید کامل و بیکموکاست باشید زیرا این شما را شاد میکند. شما از آن جهت میخواهید بیکموکاست باشید که دیگران شما را دوست بدارند (و یا دستکم این چیزی است که شما فکر میکنید). این گونهای از کمالطلبی است که به شما آسیب میرساند، این همان کمالطلبی است که میخواهیم آن را از میان برداریم.
چرا میخواهیم کامل باشیم؟
من سابقاً به خودم میگفتم هدف من برای کامل بودن این است که میخواهم تاحدی که میتوانم در سطح بهتر خود ظاهر شوم. ما عاشق دروغ گفتن به خودمان هستیم. اما آیا واقعاً همینطور است؟ یا میخواستم از این حقیقت فرار کنم که از آن کسی که هستم خوشم نمیآمد؟ که از اشتباه کردن میترسیدم؟ و به کمالطلبی بهعنوان راهی برای رسیدن به امنیت و ایمنی نگاه میکردم؟ یا میخواستم در نظر دیگران انسانی ارزشمند باشم که کمالطلبی تنها راه رسیدن به این خواسته بود؟
این سؤال ذهنم را پر کرده بود. چرا میخواستم تا این حد به کمال برسم؟ چرا میخواستم کامل و صددرصد بیعیبونقص باشم؟ این موضوع تازهای نبود. من از کودکی دنبال کمالطلبی میگشتم. برای من همه چیز باید عالی و بیکموکاست میبود و از همهٔ اینها مهمتر خود من باید کامل میبودم. این رؤیایی احمقانه است. و چه معنایی میتواند داشته باشد؟ کسی که در نظر من کامل است ممکن است در نظر دیگران کامل نباشد. همین مطلب درباره کار و هر چیزی که در زندگی اتفاق میافتد صدق میکند.»
حجم
۱۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه