تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب تیم شنا
معرفی کتاب تیم شنا
معرفی کتاب تیم شنا
کتاب الکترونیکی «تیم شنا (با نگاهی به داستان کوتاهی از میراندا جولای)» نوشتهٔ جابر رمضانی و منتشرشده توسط نشر بومبان و نوجان، چهارمین جلد از مجموعه «از نمایشنامههای ایران» است. این نمایشنامه با محوریت گروهی از دختران و مربیشان در فضایی وهمآلود و بیآب، به روایت تمرینات و مناسبات انسانی آنها میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تیم شنا
«تیم شنا» در بستری از فقدان و تخیل شکل میگیرد؛ جایی که آب نیست اما شناگران با پانتومیم و نیروی ذهن، تمرین شنا را پیش میبرند. این نمایشنامه در دههٔ ۱۳۹۰ نوشته و اجرا شده و در جشنوارههای داخلی و بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. روایت داستان در مکانی به نام «دره آبی» میگذرد؛ جایی متروک و بیآب که گروهی دختر جوان با مربیشان، رویا، تلاش میکنند با تمرینات خیالی، خود را برای مسابقهای فرضی آماده کنند. نمایشنامه با الهام از داستانی از «میراندا جولای» و با تاکید بر عنصر غیاب و پانتومیم، مرز میان واقعیت و خیال را بارها جابهجا میکند. در این اثر، فقدان آب به استعارهای از محرومیت بدل میشود و نمایش، با بهرهگیری از زبان و رفتار روزمرهٔ شخصیتها، به تجربهٔ جمعی امید، شکست و همدلی میپردازد. «تیم شنا» در اجراهای مختلف خود، جوایزی در زمینهٔ کارگردانی و بازیگری کسب کرده و به عنوان نمونهای از نمایشنامههای معاصر ایران، به بررسی مرزهای واقعیت و تخیل در تئاتر میپردازد.
خلاصه کتاب تیم شنا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان «تیم شنا» حول محور رویا، مربی جوانی که پس از حادثهای تلخ در گذشته، به همراه چهار دختر دیگر به مکانی دورافتاده به نام «دره آبی» میرود، شکل میگیرد. در این مکان، آب وجود ندارد و دختران برای تمرین شنا ناچارند به تخیل و پانتومیم متوسل شوند. آنها با وسایل خانه، استخری خیالی میسازند و تمرینات را با جدیت ادامه میدهند. هرکدام از شخصیتها با دغدغهها و ترسهای شخصی خود روبهروست؛ از ترس خفهشدن تا اضطراب از شکست و تنهایی. رویا، که خود با عذاب وجدان و خاطرهٔ غرقشدن شاگردانش دستوپنجه نرم میکند، تلاش میکند تیم را برای مسابقهای فرضی آماده کند. در طول نمایش، تمرینات، شوخیها و اختلافات میان اعضا، فضای اثر را پیش میبرد و مرز میان واقعیت و خیال بارها محو میشود. در نهایت، نمایشنامه با تردید دربارهٔ وجود واقعی شخصیتها و حتی خود رویا، به پایان میرسد و این پرسش را پیش میکشد که آیا همهٔ این تلاشها و امیدها، صرفاً در ذهن و تخیل شخصیتها رخ داده است یا نه.
چرا باید کتاب تیم شنا را خواند؟
«تیم شنا» با بهرهگیری از پانتومیم و غیاب عنصر اصلی (آب)، تجربهای متفاوت از نمایشنامهنویسی معاصر ایران ارائه میدهد. این اثر به شکل استعاری به موضوعاتی چون محرومیت، امید، قدرت تخیل و مواجهه با فقدان میپردازد و از خلال روابط میان شخصیتها، به بررسی روان انسان در شرایط دشوار میپردازد. نمایشنامه برای کسانی که به تجربههای نو در تئاتر و روایتهای چندلایه علاقه دارند، میتواند دریچهای تازه به جهان نمایش بگشاید.
خواندن کتاب تیم شنا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این نمایشنامه برای علاقهمندان به تئاتر معاصر، دانشجویان و پژوهشگران هنرهای نمایشی، و کسانی که دغدغهٔ مواجهه با فقدان، امید و تخیل را دارند، مناسب است. همچنین برای گروههای تئاتری و هنرمندانی که به دنبال متون تجربی و متفاوت هستند، پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب تیم شنا
- مقدمه و یادداشت کارگردان: معرفی فضای کلی نمایش و اشاره به اجراهای پیشین- پرده اول: ورود شخصیتها به دره آبی، تلاش برای واردکردن کاناپه و شکلگیری فضای تمرین- پرده دوم: تمرینات خیالی شنا، گفتگوها دربارهٔ ترسها و خاطرات گذشته، شکلگیری روابط میان اعضای تیم- پرده سوم: اوج تمرینات، بروز حادثه و مواجهه با واقعیت و خیال، تردید دربارهٔ وجود شخصیتها و پایانبندی نمایشهر بخش با تمرکز بر تعامل شخصیتها، تمرینات پانتومیم و مواجهه با فقدان آب، پیش میرود و در نهایت به پرسشهایی دربارهٔ هویت، واقعیت و تخیل ختم میشود.
بخشی از کتاب تیم شنا
«رویا: من دو تا از دوستام وسط تمرین شنا توی استخر غرق شدن.کتی: واقعا؟رویا: یک هفته نگذشته.نری: و اون وقت تو هم اونجا بودی؟رویا: من مربیشون بودم. (سکوت)رویا: بچهها دیر شد بعد از یه استراحت کوتاه شروع میکنیم.(دخترها هرکدام درگوشهای دراز میکشند.)لیلی: قراره چی تمرین کنیم رویا جون؟(سکون و سکوت یک دفعهای. افراد فیکس نیستند اما به شتات حرکاتشان کم میشود. ۳ هسته هستند. بعد از چند لحظه صدا و حرکات عادی میشود.)نری: به نظرم عموت تو اون مسابقه نمرد؟لیلی: چرا. اون نفسشو زیادی حبس کرد.نری: اون سکته کرد.لیلی: اون برای اینکه بتونه مسابقه رو برنده بشه نفسشو نگه داشت تا سیاه شد و مرد.فری: من یادمه که عموت اون سال اول شد و رفت جایزه شو گرفت لیلی.لیلی: بله اول شد. چون از همه بیشتر نفسشو نگه داشت.فری: بخواب... نظر تو چیه؟کتی: من واقعاً نمیدونم ولی برای اینکه بتونی زیر آب شنا کنی باید بتونی زیر آب هم نفس بکشی.رویا: هیچ کس نمیتونه زیر آب نفس بکشه عزیز.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
نظرات کاربران
من تئاتر تیم شنا رو دیدم و خیلی لذت بردم. خیلی ذوق کردم وقتی نمایشنامه اش رو دیدم. طاقچه ازت ممنونم