دانلود و خرید کتاب شاهدخت و داستان گلها آیلین عرب
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شاهدخت و داستان گلها

کتاب شاهدخت و داستان گلها

نویسنده:آیلین عرب
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شاهدخت و داستان گلها

معرفی کتاب شاهدخت و داستان گلها

کتاب الکترونیکی «شاهدخت و داستان گل‌ها» (The Princess and the Story of Flowers) نوشتهٔ آیلین عرب با تصویرگری «یاسمن بیاتی» و نشر «فکرونه» داستانی تخیلی و کودکانه است که برای گروه سنی ۷ سال به بالا نوشته شده. این کتاب با روایت ماجراجویی‌های یک شاهدخت جوان در سرزمین‌های برفی و دنیای گل‌ها، به موضوعاتی مانند دوستی، کنجکاوی و شناخت طبیعت می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شاهدخت و داستان گلها

داستان «شاهدخت و داستان گل‌ها» در فضایی فانتزی و سرشار از عناصر جادویی روایت می‌شود. قصه در قصری یخی و دورافتاده آغاز می‌شود و شخصیت اصلی، شاهدختی به نام «مپربانو»، با مادرش ملکه و برادر کوچکش زندگی می‌کند. فضای کتاب، ترکیبی از دنیای خیال و واقعیت‌های کودکانه است؛ جایی که دغدغه‌های مادرانه، محدودیت‌های کودکی و آرزوی آزادی در هم تنیده‌اند. نویسنده با الهام از قصه‌های کلاسیک و عناصر طبیعت، ماجرایی را شکل داده که در آن کنجکاوی کودکانه و میل به کشف دنیای ناشناخته، محور اصلی روایت است. کتاب با تصویرگری رنگارنگ و زبانی ساده، تلاش می‌کند مفاهیمی مانند مسئولیت‌پذیری، اهمیت دوستی و شناخت محیط زیست را به مخاطب منتقل کند. این اثر در قالب داستانی تخیلی، کودکان را با شگفتی‌های دنیای گیاهان و گل‌ها آشنا می‌کند و آن‌ها را به ماجراجویی در دنیای طبیعت دعوت می‌نماید.

خلاصه کتاب شاهدخت و داستان گلها

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با معرفی «مپربانو»، شاهدختی مهربان و آرام، آغاز می‌شود که در قصری یخی با مادرش ملکه و برادر کوچکش زندگی می‌کند. ملکه به شدت مراقب فرزندانش است و به همین دلیل کمتر اجازه می‌دهد مپربانو از قصر خارج شود یا با دوستانش وقت بگذراند. این محدودیت‌ها باعث می‌شود مپربانو گاهی احساس غم و تنهایی کند. یکی از بهترین دوستان او، «مونیکا»، دختری شاد و بی‌ریا است که در مدرسه با مپربانو هم‌صحبت می‌شود و او را به خانه‌اش دعوت می‌کند. اما ملکه به دلیل نگرانی‌هایش اجازه این کار را نمی‌دهد. مپربانو که دلش برای شناخت دنیای بیرون پر می‌کشد، تصمیم می‌گیرد از اژدهای مهربان قصر، «فروزان»، کمک بگیرد. فروزان با قدرت‌های جادویی خود، مپربانو را به دنیای گل‌ها می‌برد. در آنجا، موجودی کوچک به نام «توپک» راهنمای او می‌شود و دربارهٔ انواع گل‌ها و گیاهان شگفت‌انگیز با او صحبت می‌کند. مپربانو با لمس گل‌ها و شنیدن داستان‌هایشان، به زیبایی و تنوع طبیعت پی می‌برد. پس از بازگشت به قصر، مپربانو با مادرش صحبت می‌کند و از علاقه‌اش به دنیای گل‌ها می‌گوید. ملکه نیز با درک احساسات دخترش، به او آزادی بیشتری می‌دهد تا دنیای بیرون را تجربه کند، اما از او می‌خواهد همیشه مراقب باشد و با او در میان بگذارد. داستان با تاکید بر اهمیت آزادی همراه با مسئولیت و ارزش دوستی و شناخت طبیعت به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب شاهدخت و داستان گلها را خواند؟

این کتاب با ترکیب عناصر فانتزی و واقعیت‌های کودکانه، فرصتی فراهم می‌کند تا مخاطب با دنیای گیاهان و گل‌ها آشنا شود. روایت ماجراجویی شاهدخت در سرزمین گل‌ها، علاوه بر سرگرمی، اطلاعات جالبی دربارهٔ طبیعت و ویژگی‌های گیاهان مختلف ارائه می‌دهد. همچنین، داستان به موضوعاتی مانند مسئولیت‌پذیری، اهمیت دوستی و درک نگرانی‌های والدین می‌پردازد و می‌تواند به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان کمک کند.

خواندن کتاب شاهدخت و داستان گلها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان ۷ سال به بالا که به داستان‌های تخیلی، ماجراجویی و طبیعت علاقه دارند مناسب است. همچنین برای والدینی که به دنبال داستان‌هایی با پیام‌های تربیتی و آموزشی دربارهٔ دوستی، مسئولیت و شناخت محیط زیست هستند، گزینهٔ خوبی به شمار می‌آید.

بخشی از کتاب شاهدخت و داستان گلها

«مپربانو با احتیاط و دلی پر امید نزد اژدهای مهربان قصر که فروزان نام داشت و قدرت‌های جادویی داشت، رفت و از او خواست که او را به دنیای گل‌ها ببرد تا بتواند گیاهان و گل‌ها را از نزدیک بشناسد و با دنیای آن‌ها آشنا شود. اژدهای مهربان که همیشه دلش برای مپربانو می‌سوخت، لبخند زد و گفت: «شاهدخت کوچکم. باید مراقب باشیم تا ملکه چیزی نفهمد. ولی به تو قول می‌دهم یک سفر جادویی کوتاه داشته باشیم.» با این حرف، فروزان پرتوهایی از نور را به دور خود و مپربانو پیچاند و ناگهان در جایی ظاهر شدند که دنیایی سبز و پر از گیاهان و گل‌های رنگارنگ بود. مپربانو از خوشحالی نفسش بند آمده بود. او به اطراف نگاه می‌کرد و از این همه زیبایی شگفت‌زده شده بود. ناگهان یک موجود کوچک و نارنجی‌رنگ که شبیه توپ بود، به مپربانو نزدیک شد. با صدایی نازک و شاد گفت: سلام! من توپک هستم. خوش آمدی به سرزمین گل‌ها! من اینجا می‌مانم تا تو را راهنمایی کنم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان