کتاب خرگوش ها

کتاب «خرگوش ها» نوشتۀ جان مارزدن و ترجمۀ مسعود ملک یاری است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب فراتر از یک داستان سادهٔ تصویری، هشداری است دربارهٔ بی‌توجهی و وظیفهٔ ما در حفظ و حراست از آنچه در خطر نابودی‌ست؛ مانند محیط‌زیست، فرهنگ، هویت، یا حتی آزادی.

درباره کتاب خرگوش ها

کتاب خرگوش‌ها، اثری است استعاری و چندلایه که در قالبی ساده اما تأثیرگذار، داستانی عمیق و جهانی را روایت می‌کند. از همان جملات ابتدایی، لحن کتاب خبر از چیزی فراتر از یک داستان کودکانه می‌دهد: «خرگوش‌هایی که شبیه ما بودند، رفتارشان دوستانه بود اما جنسشان شیشه‌خرده داشت» این هشدار پنهان در دل متن، مسیر روایت را به سمتی می‌برد که مخاطب را نه فقط به تماشای یک داستان که به تفسیر و تعمق فرامی‌خواند.

در کتاب خرگوش‌ها، ورود خرگوش‌ها به سرزمینی ناشناس، تدریجاً به تصرف، نابودی و تغییر چهرهٔ آن سرزمین می‌انجامد. گرچه همه چیز با ظاهری بی‌خطر آغاز می‌شود، اما روایت گام‌به‌گام نشان می‌دهد که چگونه موجوداتی به‌ظاهر صلح‌طلب، می‌توانند دست‌مایه‌ای باشند برای اشاره به استعمار، سلطه‌جویی، بهره‌کشی از منابع و نادیده‌گرفتن فرهنگ و هویت بومیان.

تصاویر در کتاب خرگوش‌ها، مانند متن، نقش اساسی دارند. طراحی‌ها نه‌تنها زیبا و چشم‌نوازند، بلکه بار احساسی و معنایی شدیدی را نیز منتقل می‌کنند. با کمترین کلمات، بیشترین پیام منتقل می‌شود و این ترکیب هنرمندانۀ تصویر و متن، کتاب را به تجربه‌ای بصری و فکری بدل می‌کند. کودکان ممکن است آن را به‌عنوان داستانی دربارهٔ خرگوش‌ها ببینند و مخاطب بزرگسال، استعاره‌های عمیق‌تری در آن خواهد یافت. خرگوش‌ها همچنین نقدی‌ست تند و تلخ بر دخالت‌های ویرانگر انسان در طبیعت. استعارهٔ خرگوش‌ها به‌خوبی می‌تواند نمایندهٔ هر نیروی مسلط و استثماری باشد که وارد سرزمینی تازه می‌شود، با وعدهٔ دوستی، اما با پیامی پنهان: نابودی تدریجی محیط، فرهنگ و آرامش بومی.

خواندن کتاب خرگوش ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان و همچنین بزرگ‌ترها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خرگوش ها

«خرگوش‌ها چند نسل پیش آمدند. آن موقع نمی‌دانستیم چه فکری در سر دارند. کمابیش شبیه ما بودند. زیاد نبودند و رفتارشان دوستانه بود. ولی بزرگ‌ترها به ما هشدار دادند: مراقب باشید! جنس خرگوش‌ها شیشه‌خرده داشت و روراست نبودند.»