تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب مرگ خاموش
معرفی کتاب مرگ خاموش
معرفی کتاب مرگ خاموش
کتاب الکترونیکی «مرگ خاموش» (مجموعه داستان فارسی) نوشتهٔ «مبین کریمی» و منتشرشده توسط انتشارات نظری، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این اثر با نگاهی به زندگی روزمره، رویاها، کابوسها و واقعیتهای تلخ و شیرین، روایتهایی متنوع از تجربههای انسانی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مرگ خاموش
«مرگ خاموش» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که هرکدام با زاویه دید و لحن متفاوت، به روایت زندگی، مرگ، امید، شکست و تلاش برای رهایی از بنبستهای فردی و اجتماعی میپردازد. این کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و فضای داستانها اغلب در بستر شهر تهران و زندگی طبقه متوسط و پایین جامعه شکل میگیرد. نویسنده با بهرهگیری از عناصر واقعگرایانه و گاه سوررئال، تجربههای زیسته و ذهنی شخصیتها را به تصویر میکشد. داستانها از رویدادهای روزمره تا موقعیتهای غیرمنتظره و کابوسوار را در بر میگیرند و گاهی مرز میان واقعیت و خیال را محو میکنند. دغدغههایی چون فقر، مهاجرت، خانواده، مرگ، امید به آینده و جستوجوی معنا در زندگی، درونمایههای اصلی این مجموعه را شکل میدهند. روایتها گاه با لحنی تلخ و گاه با نگاهی شاعرانه، به سراغ زخمها و امیدهای انسان معاصر میروند و تصویری چندلایه از زیستن در جهان امروز ارائه میدهند.
خلاصه کتاب مرگ خاموش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در داستانهای «مرگ خاموش»، با شخصیتهایی روبهرو میشویم که هرکدام درگیر بحرانها و چالشهای خاص خود هستند. یکی از داستانها با کابوسی آغاز میشود که در آن راوی در فضایی وهمآلود و پر از نمادهای مرگ و اضطراب، به جستوجوی هویت و رهایی میپردازد. در داستانی دیگر، خانوادهای با مشکلات مالی و دوری پدر مواجهاند و روایت از زاویه دید مادر و فرزند نوجوان دنبال میشود؛ جایی که اضطراب، ناامیدی و تلاش برای حفظ پیوندهای خانوادگی در مرکز توجه قرار دارد. داستانهایی نیز به مهاجرت، فقر، خشونت خانگی و تلاش برای تغییر سرنوشت میپردازند و شخصیتها اغلب در مرز میان تسلیم و مقاومت قرار میگیرند. برخی روایتها با عناصر سوررئال و رویاگونه، تجربههای ذهنی و روانی شخصیتها را برجسته میکنند؛ مانند بازگشت به گذشته یا مواجهه با آیندهای که از پیش میدانند قرار است رخ دهد. در کنار اینها، داستانهایی با محوریت پیری، تنهایی و خاطرات گذشته نیز حضور دارند که با نگاهی انسانی و گاه تلخ، به مرور زندگی و حسرتهای آن میپردازند. در مجموع، کتاب تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که در مواجهه با مرگ، شکست، امید و رؤیا، به دنبال معنایی برای ادامه دادن هستند.
چرا باید کتاب مرگ خاموش را خواند؟
این مجموعه داستان با روایتهایی متنوع و گاه تکاندهنده، به سراغ تجربههای زیسته و ذهنی انسان معاصر میرود. «مرگ خاموش» با ترکیب واقعیت و خیال، موقعیتهایی را به تصویر میکشد که بسیاری از خوانندگان میتوانند با آنها همذاتپنداری کنند. مواجهه با مرگ، فقر، مهاجرت، خشونت و امید به آینده، از جمله موضوعاتی است که در این کتاب به آنها پرداخته شده و فرصتی برای تأمل دربارهٔ زندگی و انتخابهای فردی فراهم میکند. روایتهای کتاب، گاه با فضایی وهمآلود و گاه با نگاهی واقعگرایانه، مخاطب را به درون جهان شخصیتها میبرد و او را با پرسشهایی دربارهٔ معنا و سرنوشت روبهرو میسازد.
خواندن کتاب مرگ خاموش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه فارسی، کسانی که دغدغههایی چون فقر، مهاجرت، بحرانهای خانوادگی و جستوجوی معنا در زندگی دارند، مناسب است. همچنین برای مخاطبانی که به روایتهای روانشناختی و تجربههای ذهنی علاقهمندند، میتواند جذاب باشد.
فهرست کتاب مرگ خاموش
- مرگ خاموش: داستانی با فضای کابوسوار و نمادین که به جستوجوی هویت و مواجهه با مرگ میپردازد. - سقوط: روایت خانوادهای درگیر مشکلات مالی و دوری پدر، با تمرکز بر روابط خانوادگی و اضطرابهای نوجوانی. - جادهٔ تولد: داستانی با عناصر رویا و بازگشت به گذشته، دربارهٔ تلاش برای تغییر سرنوشت و مواجهه با پیامدهای انتخابها. - اثر باد: روایت زندگی مورچگان و نبرد بر سر بقا، با نگاهی نمادین به فداکاری و مسئولیت. - مرنووارع: داستانی دربارهٔ روزمرگی، دوستی و تلاش برای یافتن معنا در زندگی دانشجویی. - حاوهٔ ولد: روایتی از پیری، تنهایی و خاطرات گذشته، با تمرکز بر امید و حسرتهای زندگی. هر فصل، موقعیت یا تجربهای انسانی را از زاویهای متفاوت روایت میکند و مجموعه، طیفی از احساسات و دغدغههای معاصر را در بر میگیرد.
بخشی از کتاب مرگ خاموش
«تشک من را در آغوش میگرفت. سنگینی سختی بر روی قفس سینهام نفسهایم را به تنگ آورده بود. انگار جسمی چندصد کیلویی در حال نفوذ در وجودم بود. چشمانم سنگینی میکرد اما نمیخواستم خاموش شوند. نمیتوانستم حرکت کنم. سقف سفید بالای سرم که با لامپی آویزان تزئین شده، اندکاندک خود را در تاریکی گم میکرد و جای خود را به نور سرخی که توأم با تیرگی غروب در پاییز است میداد. صدای همهمهای همچون سروصدای بازار آهنگران از دور هویدا میشد. سعیم بر این بود خودم را تکان بدهم. به سختی و زحمت فراوان بالأخره دستانم را گذاشتم روی پایم. سقف ناپدید و آسمانی تیره که از آن نور سرخی دمیده میشد جایش را گرفت. ابرها بدل به گدازههایی از پارهآتش شده بودند. در سمتی کودکان در زیر بارش دانههای آتش. دیدم که قطاروار و منظم حرکت میکنند. پشت سر هرکدام یک حیوان قرار گرفته بود. نمیدانم به چه تشبیه میشوند اما انگار از رابطه سگ با گربه یا شاید هم موجود دیگری زاده شدهاند؛ هرکدام خطهای سفید را به آن پیوند زده باشند. مشغول دیدن خانهها و دکانها بودم که از اسکلت حیوانها ساخته شدهاند. ناگهان فریاد مهیبی از آسمان برخاست و زمین زیر پایم ترک خورد...»
حجم
۵۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
حجم
۵۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه