کتاب عروس چوپان ها
معرفی کتاب عروس چوپان ها
کتاب عروس چوپان ها حاوی شعر جهان است. عباس صفاری گردآوری و ترجمهٔ این شعرها را بر عهده داشته و نشر ثالث این مجموعه شعر جهان را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب داستان منظوم از ازدواج «اینانا» با «دموز» است.
درباره کتاب عروس چوپان ها
کتاب عروس چوپان ها یک مجموعه شعر جهان را در بر گرفته است. عنوان شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «منظومهٔ اینانا و دموزی»، «رؤیای دموزی»، «از زبان خدمتکار» و «حمد اینانا». این اثر از مجموعهٔ «ادبیات ترجمه» است. عباس صفاری در این اثر داستانی منظوم از ازدواج «اینانا» با «دموز» را گردآوری کرده است. وصلت اینانا و دموز در واقع وصلت کشاورزی است با دامپروری و درست در مقطعی از تاریخ تمدن جهان که بدون این وصلت و هماهنگی و همکاری حاصل از آن، گشودن درهای رفاه و توسعه بیشتر ناممکن مینماید. اینانا الهه عشق و باروری است و گندم را بر زمین میرویاند و دموزی فرمانروای زمین است که گذشته از تولید پشم و پوست مورد نیاز، محصولات دامپروریاش بخشی دیگری از تغذیه شهر را تأمین میکند. غالباً در جوامع کهن حتی در عالم خدایان نیز پدرها هستند که در رابطه با آینده فرزندانشان تصمیم میگیرند. پدر اینانا سالخورده است و پایبند به سنتهای تغییرناپذیر گذشته و عاجز از درک نیازهای جامعهای که نخستین تمدن جهان را پایهریزی میکند. در چنین شرایطی این برادر ایناناست که با درک نیاز زمانه پا پیش میگذارد و زمامِ بخشی از امور و از جمله یافتن شوهر مناسب برای خواهرش را به دست میگیرد. برادر به دستآوردهای اقتصادی و سیاسی چنین وصلتی پی برده است و تردیدی ندارد که چنین وصلتی قادر خواهد بود چرخهای به گل ماندهٔ تمدنی ناهماهنگ را به گردش در آورد.
خواندن کتاب عروس چوپان ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عروس چوپان ها
«در شهر مجلس سوگواری به پا کردند
بانوی من به تلخی برای همسرش گریست
اینانا به تلخی برای شوهر جوانش گریه کرد
اینانا برای شوهرش نالید، اینانا برای عشق جوانش نالید
برای خانهاش نالید، برای شهرش نالید.
دموزی را به اسارت به اوروک برده بودند
او دیگر در اریدو تن به آب نخواهد سپرد
او دیگر در معبد مقدس خود را نخواهد شست
او دیگر مادر اینانا را به مانند مادر خود عزت نخواهد کرد
او دیگر میان دوشیزگان شهر
دلبری نخواهد کرد
او دیگر با جوانان شهر رقابت نخواهد کرد
او دیگر شمشیرش را رفیعتر از کاهنان کورگارا بر نخواهد افراشت
اندوه سوگواران دموزی عظیم است.
اینانا برای دموزی اشک میریزد:
رفته است شوهر من
رفته است عشق من، رفته است عشق شیرین من
محبوب مرا از شهر بردهاند
آه، شما مگسان جلگهها
شوهر محبوبم را از من جدا کردهاند
پیش از آن که ردای برازندهای بر شانهاش بیندازم
آه، آن گاو نر دیگر زنده نخواهد بود
آن چوپان، آن گاو نر دیگر زنده نخواهد بود
دموزی، آن گاو نر دیگر زنده نخواهد بود.
من سراغ او را از جلگهها و درهها میگیرم»
حجم
۶۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۶۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه