کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس
معرفی کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس
کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس نوشتهٔ الی لبوویتز و ترجمهٔ فائزه پیمان پاک است و انتشارات پندار تابان آن را بهعنوان برنامهای علمی برای والدین منتشر کرده است.
درباره کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس
شما بهعنوان پدر و مادر، در این کتاب ابتدا با نشانهها آشنا میشوید؛ سپس میآموزید که چگونه مشکل را تشخیص دهید و از طریق چه روشهایی آن را درمان کنید. روشهای درمان اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، اضطراب عمومی، ترس و فوبیا، اختلال هراس، اختلال وسواس فکری و عملی و اختلال لالی انتخابی توضیح داده شده است؛ همچنین میآموزید باید چه تغییراتی را در رفتار خود ایجاد کنید، کودک خود را در چه فضایی قرار دهید و در صورت بروز مشکلات جدیتر لازم است چه اقداماتی را در اولویت بگذارید. یکی از مهمترین نکاتی که در کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس مطرح شده، این است که والدین نباید مطالبهگر باشند. پدران و مادران عادت دارند پیوسته از فرزندشان بپرسند که فلانکار را انجام دادهاند یا نه. گفته شده است که چنین سؤالاتی تأثیر بدی بر اضطراب و وسواس کودک دارد و در رفتار او تغییری جدی به وجود میآورد. اصلیترین درس الی لبوویتز برای والدین این است که باید انطباق و سازگاری را کمتر کنند، اما سازگاری دقیقاً چیست؟ این کتاب را بشنوید تا بدانید.
کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس که یک برنامهٔ علمی برای والدین است، نتیجهٔ سالها پژوهش الی لبوویتز و گروه او در دانشگاه ییل در آمریکا است. والدین با شنیدن این کتاب یاد میگیرند که چگونه با تغییر واکنش خود به علائم، اضطراب فرزندانشان را کاهش دهند و کودک یا نوجوان خویش را برای مقابله با اضطراب و وسواس آماده کنند. با این کتاب درمییابید که تنها نیستید؛ این اثر، یکی از مشکلات رایج کودکان و نوجوانان را بررسی کرده و راهحلهایی متناسب با مشکل ارائه داده است. نویسندهٔ این کتاب، مدیر مرکز تحقیقات مشکلات اضطرابی کودکان در دانشگاه ییل بوده است. او چندین سال بر روی موضوعاتی مانند اضطراب و وسواس در کودکان کار کرده و مطالعات و تحقیقاتش بیشتر در حوزههای علوم اعصاب، ژنتیک و رواندرمانی شناختی بوده است.
شنیدن کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پدرها و مادرها و مربیها و معلمهای کودکان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نجات فرزندان از اضطراب و وسواس
«گزارش کار خود را ثبت کنید
اکنون که شروع به اجرای برنامهٔ خود برای کاهش انطباق کردهاید، باید یادداشت کنید که چه زمانهایی طبق برنامه عمل کردید، چه مواقعی نیاز به ایجاد تغییراتی در برنامه داشتید و چه زمانی بنا به دلایلی به برنامه عمل نکردید. از کاربرگ ۱۰ (نظارت بر انطباق هدف) در پیوست «الف» در انتهای این کتاب، برای ثبت گزارش و نظارت بر پیشرفت خود استفاده کنید. یادداشتکردن پیشرفت کار و مشکلات پیشِرو به شما کمک میکند تا چالشها را بیابید و راهحلهایی را برنامهریزی کرده و تغییراتی را شناسایی کنید که ممکن است برای عملیترکردن برنامه لازم باشد. تا جای ممکن توضیحات کافی بنویسید تا بعد متوجه شوید چه اتفاقی افتاده است. بهعنوان مثال کودک شما وقتی مضطرب میشود که صدای تلویزیون روی میزان مدنظرش نیست و برنامهٔ شما تنظیم صدای تلویزیون در سطحی متفاوت است. بهتر است بهسرعت یادداشت کنید: «سهشنبه بعدازظهر. بهخاطر اینکه مهمان داشتم صدای تلویزیون را روی میزان همیشگی تنظیم کردم تا جلوی آنها جروبحث نشود.» یا اگر برنامه شما این است که بهجای فرزندتان بهخاطر اضطراب اجتماعیاش صحبت نکنید، میتوانید این جمله را بنویسید: «شام در فرانچسکو. او سفارش غذا نداد. فرزند دیگر غذایش را با او تقسیم کرد.»
در ابتدا چه چیزی را باید انتظار داشت
اولین باری که برنامهٔ خود را برای انطباقنکردن اجرا میکنید میتواند سخت باشد. برای اینکه فرزندتان مضطرب، ناراحت یا عصبانی شود آماده باشید. به یاد داشته باشید که شما کاری را انجام میدهید که برای فرزندتان خوب است، اما برای او بسیار سخت هم هست. اگر آرامش خود را حفظ کنید، باعث میشود که کودک شما نیز سریعتر بهبود یابد.
زویی از صداهای بلند میترسید. والدین او، جودی و اریک، سعی میکردند قبل از روشنکردن کولر یا آزمایش زنگ هشدار اعلام حریق در خانه به او اطلاع دهند. اما ترس زویی به حدی افزایش یافت که حتی اگر از قبل به او اطلاع داده شده بود، از صداها ناراحت میشد. او در جشن تولد شرکت نمیکرد؛ زیرا ممکن بود بادکنکهایی بترکند یا به تماشای بازیهای فوتبال برادرش نمیرفت؛ زیرا در آنجا سروصدا زیاد بود. جودی و اریک نگران زویی بودند. وقتی برنامهٔ انطباق خود را تهیه کردند، از کارهایی که بهدلیل ترس و حساسیت زویی، متفاوت انجام میدادند شگفتزده شدند و متوجه کارهای کوچکی شدند که به آنها عادت کرده بودند. آنها هرگز دستگاه دفع زباله را روشن نمیکردند تا زویی بخوابد. آنها تلفنهایشان را بیصدا نگه میداشتند تا صدای زنگ بلند نباشد و حتی مراقب بودند که هرگز تلفن را روی میز نگذارند؛ زیرا حتی صدای لرزش گوشی، زویی را مضطرب میکرد. اریک متوجه شد که ماهها از بررسی زنگ هشدار اعلام حریق خانه میگذرد و کولرگازی را حتی در روزهای گرم، خاموش نگه میداشتند. آنها سعی میکردند قبل از خاموششدن مایکروویو بهدلیل صدای زنگش، آن را متوقف کنند. خواهر زویی را بهآرامی در خانه صدا میزدند، اگرچه معمولاً موفقیتآمیز نبود. آنها هرچقدر هم که بحث داغی داشتند، صدایشان را بلند نمیکردند و دری را به هم نمیزدند.»
حجم
۷۰۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۷۰۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه