
کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
معرفی کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
معرفی کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
کتاب الکترونیکی «بر سر بانو تاج خواهی گذاشت» (مجموعه قطعههای ادبی) نوشتهٔ سینا کریمپور و لیلا کریمپور و منتشرشده توسط نشر آرنا، مجموعهای از قطعههای ادبی و شعرگونه است که در قالب نثر شاعرانه و گاه شعر، به موضوعاتی چون عشق، جدایی، امید، خاطرات و دغدغههای اجتماعی میپردازد. این اثر با نگاهی احساسی و گاه انتقادی، تجربههای زیسته و عواطف انسانی را روایت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
این کتاب مجموعهای از قطعههای ادبی و نثرهای شاعرانه است که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و فضای آن میان خاطره، احساسات عاشقانه، دغدغههای اجتماعی و نگاه به زندگی در نوسان است. نویسندگان، با بهرهگیری از زبان تصویرساز و توصیفهای احساسی، تجربههای شخصی و جمعی را به تصویر میکشند. موضوعات کتاب از عشق و جدایی تا امید، مرگ، مادر، خاطرات کودکی و مسائل اجتماعی مانند کرونا و بحرانهای معاصر را دربرمیگیرد. هر قطعه، روایتی مستقل دارد و در عین حال، در کلیت کتاب، پیوندی میان دغدغههای فردی و جمعی برقرار میشود. کتاب، فضایی میان شعر و نثر دارد و گاه با ارجاع به اسطورهها، طبیعت و عناصر فرهنگی، لایههای معنایی بیشتری به متن میبخشد. این مجموعه، بیشتر مناسب کسانی است که به ادبیات معاصر و قطعههای کوتاه احساسی علاقه دارند و به دنبال تجربهای متفاوت از روایتهای ادبی هستند.
چرا باید کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت را خواند؟
این کتاب با قطعههای کوتاه و متنوع، امکان همذاتپنداری با احساسات و تجربههای انسانی را فراهم میکند. هر قطعه، دریچهای به دنیای درونی نویسندگان و دغدغههای روزمره و عمیق انسان معاصر است. موضوعات متنوعی مانند عشق، جدایی، امید، خاطرات، بحرانهای اجتماعی و زیست روزمره، در قالبی شاعرانه و توصیفی بیان شدهاند. خواندن این اثر میتواند فرصتی برای تأمل در احساسات شخصی و جمعی و بازنگری در نگاه به زندگی و روابط انسانی باشد.
خواندن کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات معاصر، نثر شاعرانه و قطعههای کوتاه احساسی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغههایی مانند عشق، جدایی، امید، خاطرات و مسائل اجتماعی دارند، میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند. برای مخاطبانی که به دنبال تجربهای متفاوت از روایتهای ادبی و قطعههای کوتاه هستند، این کتاب پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
- داستان عشق: روایت آغازین دربارهٔ دیدار و انتظار برای معشوق، با لحنی عاشقانه و توصیفی.- سکوت: تأملی بر تنهایی، خاموشی و ناتمامماندن حرفها در غیاب محبوب.- انفجاری صورتی در دنیا: بازی با استعارهها و تصویرسازی از رابطه و هویت فردی.- انقلابی زنانه: روایت تجربههای زنانه، رنجها و بازآفرینی قدرت در مواجهه با دشواریها.- تو از شکوفههای بهار میآیی: توصیف معشوق و پیوند او با طبیعت و فصلها.- روز رفتن من: مواجهه با مرگ، جدایی و امید به آرامش پس از رنج.- غریبانه: احساس غربت و بیگانگی در میان آدمها و آرزوی دوری از تنگنظری.- تا ته رویا میدویم: امید به همدلی و دویدن تا انتهای رویاها.- باران: ستایش باران و تأثیر آن بر زندگی و خاطرات.- من به جدایی فکر نمیکنم: تأکید بر پیوند و پرهیز از اندیشهٔ جدایی.- دیر فهمیدم: روایت تلخ جدایی و درک دیرهنگام از احساسات طرف مقابل.- یاریام کن: درخواست برای همراهی و عبور از روزهای سخت.- از جنس خوبیهای دستنخورده: ستایش معشوق و باور به خوبیهای اصیل.- ستارهای بود و دیگر نیست: تأملی بر فقدان و گذر زمان.- سال جدال با مرگ (سال کرونا): بازتاب تجربههای دوران کرونا و مواجهه با مرگ و امید به زندگی.- لبهای من و شعر: دغدغههای شاعرانه و اجتماعی در بستر شهری پر از چالش.- قصههای خوب: یادآوری قصهگوییهای شبانه و خاطرات کودکی.- داستان یک زندگی: روایت زندگی پیرمردی در روستا و فقدان عزیزان.- شبی در مستوفی: تجربهٔ شبمانی در کوه و مواجهه با آدمها و طبیعت.- مادرم: ستایش مادر و یادآوری محبتهای او.- تمدن بشری: تأملی بر وضعیت انسان معاصر، مرگ، جنگ و بحرانهای اجتماعی.
بخشی از کتاب بر سر بانو، تاج خواهی گذاشت
«دیرگاهی در پی دیدار بودمدیدن آن یار دلبندمدیدن آن گل که تازه بر دلماو نگاههایش همیشه آشنااو نگاههایش همییشه محو من.من برای دیدن او چند باردر طلوع بودنش سر میزدمتا بگویم من برای دیدن تو آمدمجان من! من برای دیدن تو آمدم.پا تمام سخث گولنیهاوقت گفتن چشمهایم بسته میشداز شنیدن» این گوشهایمبازمیگردم بهسوی کلبههای آرزو.باز فردا برای دیدنش شاخه گلهای جدیدی میخرمحال. من منتظر زیر بال شاخههای آرزوتا بیاید یار ناز ماهروتا ببافم فرشی از بوسه برای راه او.حال میبینم این عروسک بازمیآیدپس زمان گفتن است و وقت دیگر نیست.باید این کارم به انجامی رسد.لحظهای من حواسم جای دیگر میرودیک کبوتر از شاخهای در روبرویم میپردگربهی خوشرنگ و روء حباب کودکی را میدرد.کودکی گل میبرد مرد تنها دست او پس میزندمن دمی محو دلیل این حوادث میشومتا به خود میایم و عشقی که ماهم بوده استاز وجودم دور میگردد آن گل خوشبوی باغ آرزوتا به خود میایم این گلهای دستم همه پژمرده است.نفس تاریکی تمام آرزو را بین امواج سیاهی برده است.قطرههای اشک چشمان غمینمبا همان دسته گل پژمردهامروی قلب خستهام مینویسند:«وداعی تلح! وداعی تلخ!»
حجم
۴۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
حجم
۴۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه