دانلود و خرید کتاب سرشار خیال پنجره از نگاه فرشید خیرآبادی
تصویر جلد کتاب سرشار خیال پنجره از نگاه

کتاب سرشار خیال پنجره از نگاه

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۹از ۱۵۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرشار خیال پنجره از نگاه

«سرشار خیال پنجره از نگاه» مجموعه اشعاری از فرشید خیر آبادی(-۱۳۵۸) است.

در نمونه‌ای از این اشعار می‌خوانیم:

خنیاگر درون، گه گاه

سر می‌زند مرا

در می‌زند روانم را

چکامه‌ای آرد

کیشان

گاهی مرد

گاه زن

کودک است آیا؟

می‌آید

می‌رود

باری، خوب میدانم

مدام نمی‌ماند

ایشان آمَدَست تا صحبت کند با دیگران

من اینجا اِستاده گویا

گویا به فهمِ آن دیگری

نی به فهمِ خویشتن

**

خنیاگری کَز درونم ناله آوردست

دمادم گوینده است:

" این تو نیستی؛ منم

مادام که تو دستی و من هستم "

مریم معصومی
۱۳۹۶/۰۵/۰۹

بی نظیره. مرسی از طاقچه

شادی زهره وندی
۱۳۹۶/۰۵/۰۹

عالیه.

فرشید دیزاین
۱۳۹۶/۰۵/۱۰

مرسی عالی بود

1979عشق
۱۳۹۶/۰۵/۱۰

زلفکش باز پدیدار بر تنهایی شب باز شب عالی.

انتشارات فرشیدپرس
۱۳۹۶/۰۵/۱۰

مرسی از شما گرامی

خون درخشان
۱۳۹۶/۰۵/۱۳

یاد با آن روزگاران یاد باد

تبلیغات پر بازده
۱۳۹۶/۰۵/۱۳

merci

سیمین دخت
۱۳۹۶/۰۵/۱۵

شعری از #فرشید_خیرآبادی ابلهان فزاینده بی‌سامان این آشیانه -گاهی ابله درست می‌گوید -اما فقط گاهی

meghdad
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

فقط میتونم بگم:چرتِ محض

سووشون
۱۳۹۶/۰۵/۱۷

😶😶

سگی مثل تو آشغالی مثل تو من چرا اینقدر یادت می‌افتم؟ * شعری مثل من شوری مثل من من چرا عاشقِ کفتار بودم؟ * هیچ، هیچ گاهی فیلسوف نمی‌داند هیچ هیچ از هیچ مثلِ پوچ
1073
مگر من کیستم؟ چیزی بیشتر از رویا؟
rezvan
هنر در پاییز در انتهای شب اینست زندگی اِنتزاع در من
min
سگی مثل تو آشغالی مثل تو من چرا اینقدر یادت می‌افتم؟
هنرمند هنردوست
سگی مثل تو آشغالی مثل تو من چرا اینقدر یادت می‌افتم؟ * شعری مثل من شوری مثل من من چرا عاشقِ کفتار بودم؟
"Shfar"
بودنت دردی نکاست از سرزمینِ تن مُردنت نیز هم چه فرق دارد؟ خر تویی یا من؟
meghdad
باید کاشت برای برداشت وَ ... گاهی باد و باران میکند توفان وَ... کشتگاه میکند ویران
هنرمند هنردوست
شُعله‌وَر می‌شوم در خودم در خدا خدا شعله‌وَر می‌شود در من شعله‌وَر می‌شویم در هَم
هنرمند هنردوست
درد می‌گیرد قلبم گاهی که تو را می‌بینم
هنرمند هنردوست
چیزی نماندست در من جز غباری زِ آه
هنرمند هنردوست
وَ ... زشتی زانو زد برابرِ تزویر وَ ...
هنرمند هنردوست
گاهی آرام آرام از هم می‌پاشد رابطه وَ گاه به یکباره فرومی‌پاشد خانه ویران می‌شود آشیانه
هنرمند هنردوست
از حَد بگذرد کاری آری، نعمت می‌شود نکبت باران می‌شود سیلی بادی، طوفان می‌شود گاهی
هنرمند هنردوست
شعری مثل من شوری مثل من من چرا عاشقِ کفتار بودم؟
هنرمند هنردوست
اِستاده همچنان تنها پاییز در ژرفا در دانشگاه
هنرمند هنردوست
من خودِ عشق بودم تو هَم لاشی من تَوَهُمِ فرشته تو هَم ابلیس بودی
هنرمند هنردوست
... زیرا خاطرم آزرده است تنم پریشان است هیچ زمان نیآسودم دلگیر زِ رفتن‌ها و نرسیدن‌ها و تکرارها انگار فرسودم در خود فرتوت رو به مرگ
هنرمند هنردوست
چه دیر چه زود همیشه بی‌وقت بی‌گاه همیشه بی‌وقت میرسم
Z Pourmandi
زیرا خاطرم آزرده است تنم پریشان است هیچ زمان نیآسودم دلگیر زِ رفتن‌ها و نرسیدن‌ها و تکرارها انگار فرسودم در خود فرتوت رو به مرگ پشت به راه میرنده میرا رَوان
a.m
بودنت دردی نکاست از سرزمینِ تن مُردنت نیز هم چه فرق دارد؟ خر تویی یا من؟
Z Pourmandi

حجم

۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

حجم

۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان