تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
معرفی کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
معرفی کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
کتاب الکترونیکی «باور نمیکنم که او دیگر بین ما نیست (راهنمای کمک به کودکان برای کنار آمدن با اندوه ناشی از سوگ)» نوشتهٔ «کارن براف» و با ترجمهٔ «محبوبه میرزاده» اثری است که به موضوع سوگ و اندوه در کودکان میپردازد. این کتاب با تصویرگری «هیرونی کاریاواسام» و توسط نشر همست منتشر شده است. مخاطبان اصلی این کتاب کودکان و خانوادههایی هستند که با فقدان عزیزان روبهرو شدهاند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
این کتاب با نگاهی ویژه به تجربهٔ سوگ در کودکان، داستان خانوادهای از موشها را روایت میکند که یکی از اعضای خود را از دست دادهاند. نویسنده، «کارن براف»، با سابقهٔ معلمی و آشنایی با دنیای کودکان، تلاش کرده است تا احساسات پیچیده و متنوعی را که کودکان پس از فقدان تجربه میکنند، به زبان ساده و قابل لمس بیان کند. کتاب در قالب داستانی کوتاه و مصور، به احساسات مختلف اعضای خانواده میپردازد و نشان میدهد که هرکس به شیوهٔ خود با غم و اندوه کنار میآید. تصویرگریهای رنگی و جذاب «هیرونی کاریاواسام» نیز به انتقال بهتر پیام کتاب کمک میکند. این اثر در سالهای اخیر و پس از تجربهٔ شخصی نویسنده از فقدان دوست نزدیکش نوشته شده و هدف آن، حمایت از کودکان و خانوادهها در مسیر پذیرش و کنار آمدن با سوگ است.
خلاصه کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با خانوادهای از موشها آغاز میشود که به تازگی یکی از عزیزان خود را از دست دادهاند. هر یک از اعضای خانواده، از مامان موشه تا موش کوچولو، واکنش متفاوتی به این فقدان نشان میدهند؛ برخی غمگین و بیحوصلهاند، برخی عصبانی و برخی دیگر خود را مقصر میدانند. در این میان، خرس پیر دانا به عنوان شخصیتی خردمند وارد داستان میشود و به هر یک از موشها کمک میکند تا احساسات خود را بشناسند و بپذیرند. خرس دانا به آنها یادآوری میکند که احساسات خوب یا بد، درست یا نادرست نیستند و هرکس حق دارد به شیوهٔ خودش سوگواری کند. در ادامه، اعضای خانواده با انجام کارهایی مانند نقاشی، پختن کلوچه یا بازی فوتبال، تلاش میکنند خاطرهٔ عزیز از دست رفته را زنده نگه دارند و به تدریج با اندوه خود کنار بیایند. داستان بدون ارائهٔ راهحل قطعی، بر اهمیت پذیرش احساسات و حمایت متقابل تأکید میکند.
چرا باید کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و صمیمی، به کودکان و خانوادهها کمک میکند تا احساسات ناشی از فقدان را بهتر درک کنند و دربارهٔ آن صحبت کنند. استفاده از شخصیتهای حیوانی و تصویرگریهای رنگی، فضای امنی برای بیان اندوه و سوگ فراهم میآورد. همچنین، کتاب به بزرگترها نشان میدهد که چگونه میتوانند در کنار کودکان باشند و آنها را در مسیر پذیرش غم همراهی کنند. این اثر میتواند نقطهٔ شروعی برای گفتوگو دربارهٔ مرگ و فقدان در خانواده باشد.
خواندن کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان بالای ۷ سال که با فقدان عزیزان روبهرو شدهاند، والدین، مشاوران، روانشناسان کودک و مربیان مدارس مناسب است. همچنین برای خانوادههایی که به دنبال راهی برای صحبت دربارهٔ سوگ با فرزندان خود هستند، مفید خواهد بود.
فهرست کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
- آغاز اندوه: معرفی خانوادهٔ موشها و مواجهه با فقدان در این فصل، اعضای خانواده با ناباوری و غم به نبود عزیزشان واکنش نشان میدهند.- جستوجوی پاسخ: گفتوگو با خرس پیر دانا هر یک از موشها برای درک احساسات خود به سراغ خرس دانا میروند و دربارهٔ غم، عصبانیت، بیحالی و احساس گناه صحبت میکنند.- پذیرش احساسات: تجربهٔ اندوه و راههای کنار آمدن اعضای خانواده با انجام فعالیتهایی مانند نقاشی، پختن کلوچه و بازی، سعی میکنند با غم خود کنار بیایند و خاطرهٔ عزیز از دست رفته را زنده نگه دارند.- بازگشت به زندگی: جمع شدن دوبارهٔ خانواده در پایان، خانواده با هم بودن را تجربه میکند و هرکس به شیوهٔ خود با اندوه کنار میآید.
بخشی از کتاب باور نمی کنم که او دیگر بین ما نیست
«مامان موشه بیرون رفت تا خرس پیر دانا را پیدا کند.از او پرسید: «چرا من اینقدر غمگینم؟»خرس دانا پاسخ داد: «غمگینی چون کسی که خیلی دوستش داشتی رو از دست دادی.»«میدونی... احساسات خوب یا بد، درست یا نادرست نیستند - فقط هستند.»مامان موشه کمی آرام شد؛ آهی کشید و گفت: «ممنونم خرس دانا.»این را گفت و سلانه سلانه به خانه برگشت....موش بزرگه بیرون رفت تا خرس پیر دانا را ببیند و با او حرف بزند.از خرس دانا پرسید: «چرا من این قدر ناراحت و عصبانی هستم؟»خرس دانا پاسخ داد: «شاید بخاطر اینه که کسی که عاشقش بودی رو از دست دادی، حالا خیلی دلت براش تنگ شده. و هیچ کاریش هم نمیتونی بکنی.»موش بزرگه از این که دلیل ناراحتیاش را فهمیده بود سرش را به علامت تشکر از خرس دانا تکان داد.«هم دونم...احساسات خوب یا بد، درست یا نادرست نیستند. فقط هستند.»
حجم
۵٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰ صفحه
حجم
۵٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰ صفحه