
کتاب رستاخیز
معرفی کتاب رستاخیز
کتاب رستاخیز نوشتهٔ فرج الله سلحشور و نرگس روزبهانی است. نشر معارف این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر ایران قرار گرفته، داستانی تاریخی در باب زندهشدن «عزیر»، پیامبر قوم یهود است. این اثر، اقتباسی از فیلمنامهٔ «رستاخیز» به نویسندگی و کارگردانی «احمدرضا درویش» است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رستاخیز اثر فرج الله سلحشور و نرگس روزبهانی
کتاب «رستاخیز» که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، بر اساس فیلمنامهٔ «رستاخیز» به نویسندگی و کارگردانی «احمدرضا درویش» نوشته شده است. گفته شده که این اثر، فیلمنامهای نوشتهٔ «فرجالله سلحشور» بوده که توسط نشر معارف بازگردانی شده است. اقتباس از این اثر را «نرگس روزبهانی» انجام داده است. این کتاب، داستانی از ماجرای زندهشدن «عزیر»، پیامبر قوم یهود را با بنمایههای تاریخی از سرزمین فلسطین و اورشلیم بیان کرده است. نویسنده در این اثر صرفاً به خواب و رؤیای عزیر نپرداخته، بلکه درمورد تاریخ مکانی که عزیر در آن به خواب رفته سخن گفته و توانسته داستانی از تقابل دو تاریخ زمان به خواب رفتن و زمان بیدارشدن ایجاد کند. این اثر کوشیده پاسخگویی شبهات و تلنگری برای کسانی باشد که به مرگ و عاقبتاندیشی توجهی ندارند. این داستان واقعی قرآنی که در آن به تجربهٔ نزدیک به مرگِ عزیر پرداخته شده، یک روایت سوررئالیستی از انسان است که لحظاتی از عالم بالا را درک کرده و بهنوعی تجربهٔ دینی و معنوی را به نمایش میگذارد. اطلاعات تاریخی و قرآنی در این داستان بهویژه دربارهٔ حکومت روم، تمدن بینالنهرین و سرگذشت یهود جذاب و شنیدنی توصیف شده است. این اثر از سه منظر تاریخی، دینی و ماورایی (تجربهٔ نزدیک به مرگ) قابل توجه است.
«عزیر» پیامبری است که طبق قرآن و برخی منابع تاریخی، در جوانی به امر خدا روح از بدنش جدا شد و پس از صد سال به زندگی بازگشت. این واقعه زمانی رخ داد که عزیر از روستایی عبور میکرد. او با مشاهدهٔ استخوانهای مردگان از خداوند درمورد چگونگی زندهشدن مردگان پرسید. پس از صد سال زندهشدن بود که او به شگفتیهای این معجزه پی برد و به قدرت خداوند اقرار کرد. این داستان در آیهٔ ۲۵۹ سورهٔ بقره ذکر شده است. عزیر پس از بازگشت به زندگی به شهر خود بازگشت و با تغییرات بسیار روبهرو شد. او برای اثبات هویت خود به درخواستهای مختلف بنیاسرائیل پاسخ داد و حتی تورات را که پیش از او فراموش شده بود، از حفظ برای آنان قرائت کرد. در یهود، عزیر بهعنوان احیاکنندهٔ تورات شناخته میشود.
خلاصه داستان رستاخیز
«عزیر» از خواب یکصدساله بیدار میشود. او شهر خراب و ویرانی را که در آن خوابیده بود، آباد و ساختهشده میبیند. عزیر با تعجب از اینکه چه اتفاقی افتاده، وارد شهر میشود و میبیند که سرزمین آبا و اجدادی به تصرف رومیها درآمده و قوم یهود فرقهفرقه و منحرف شده است. گروه اندک یکتاپرستان یهود یا زندانی هستند و یا در خفا و ترس و وحشت از دستگیری زندگی میکنند. رشوه و رباخواری و مالاندوزیْ یهودیان را بلعیده و همه از بندگان شیطان شدهاند. عزیر در چنین وضعی بهدنبال خانوادهٔ خود میگردد؛ بلکه نوهای، نوادهای یا فرزندی از او باقی مانده باشد. «عزیر» پیامبری است که طبق قرآن و برخی منابع تاریخی، در جوانی به امر خدا روح از بدنش جدا شد و پس از صد سال به زندگی بازگشت. این داستان در آیهٔ ۲۵۹ سورهٔ بقره ذکر شده است.
چرا باید کتاب رستاخیز را بخوانیم؟
مطالعهٔ این داستان شما را با یکی از قصههای قرآنی همراه میکند. این داستان را از نظرگاه ادبیاتی میتوان قصهای فانتزی (Fantastic) در نظر گرفت.
کتاب رستاخیز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان اقتباسی درمورد «عزیر» (پیامبر قوم یهود) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رستاخیز
«من اصلاً جایی نرفته بودم. من هنوز سفرم را تمام نکرده بودم. بگذارید تا برگردیم به اول قصه. نمیدانم این را فهمیدهاید یا نه، من عزیم، عزر پیامبر. زنم حامله بود. یک دختر لطیف و احساساتی داشتم به نام «لیا»، درست مثل برگ گل. من برای اصلاح قوم یهود راهی سفری شدم که آن اتفاقها برایم افتادند.
می پرسید اتفاق؟ من از قیامت حرف میزنم. من یک قسم قیامت را دیدهام. قبل از اینکه بفهمم چه چیزی به ذرههای پودر شده جسدم پیچیده، دوباره زنده شدم، از گور برخاستم و خیال کردم تمام مدت خوابیده بودهام.
بله، من در آن سفر عجیب مرده بودم. وقتی که از زن حامله و دخترم جدا شدم، و در بیابان به سمت مقصد حرکت میکردم شب شد. تاریکی به سرم فرود آمد. نور ماه لطیفی به بیابان میتابید. من رد همان نور را گرفته بودم و میرفتم. ولی خب سخت بود. کم کم طوفانی آمد که همه چیز را زیر و رو کرد. کار خیلی سختتر شد. پیدا کردن راه در طوفان و گردوخاک و تاریکی تقریباً غیرممکن بود. خیلی سختی کشیدم. قابل وصف نیست. رد رفتن الاغ و آدمی را پیدا کردم. اولش همان رد را گرفتم و دنبال کردم. وقتی رسیدم به سر جای اولم، تازه فهمیدم این ردپای خودم و الاغم بوده است.»
حجم
۶۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۶۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه