
کتاب جنگ بی تعارف
معرفی کتاب جنگ بی تعارف
کتاب جنگ بی تعارف نوشتهٔ صادق وفایی است. انتشارات روایت ۲۷ بعثت این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب جنگ بی تعارف
کتاب جنگ بی تعارف حاصل سالها پژوهش و گفتوگوی نویسنده با راویان و فرماندهان دفاع مقدس است که با الهام از کتابهای گلعلی بابایی شکل گرفته است. این اثر که به شیوه تاریخ شفاهی تدوین شده، مجموعهای از مصاحبههای عمیق و بیواسطه با کسانی است که خود در عملیاتهای مختلف جنگ حضور داشتهاند. نویسنده که از کودکی شیفته شخصیت شهید همت بود، مسیر پژوهش خود را با مطالعه کتابهای مرتبط و سپس برگزاری میزگردهای تخصصی با حضور راویان اصلی جنگ ادامه داد. "جنگ بیتعارف" با نگاهی دقیق و موشکافانه به بررسی عملیاتهای مهمی مانند "ضربت متقابل"، "همپای صاعقه"، "کوهستان آتش" و "زمینهای مسلح" میپردازد و روایتهایی دست اول و بدون پیرایه از این وقایع ارائه میدهد. این کتاب نه یک تحلیل نظامی صرف، بلکه روایتی انسانی از رشادتها، دشواریها و لحظات سرنوشتساز رزمندگان است که با قلمی روان و مستند به تصویر کشیده شدهاند.
خواندن کتاب جنگ بی تعارف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به پژوهشگران و علاقهمندان جدی تاریخ دفاع مقدس که به دنبال منابع دست اول و بیواسطه هستند، پیشنهاد میکنیم. فرماندهان نظامی و دانشجویان علوم دفاعی میتوانند از تجربیات عملی مندرج در این کتاب بهره بسیاری ببرند. نویسندگان و روزنامهنگاران حوزه مقاومت نیز از این اثر به عنوان منبعی معتبر برای کارهای تحقیقاتی خود استفاده کنند. به خانوادههای شهدا و ایثارگران که میخواهند با جزئیات دقیقتری از عملیاتهای مختلف آشنا شوند، مطالعه این کتاب توصیه میشود. فعالان فرهنگی و مربیان پرورشی میتوانند از روایتهای جذاب این کتاب برای انتقال غیرمستقیم ارزشهای دفاع مقدس به نسل جوان استفاده کنند. "جنگ بیتعارف" برای هر ایرانی که میخواهد با نگاهی عمیقتر و واقعبینانهتر به تاریخ هشت سال دفاع مقدس بنگرد، اثری ارزشمند و خواندنی است.
بخشی از کتاب جنگ بی تعارف
«بابایی: داخل چادر تقریبا خالی بود. رضا دستواره، که فرمانده تیپ بود، به آن دو معاونش گفت:« اینها را ببریم بچه بسیجیها شب در سرما نخوابند.» حین اینکه داشتند این چادرها را جمع میکردند تا ببرند برای بچّهها، نیروهای تبلیغات رسیدند و ابتدا ممانعت کردند. وقتی زورشان نرسید، از اقدام دستواره و زمانی و قریب فیلم و عکس گرفتند. این افراد چادرها را بردند و برای بچّهها نصب کردند و دو روز بعد برایشان احضاریه آمد که «از شما شکایت شده بیایید دادسرای نظامی اهواز.»
اینها هم گفتند حتما شوخی است و نرفتند. به همین دلیل چند روز بعد حکم جلبشان آمد. آن موقع آقای قریب تهران بود؛ امّا دستواره و حسن زمانی به اهواز رفتند. بعد وقتی آقای قریب رسید، دادگاهشان تشکیل شد و برایشان به جرم سرقت مسلّحانه حکم بریدند.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه