کتاب شهری در اعماق زمین
معرفی کتاب شهری در اعماق زمین
کتاب «شهری در اعماق زمین» نوشتۀ زهرا ناهید نژاد و ویراستۀ سیدسعید طباطبایی است و انتشارات فکرونه آن را منتشر کرده است. شهری در اعماق زمین، داستانی شیرین دربارۀ محیط زیست از یک نویسندۀ ۱۱ ساله است.
درباره کتاب شهری در اعماق زمین
بسیاری از کودکان به خواندن و نوشتن علاقه نشان میدهند. برای نویسندگی محدودیت سنی وجود ندارد و کودکان و نوجوانان هم میتوانند داستانهای زیبا خلق کنند. شاید کودکان و نوجوانان در سنین پایین هنوز تجربۀ چندانی از زندگی نداشته باشند یا عمق زندگی را هنوز بهخوبی درک نکرده باشند؛ اما تجربیات روزمرۀ زندگیشان با چاشنی تخیل میتواند منجر به نوشتن قصههای جذاب شود. زهرا ناهیدنژاد یکی از همین کودکان است. نویسندۀ کتاب شهری در اعماق زمین، ۱۱ ساله و کلاس شش است. او با زبانی ساده، روان و کودکانه قصۀ دختری را روایت میکند که یک روز هنگام عبور از پارک صدایی را از داخل یک چاه میشنود. دختر متوجه میشود که صدا مربوط به زوزۀ یک سگ است که کمک میخواهد اما به زودی آن سگ عجیب تبدیل به پسری میشود که از شهری در اعماق زمین آمده و قصد دارد علت گرمشدن کرۀ زمین را بفهمد. بااینکه نویسندۀ کتاب کودک است بهخوبی توانسته به موضوع گرمشدن هوا و اهمیت حفظ محیط زیست اشاره کند و با چاشنی تخیل آن را به یک قصۀ شیرین تبدیل کند.
انتشارات فکرونه این بستر را برای کودکان و نوجوانان فراهم کرده است تا با دریافت آسان مجوز نشر از وزارت ارشاد و پس از تجاریسازی کتابشان با همکاری تیم ویراستار و تصویرگر فکرونه کتابهای تولیدشده را به یک اثر ملی تبدیل کنند تا علاوه بر ثبت در کتابخانۀ ملی، در کتابفروشیها نیز قابلفروش باشد.
خواندن کتاب شهری در اعماق زمین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان علاقهمندان به ادبیات کودک و نوجوان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شهری در اعماق زمین
«سگ که داشت به حرفهایم گوش میداد، با شنیدن جمله آخرم، ناگهان چشمهایش را باز کرد، نوری همهجا را پر کرد و سگ در غبار آبیرنگی فرورفت. لحظهای بعد وقتی غبار کمکم به زمین نشست، بهجای آن سگ، یک پسر با موهای فرفری نارنجیرنگ در مقابلم ایستاده بود که مستقیم به من نگاه میکرد. احساس کردم قلبم که تا لحظهای قبل، بهتندی میکوبید با دیدن صحنه مقابل چیزی به ایستادنش نمانده بود. فریادی از سر وحشت کشیدم و شروع به فرار کردم. کمی که از آنجا دور شدم سرعتم را کم کردم. پسرک از داخل چاه فریاد میزد: برگرد، برگرد، نجاتم بده من اینجا میمیرم.»
حجم
۲۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
حجم
۲۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه