کتاب مردی تنها بر روی صندلی

کتاب مردی تنها بر روی صندلی نوشتۀ مالک اژدر خان محمدی در انتشارات مانیان به چاپ رسیده است.

درباره کتاب مردی تنها بر روی صندلی

 کتاب مردی تنها بر روی صندلی، مجموعه‌ای از داستان کوتاه ایرانی است. این کتاب شامل ۳۰ داستان می‌شود و مردی تنها بر روی صندلی عنوان یکی از داستان‌های این مجموعه است. داستان کوتاه همان‌طور که از اسمش پیداست، کوتاه و کم حجم است. این نوع ادبی را می‌توان یک رمان فشرده دانست و به‌همین دلیل ریز شدن در همۀ لایه‌ها و رسیدن به ایدۀ مرکزی در آن تلاش زیادی می‌خواهد. داستان کوتاه نسبت به دیگر انواع ادبیات داستانی قدمت کمی دارد و به‌طور گسترده از قرن نوزدهم رایج شدند.

عنوان داستان‌های مجموعۀ مردی تنها بر روی صندلی عبارت‌اند از: «درد همتا؛ درس پدر؛ اسب کلام؛ صاحب و گرگ؛ ایستادن بی سد؛ برادر سوخته؛ پس‌گردنی؛ چوپان؛ خاله آرامش؛ من و شاگردم؛ چقدر هندوانه؟!؛ کوزۀ معلم؛ کلاه به سر؛ همۀ کسان من؛ رشوه؛ سیاحت بیاد ماندنی؛ ستاره همچنان می‌خندد!؛ آن آبادی، این آبادی؛ یک روز در راه؛ آن زمستان؛ کوهنوردان؛ مردی تنها بر روی صندلی؛ راند سوم؛ تیراژ: ۱۰۰ نسخه؛ گنجشکها دیگر نمی‌خوانند!؛ چراغ قرمر؛ عیدی بی بی؛ دستگاه خرابه!؛ جفت پا.»

خواندن کتاب مردی تنها بر روی صندلی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران داستان‌های کوتاه ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مردی تنها بر روی صندلی

«در سالهای نه چندان دور، در همسایگی­مان زوجی مؤدّب خانه داشتند که واقعاً از بودن در کنارشان خیلی لذّت می‌‌بردیم. البتّه همسایگان دیگری هم داشتیم که همقد و قواره آنها بودند و عدّه‌‌ای دیگر کوچک تر و یا بزرگتر، با اندک اختلافی در قد و قواره. با این همسایگان قد و نیم قد در کنار یکدیگر هیچ مشکلی نداشتیم؛ نه آنها با یکدیگر و نه ما با آنها و نه آنها با ما. این زوج مؤدب بیش از دیگران بی سر و صدا و با محبت با هم گذران زندگی می کردند. آواز خواندنشان در فصل بهار، از اولیل فروردین و شاید به‌قطع یقین بتوانم گفت، از اوایل ماه اردیبهشت به گوش می‌رسید. این موضوع اصلاً آزارمان نمی‌داد»