
کتاب پناهگاه سیمانی
معرفی کتاب پناهگاه سیمانی
کتاب پناهگاه سیمانی نوشته شیما ناصری از سوی انتشارات ۲۷ بعثت و با همکاری مرکز حفظ آثار سپاه حضرت محمد رسولالله تهران بزرگ منتشر شده است. این کتاب اثری داستانی برای کودکان است که با محوریت زندگی و خاطرات کودکی در دوران جنگ ایران و عراق به روایت تجربههای یک دختر خردسال از بمباران و دلتنگیهایش برای پدر و برادرانش میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پناهگاه سیمانی
کتاب پناهگاه سیمانی (روایتی از زندگی سردار شهید علیرضا نوری) داستانی کودکانه است که فضای سالهای جنگ ایران و عراق را از نگاه یک کودک روایت میکند. این کتاب مصور در قالب داستانی کوتاه زندگی خانوادهای را به تصویر میکشد که پدر خانواده درگیر فعالیتهای امدادی و نظامی است و فرزندانش با دلهره و امید روزهای پرخطر بمباران را سپری میکنند.
روایت کتاب در شهری کوچک میگذرد که ساکنانش اغلب همکاران پدر را تشکیل میدهند و فضای همدلی و نگرانی در میان خانوادهها موج میزند. شیما ناصری، نویسندهی کتاب، با زبانی کودکانه و از زاویه دید دختری خردسال تجربههای تلخ و شیرین روزهای جنگ را بازگو میکند. این اثر در مجموعهای از کتابهای مرتبط با دفاع مقدس و خاطرات شهیدان قرار میگیرد و تلاش دارد بخشی از واقعیتهای جنگ را برای نسل جدید بازگو کند.
خلاصه داستان پناهگاه سیمانی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با معرفی دختری خردسال به نام کوثر آغاز میشود که در شهری کوچک و در کنار خانوادهاش زندگی میکند. پدر او با لباس خاکی هر روز به محل کار میرود و کوثر با اشتیاق منتظر بازگشت او میماند. فضای شهر پر از اضطراب بمبارانهای هوایی است و مادر همواره به کوثر هشدار میدهد که از خانه بیرون نرود. بااینحال کوثر دوست دارد اولین نفری باشد که پدرش را هنگام بازگشت میبیند. ناگهان بمبارانی شدید شهر را در بر میگیرد و کوثر در میان دود و آتش توسط پدرش به خانه بازگردانده میشود. پدر برای کمک به مدرسهای که بمباران شده است خانه را ترک میکند و مادر نگران برادران کوثر است. ساعات انتظار برای بازگشت پدر و برادران با نگرانی و دلتنگی سپری میشود تا اینکه سرانجام پدر و دو برادر پس از نجات از زیر آوار و پناه گرفتن زیر پل سالم به خانه بازمیگردند. داستان با بازگشت خانواده به آغوش هم و لحظههای پرشور دیدار دوباره پایان مییابد.
چرا باید کتاب پناهگاه سیمانی را خواند؟
این کتاب با روایت ساده و کودکانه تجربههای ملموس و واقعی کودکان در دوران جنگ را به تصویر میکشد. پناهگاه سیمانی فرصتی فراهم میکند تا نسل جدید با احساسات، ترسها و امیدهای کودکان آن دوران آشنا شود و تصویری انسانیتر از وقایع جنگ دریافت کند. این اثر میتواند به والدین و مربیان کمک کند تا دربارهی موضوعات دشوار مانند جنگ و دلتنگی با کودکان گفتوگو کنند.
خواندن کتاب پناهگاه سیمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان دبستانی، والدین، مربیان و علاقهمندان به ادبیات کودک و نوجوان با موضوع دفاع مقدس مناسب است. این کتاب برای کسانی که بهدنبال آشنایی با تجربههای کودکان در شرایط بحرانی و جنگ هستند، مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب پناهگاه سیمانی
«ما توی شهرک زندگی میکردیم که همه ساکنانش همکارهای بابایم بودند. بابایم لباس خاکی میپوشید و میرفت سر کار. هر وقت از سر کار میآمد، میرفتم دم در و منتظرش میماندم. او هم که مرا میدید، بغلم میکرد و کلاهش را روی سرم میگذاشت. همیشه بوسم میکرد و میگفت: «خب، دختر خوشگل من چطوره؟ امروزم مثل هر روز منتظرم بودی؟ چند بار بگم از خونه بیرون نیا! دشمنا هر روز شهر رو بمبارون میکنن. ممکنه طوریت بشه.» من کلاً ۵-۴ سال بیشتر نداشتم. صبح زود از خواب بیدار میشدم و از پشت پنجره بچههایی که به مدرسه میرفتند را نگاه میکردم. صبحها که داداش وحید و حامد صبحانهشان را میخوردند، مامان راهیشان میکرد که بروند مدرسه. با آنها بازی میکردم تا وقت ناهار شود. بابایم همیشه وقت ناهار میآمد خانه. من هم سریع لباس مهمانیام را میپوشیدم و میرفتم جلوی در منتظرش میماندم. همه همسایهها میدانستند منتظر آمدن بابایم هستم. هر کسی که مرا میدید، میگفت: «کوثرجان! برو خونه. خطرناکه! ممکنه هر لحظه هواپیماهای دشمن اینجا رو بمبارون کنن.» ولی من دوست داشتم اولین نفری باشم که بابایم را توی لباس خاکیرنگش میبینم.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه