تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب اجیک
معرفی کتاب اجیک
معرفی کتاب اجیک
کتاب الکترونیکی «آجیک» (از نمایشنامههای ایران - ۱۴) نوشتهٔ مهسا طالبی و با همکاری ناشر بومبان و نوجان در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این نمایشنامه در قالبی مدرن و با زبانی نمادین، به مسائل اجتماعی و انسانی معاصر میپردازد و از عناصر اسطورهای و استعاری بهره میگیرد. «آجیک» با محوریت شخصیتهایی چندوجهی و فضایی انتزاعی، دغدغههایی چون هویت، فراموشی، رنج و چرخهٔ تکرار را به تصویر میکشد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اجیک
نمایشنامهٔ «آجیک» در بستری نمادین و چندلایه روایت میشود و با بهرهگیری از عناصر اسطورهای و استعاری، به سراغ مفاهیمی چون مادرانگی، زمین، حافظهٔ جمعی و تکرار رنج میرود. فضای نمایش با رنگهای غالب نارنجی و آبی و حضور میز گردان، حالتی انتزاعی و غیرواقعی دارد که شخصیتها را در موقعیتی تعلیقآمیز قرار میدهد. هر یک از شخصیتها با نامهایی چون «یک»، «دو»، «سه»، «چهار»، «پنج» و «شش» شناخته میشوند و هرکدام نمایندهٔ بخشی از تجربهٔ انسانی یا اجتماعیاند. روایت نمایشنامه در مرز میان واقعیت و کابوس حرکت میکند و با استفاده از دیالوگهایی پر از پرسش و تردید، به دغدغههای وجودی و اجتماعی میپردازد. سال انتشار این اثر ۱۴۰۳ است و در مجموعهٔ «از نمایشنامههای ایران» جای گرفته است. «آجیک» با ارجاع به وقایع و بحرانهای معاصر، تلاش میکند تصویری از وضعیت انسان امروز و چالشهایش در مواجهه با فراموشی، رنج و امید ارائه دهد.
خلاصه کتاب اجیک
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!نمایشنامه با صحنهای آغاز میشود که شخصیت «یک» باردار و غمگین در گوشهای نشسته و صدای آب و رعدوبرق فضا را پر کرده است. شخصیتها دور میزی گردان نشستهاند و هرکدام با ویژگیهای ظاهری و رفتاری خاص، بخشی از روایت را پیش میبرند. «یک» که نمادی از مادر زمین یا مادر آبهاست، با «شش» که دختری ریزاندام و سفیدپوش است، دربارهٔ ماهیت مادرانگی، تولد، مرگ و تکرار گفتوگو میکند. دیالوگها میان واقعیت و رویا، خاطره و کابوس در نوساناند و شخصیتها مدام دربارهٔ اعداد، سن، هویت و سرنوشت پرسش میکنند. روایت با ورود شخصیتهای دیگر و بازگویی تجربههای تلخ و تراژیک آنها، به بحرانهای جمعی و فردی میپردازد؛ از مرگ، مهاجرت، بیماری و جنگ تا فراموشی و تکرار رنج. «آجیک» بهعنوان نمادی از یک نیروی ویرانگر یا غدهای درون بدن، در سراسر نمایش حضور دارد و شخصیتها با آن درگیرند. در نهایت، نمایشنامه با چرخهای از تولد و مرگ، امید و ناامیدی، و تکرار وقایع به پایان میرسد، بیآنکه راهحلی قطعی ارائه دهد.
چرا باید کتاب اجیک را خواند؟
این نمایشنامه با ساختاری نمادین و زبانی چندلایه، به سراغ دغدغههایی چون هویت، حافظهٔ جمعی، رنج و تکرار در زندگی انسان معاصر میرود. «آجیک» با بهرهگیری از عناصر اسطورهای و ارجاع به وقایع اجتماعی، فضایی میآفریند که مخاطب را به تأمل دربارهٔ چرخههای تکرارپذیر رنج و فراموشی وامیدارد. خواندن این اثر فرصتی است برای مواجهه با پرسشهای بنیادین دربارهٔ بودن، فراموششدن و امید در دل بحرانها.
خواندن کتاب اجیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این نمایشنامه برای علاقهمندان به ادبیات نمایشی معاصر، دوستداران آثار نمادین و استعاری، و کسانی که دغدغههایی دربارهٔ هویت، حافظهٔ جمعی، بحرانهای اجتماعی و چرخهٔ رنج دارند، مناسب است. همچنین دانشجویان و پژوهشگران رشتههای هنرهای نمایشی و مطالعات فرهنگی میتوانند از آن بهره ببرند.
فهرست کتاب اجیک
- مقدمه و معرفی شخصیتها: شرح فضای صحنه و معرفی نمادین شخصیتها و ویژگیهای ظاهری و رفتاری آنها.- صحنههای آغازین: روایت بارداری «یک»، گفتوگوهای فلسفی دربارهٔ مادرانگی، عددها و هویت.- مواجهه با بحرانها: بازگویی تجربههای تلخ شخصیتها از مرگ، مهاجرت، بیماری و جنگ؛ ورود نماد «آجیک» به روایت.- چرخهٔ تکرار و فراموشی: دیالوگهایی دربارهٔ حافظه، تکرار وقایع، و ناتوانی در رهایی از رنج جمعی.- اوج و گرهافکنی: روایت سقوط، مرگ و تولد دوباره، و تلاش شخصیتها برای معنا دادن به رنج و امید.- پایانبندی: بازگشت به نقطهٔ آغاز، تأکید بر چرخهٔ تکرار و پرسش دربارهٔ فراموشی و ماندگاری.
بخشی از کتاب اجیک
«یک: تو عادت داری به دستوپا زدن توی آب. خیلی وقته کارت همینه. امنترین جای جهان، آبه. واسه همین هرکس میاد اینجا از وضعیتش راضیه. به تهش که میرسی اینجا تنها جاییه که بهت آرامش میده. انگار دوباره به مادرت پناه میاری و چارهای جز رفتن به زیر بالهای مادر نمیبینی.شش: اما مامانم عادت نداره. بهش سخت میگذره. داره دیوونه میشه.یک: اون قبل از اینجا دیوونه شده بود. قبل از اینجا به اینجا فکر میکرد. نگران نباش.شش: مامانم چند سالشه؟یک: مگه مهمه؟شش: جوونه یا پیر؟یک: مامان. مامانه. هیچ عددی حریفش نیست. همیشه بزرگترینه.شش: جوونه یا پیر؟یک: جوون میخوای یا پیر؟شش: نمیدونم.یک: پس چرا میپرسی؟شش: نمیدونم.یک: خوبه که بلدی بگی نمیدونم. عددها رو فراموش کن. نخواه که یاد بگیری. اگه توانایی فراموش کردن عددها رو نداشته باشی، نمیتونی تو خشکی دووم بیاری. تو خشکی زیاد به عددها اهمیت میدن. چند سالته؟ کلاس چندمی؟ چند تا خواهر برادرین؟ چند بار ازدواج کردی؟ چند بار طلاق گرفتی؟ نمرهات چند شده؟ شماره پات چنده؟ چند سال دیگه تموم میکنی؟ سایزت چنده؟ چند سالگی فوت کرده؟ شمارهات چنده؟ چند تا کتاب خوندی؟ چند تا مقاله نوشتی؟ چند بار جاتو عوض کردی؟ چند نفر مُردن؟ چند نفر زندهآن؟ چند ماه دیگه مهلت داری؟ چند بار به دنیا میای؟ چند بار مامانتو دیدی؟... (اندکی مکث) به هر طرف نگاه کنی هزاران نگاه پرسشآمیز هست که فقط عددها رو به رُخت میکشن. ولی تو پادشون نگیر عدد اهمیتی نداره. اونوقت فقط جواب میدی نمیدونم. هر چی ندونی بهتره. برای اونام بهتره... اعداد ویرانکنندهآن.»
حجم
۲۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۲۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه