کتاب در خواب
معرفی کتاب در خواب
کتاب در خواب نوشتهٔ سیدکورش میرتقی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب در خواب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در خواب
«گفت:
خوابی یا بیدار؟
میتونی از کنارش بسادگی بگذری،
اما کمی کنار خرابههایم بنشین.
اوایل فکر میکردم باید شیرین و قشنگ سخن گفت،
کم کم درک کردم که چقدر صحیح و درست حرف بزنی اهمیت داره،
بعدها متوجه شدم اینکه چقدر حرفت تأثیر گذاره.
هر چی راست تر باشه موثر تره،
میدونی، فرق بین آدما و فرشتهها این هست که فرشتهها میدونن بد چیه، ولی هیچ وقت تجربه نکردنش، و رفتار آدما براشون جذابیت داره چون عملاً می بینن که چرا و چطور یک اتفاق می افته،
چرا بد، بده و چرا خوب، خوبه.
آنها این حماقت را میبینند که چطور غرور میتونه باعث نابودی بشه.
پس مهمترین قدم برای موفقیت، شکستن غروره.
اینکه چقدر واژها رو جدی بگیری بسته به این هست که چقدر واژها رو تجربه و لمس
کنی،
واژهها فقط با عمل انجام شده وجود دارند،
در غیر اینصورت واژهای بیش نیستند
هر واژه را باید تجربه کرد.
هر دلی تو خودش یه دل داره؛
با فکر کردن بهش نمیرسی؛
باید پیداش کنی!
توی دشت دراز کشیدم، صدای قلبمو از لابلای علف های بلند می شنوم،
با خودم فکر کردم قبل از توصیف مزه ها، آنها را باید شناخت،
باید چشید.
چطور ممکنه؟ بچهها رو ببین. وقتی بازی میکنن شادیشون از ته دله، چه طوقه زنگ زده دوچرخه رو تو خاکا بتابونن، چه با یه ماشین برقی مدرن آنچنانی رانندگی کنن.
بقیش برداشت شخص سومه.
اما برای پرواز باید حس پرواز داشت.
این حس دیدنی و شنیدنی نیست،
باید آنرا چشید.
یه غلت تو علفا زدم، صورتم مرطوب و خنک شد.
آسمانی پاک و بلند. چشمانم را بستم، نسیم خنکی صورتم را نوازش داد
ناگهان فکری بسرم افتاد.
برای پیشرفت باید روی تمامی بخشهای وجود کار کنی، این به طور قابل توجهی در شناخت خود اثر گذاره.
باید امکان تجربه و یادگیری همه مراکز را از یک رویداد به طور همزمان فراهم کنی.
مراقب باش، واژه ها هر چه بنظر هنری تر باشند، مسافت بیشتری از راه باقی مانده،
اما فاصله در موفقیت تاثیری نداره.
براستی آدمی موجودی است ضعیف، و زندگی گذرا.
و به رحمت پروردگار قادر و حکیم و توانا، فرآیند شناخت و توسعه کل هستی موجب مسیری میشود که نتیجه کل سفر است.
راهی پر از فراز و نشیب و پرتگاه، گهگداری هم استراحتگاه و تفریحگاه،
اصولا سطح آگاهی بالائی برای ماندن در راه و پیمودن آن لازم است.
مسئله دیگر این است که شدنی نیست که به چیزی از این دنیا بچسبی و توقع پیموده شدن راه را داشته باشی.
اما بدان که نمیتوان در این راه خانه کرد.
چون گذراست.
خرد میگوید بدون هیچ وابستگی، با نوک انگشت از این دنیا بچش، شکر گزار باش،
و رها کن و برو.
اما کجا؟
برای آن، به خود رجوع کن.
نه آن خودی که دیگران از تو
می شناسند،
نه آن خودی که خود ساخته ای،
همان خودی که هستی اما هیچ وقت نبوده ای،
اما این روزا همه زندگی رو شخصی میگیرن،
شخصی که ساخته شده،
تو یک دنیای ساختگی،
نه کسی که وجود داره،
شخصی که خودش رو تعریف کرده و دامی برای خودش پهن کرده
داستان چیه؟
مثل یک خواب میمونه،
باید دیدگاه را وسعت داد،
هر جانداری و بی جانی یک روز میاد،
و یه روز میره،
بدون استثنا؛
فکر میکنی تو یک استثنائی؟
افسوس که این مسئله فراتر از یک فکره و ریشه در بنیان کرده.
تفکر به این سؤال جرئت و شهامت می طلبه.
هر کس و چیزی دنیای خودشو داره،
برای دیدن آن، باید وارد آن شد،
البته همزمان برای این کار باید دنیای خودت رو کنار بذاری،
تو یک زمان نمیشه در هر دو جا باشی
کار سادهای نیست اما شدنی،
اما فقط یکی از تمام این دنیا ها حقیقی و ماندنیه،
باید اونو پیدا کرد و بهش چسبید.
چون ما بقی ،
همشون رفتنی اند،
درست مثل یک خواب.»
حجم
۵۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۵۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه