تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
معرفی کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
معرفی کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
کتاب الکترونیکی «مجموعه تنتاک» جلد دوم (کارخانه شبانگاهی) نوشتهٔ مائده طاهری با ویراستاری «فاطمه آقابابایی» و نشر «قلعه شنی» اثری در ژانر داستان نوجوانان است که در فضای معاصر و با روایتی متفاوت به دغدغههای هویت، خانواده و معنای تعلق میپردازد. این جلد، ادامهای بر ماجراهای شخصیتهای جلد نخست است و با محوریت شخصیتهایی چون «تنتاک» و «ماتیاس» پیش میرود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
داستان «کارخانه شبانگاهی» در بستری فانتزی و نمادین روایت میشود و شخصیتهای اصلی آن ماشینهایی هستند که هرکدام ویژگیهای انسانی دارند. این جلد دوم از مجموعهٔ «تنتاک» است و ماجراهای آن پس از اتفاقات جلد اول رخ میدهد. فضای داستان، ترکیبی از واقعیت و خیال است و نویسنده با بهرهگیری از عناصر معمایی و اجتماعی، به موضوعاتی چون سرپرستی، جدایی، هویت و جستوجوی حقیقت میپردازد. روایت در دورهای نامشخص اما نزدیک به زمان حال میگذرد و دغدغههای نوجوانان و خانوادهها را در قالبی متفاوت و با زبانی داستانی بازتاب میدهد. کتاب با تمرکز بر روابط میان شخصیتها، چالشهای عاطفی و اجتماعی آنها را به تصویر میکشد و در عین حال، فضایی پرتعلیق و پر رمز و راز خلق میکند که مخاطب را تا پایان با خود همراه نگه میدارد.
خلاصه کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با آرامش ظاهری زندگی «تنتاک» و «ماتیاس» آغاز میشود؛ پنج سال از بستهشدن پروندهای مرموز گذشته و همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه پدر واقعی ماتیاس ناگهان ظاهر میشود و ادعای سرپرستی او را مطرح میکند. این اتفاق، بحران بزرگی در زندگی تنتاک و اطرافیانش ایجاد میکند. ماتیاس که سالها با تنتاک زندگی کرده، حالا باید با واقعیت جدیدی روبهرو شود و میان گذشته و آیندهاش انتخاب کند. در ادامه، با افشای اسناد و مدارک مشکوک درباره هویت ماتیاس، شک و تردیدها بیشتر میشود و پای شخصیتهای جدیدی به داستان باز میشود. ماجرا به سمت کشف یک کارخانه مخفی پیش میرود که در آن بچهها به اجبار کار میکنند و رازهای تاریکی درباره سرنوشت آنها وجود دارد. تنتاک و دوستانش برای نجات ماتیاس و دیگر بچهها وارد ماجراهای پرخطر و پرتعلیقی میشوند و در این مسیر، با چالشهای عاطفی، اخلاقی و هویتی روبهرو میشوند. داستان با محوریت تلاش برای حقیقت، وفاداری و معنای واقعی خانواده پیش میرود و در عین حال، فضای معمایی و پرتعلیقی را حفظ میکند.
چرا باید کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی) را خواند؟
این کتاب با روایت متفاوت و شخصیتپردازی نمادین، دغدغههای نوجوانان درباره هویت، خانواده و تعلق را در قالب داستانی پرکشش و پرتعلیق به تصویر میکشد. فضای معمایی و رمزآلود داستان، مخاطب را به دنبال خود میکشد و در عین حال، به موضوعات مهمی چون سرپرستی، جدایی و جستوجوی حقیقت میپردازد. برای کسانی که به داستانهایی با فضای فانتزی و اجتماعی علاقه دارند، این اثر میتواند تجربهای تازه و متفاوت باشد.
خواندن کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای معمایی، فانتزی و اجتماعی علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغههایی درباره هویت، خانواده و معنای تعلق دارند یا به دنبال داستانی با فضای متفاوت و شخصیتهای نمادین هستند، پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
- بخش اول: جدایی نابهنگام روایت آغازین داستان و بحران جدایی ماتیاس از تنتاک و ورود پدر واقعی ماتیاس به ماجرا. این بخش به چالشهای عاطفی و هویتی شخصیتها میپردازد و زمینهساز ورود به ماجراهای اصلی است.- بخش دوم: کورسوی امید برای رهایی تلاش تنتاک و دوستانش برای کشف حقیقت درباره هویت ماتیاس و نجات او از کارخانهای مخفی. این بخش با فضای معمایی و پرتعلیق، ماجراهای پرخطر و تلاش برای آزادی و بازگشت به خانه را روایت میکند.هر بخش شامل فصلهایی است که به تدریج ابعاد مختلف بحران، روابط میان شخصیتها و رازهای پنهان داستان را آشکار میکند.
بخشی از کتاب تنتاک (جلد دوم، کارخانه شبانگاهی)
«تنتاک با احتیاط به سمت ماتیاس رفت و کنارش ایستاده در حالی که سعی میکرد خستگی صدایش را پنهان کند. گفت:- چرا اینقدر زود بیدار شدی؟ماتیاس لبخندی زد و جواب داد:- میخواستم طلوع خورشید رو از دست ندم.تنتاک نیز لبخندی زد و گفت:- من هم میخواستم با تو بیشتر وقت بگذرونم، ولی باید برم سرکار.سپس تایر ماتیاس را گرفت و فشار داد و با ملایمت گفت:- زود برمیگردم.میگذاشت. بالهاش را برای ماتیاس تکان داد. ماتیاس نیز در جواب بالهاش را تکان داد؛ وقتی تنتاک در میان درختان ناپدید شد، وارد کلبه شد و در را پشت سرش بست. نوکمدادی از اتاقش بیرون آمد و در حالی که در را پشت سرش میبست، گفت:- بابات رفت سرکار؟- آره! ولی حالش خوب نبود.نوکمدادی به سمت ماتیاس رفت، بالهاش را نوازش کرد و گفت:- احتمالا زیاد به خودش فشار آورده.»
حجم
۴۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۴۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه