کتاب دغدغه ارزشمند

کتاب «دغدغه ارزشمند» نوشتۀ رضا اسفندی است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب دغدغه ارزشمند

کتاب دغدغۀ ارزشمند به بررسی و تحلیل نقش دغدغه‌های مختلف در زندگی انسان می‌پردازد. رضا اسفندی با رویکردی روان‌شناسانه و فلسفی تلاش می‌کند تا مرز بین دغدغه‌های سازنده و سمی را مشخص کند و خواننده را به اهمیت انتخاب دغدغه‌های ارزشمند در زندگی آگاه سازد. او در مقدمۀ کتاب دغدغۀ ارزشمند اشاره می‌کند که انسان‌های امروزی به واسطۀ وابستگی‌های ذهنی و احساسی، اغلب درگیر تردیدها و احساس ضعف می‌شوند. به باور نویسنده، این دغدغه‌های سمی و غیرضروری باعث می‌شوند تا افراد در مسیرهای بی‌ارزش و برده‌گونه به دام بیفتند.

فهرست کتاب دغدغۀ ارزشمند شامل موضوعاتی از جمله «دغدغه‌های مجازی»، «هدف ارزشمند»، «بایدها و نبایدها» و «آزادسازی ذهن» است که هرکدام به بررسی جنبه‌ای از زندگی مدرن و تأثیر دغدغه‌ها بر آن پرداخته‌اند. رضا اسفندی معتقد است که افراد با انتخاب دغدغه‌های درست می‌توانند زندگی خود را به سمت هدف‌هایی که ارزشمند و رهایی‌بخش هستند هدایت کنند. او این موضوع را به حرکت روی یک ریل ثابت تشبیه می‌کند که به‌جای اتلاف انرژی در مسیرهای بی‌نتیجه، فرد را به سمت رشد و شکوفایی هدایت می‌کند.

کتاب دغدغۀ ارزشمند در واقع یک راهنمای عملی برای شناخت دغدغه‌های سازنده و رهایی از افکار سمی است که می‌تواند به مخاطبان کمک کند تا زندگی‌شان را از شک و تردیدهای بی‌پایه نجات دهند و با تمرکز بر دغدغه‌های ارزشمند، به موفقیت و آرامش دست یابند.

خواندن کتاب دغدغه ارزشمند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران کتاب‌های خودیاری و توسعۀ فردی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دغدغه ارزشمند

«می‌خواهم در این بخش نقش آدم بد را بازی کنم؛ ولی یادت باشه که این نقش رو بازی می‌کنم تا متوجه آدم بدهای واقعی باشی من یک ایرانی هستم که دوست داره جامعه‌اش رو خوشحال ببینه بریم؟ سلام و درود بر تو ای قربانی مـن، مـن حریص پول و قدرت هستم و خوب می‌دانم که چطور می‌توانم به پول و قدرت بیشتر از حق خود دست پیدا کنم. من حیله‌گری هستم که خوب می‌داند چطور می‌تواند ذهن‌ها را مشغول کند. می‌توانم جذابیت‌ها و دغدغه‌های سمی برایت ایجاد کنم تا متوجه نشوی که چطور مثل آب‌خوردن حق تو را می‌ستانم. خواننده‌ای هستم که هیچ هنری ندارد جز تخریب ذهن کودکان، شاید اسم دیگرم ساسی باشد؛ بازیگری هستم که به دنبال منافع خودش است و بیننده‌ها برایش مهم نیست. خوب می‌دانم که چطور با مراسم ازدواج خودم تو را اسیر دغدغه‌های احمقانه کنم و با حاشیه‌سازی در صدر اخبار جا بگیرم. اما صبر کن، اگر تو شنوندۀ آهنگ‌های مزخرف نباشی چطور می‌توانم از آهنگی که هیچ ارزشی ندارد پول در بیاورم؟ اگر تو بینندهٔ اراجیف نباشی چطور می‌توانم از هنری که ندارم کسب ثروت کنم؟»