کتاب نت های رها

کتاب نت های رها نوشتهٔ راضیه تجار توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های فارسی است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده‌اند. این مجموعه شامل داستان‌هایی است که هر کدام به نوعی، قطعه‌ای از زندگی و احساسات انسانی را به تصویر می‌کشند. در این کتاب، نویسنده با زبانی شیوا و روایتی گیرا، خواننده را به دنیای شخصیت‌ها می‌برد و او را در تجربه‌های آنان سهیم می‌کند. این کتاب تلاشی است برای بیان دغدغه‌ها، امیدها و چالش‌های انسان معاصر در قالب داستان‌هایی که هر کدام به تنهایی یک اثر هنری کامل هستند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب نت های رها

کتاب نت‌های رها یک مجموعه داستان کوتاه به قلم راضیه تجار است که در آن، نویسنده به سراغ موضوعات متنوعی رفته و با نگاهی عمیق به زوایای پنهان زندگی انسانی پرداخته است. این کتاب تنها به روایت داستان‌های سرگرم‌کننده بسنده نمی‌کند، بلکه تلاش دارد تا با ایجاد فضایی تأمل‌برانگیز، خواننده را به فکر وادارد. هر داستان در این مجموعه، همچون یک نت موسیقی، بخشی از یک ملودی بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهد و درنهایت، همگی در کنار هم، سمفونی زندگی را می‌نوازند. نویسنده با بهره‌گیری از تکنیک‌های داستان‌نویسی مدرن و بیانی شاعرانه، آثاری خلق کرده که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا، قابل توجه و تحسین هستند. کتاب نت های رها شامل چندین داستان کوتاه است که هر کدام روایتی مستقل دارند، اما درون‌‎مایه‌ای مشترک از احساسات و تجربیات انسانی در آن‌ها به چشم می‌خورد. از داستان «فتح حباب» که با فضایی شاعرانه و زبانی نمادین آغاز می‌شود، تا داستان‌های دیگر که به مسائلی همچون ازدست‌دادن، عشق، تنهایی و جست‌وجوی معنای زندگی می‌پردازند، هر کدام پنجره‌ای به دنیای درونی شخصیت‌ها هستند. این داستان‌ها با تنوع در موضوع و روایت، تلاش دارند تا تصویری جامع از پیچیدگی‌های روابط انسانی و چالش‌های پیش روی انسان معاصر ارائه دهند. عنوان داستان‌های این مجموعه عبارت است از «فتح حباب»، ریزگردها»، «قلب خانه»، «مسیح من، خداحافظ!»، «نت‌های رها»، «پرنده»، «کمرکش کوه، زیر آن درخت بید»، «پنج پهلوی»، «چراغی در باد»، «برگردیم گل آفتاب بچینیم»، «این چراغ نباید خاموش شود» و «عصر گم‌شده».

چرا باید کتاب نت های رها را بخوانیم؟

خواندن کتاب نت های رها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ 

این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی فارسی، به‌ویژه کسانی که به داستان‌های کوتاه علاقه دارند، یک انتخاب عالی است. همچنین، افرادی که به دنبال آثاری هستند که به مسائل انسانی با نگاهی عمیق و شاعرانه بپردازند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب نت های رها

«پول را دوست داشت. آن زمان که بچه‌های هم‌سن‌وسال دروهمسایه در دالان خانه می‌نشستند و با کاغذ پوستی و چوب خیرزران و سریشم بادبادک درست می‌کردند و برای گوشواره‌اش حلقه‌های کاغذ روغنی را گَلِ هم می‌انداختند. کنار دست پدرش می‌نشست و پول شمردن او را تماشا می‌کرد. پول شمردنی که برای خودش آدابی داشت. پدر درحالی‌که زیرشلواری راه‌راه سفید و مشکی‌اش را به پا می‌کشید و عرق‌گیر و پیراهن ململ سفیدش را به تن، هر صبح روی تشکچه‌ای می‌نشست که در اتاق مهمان‌خانه پهن بود. به متکاهای مخمل قرمز که رویهٔ سفید استوانه‌ای داشت، تکیه می‌داد. در مجری‌ای را که مقابلش بود، باز می‌کرد. مجری رویه‌ای از مخمل عنابی داشت با گل‌میخ‌های برنجی و قفلی درشت و سنگین. درش را باز می‌کرد و به بسته‌های چیده‌شدهٔ اسکناس‌های سبز و سرخ و گل‌بهی نگاه می‌کرد. چندان با حسرت و حیرت و عشق که انگار عاشقی به معشوق.

جدا از اسکناس‌های چیده‌شده کنار هم و روی هم، در کنجی از آن انبوه سکه بود: اشرفی، منات لیره، پنج‌پهلوی و نگین‌های عقیق و یشم و کهربا و مروارید. آن‌ها را توی مشتش می‌فشرد و پنجه باز می‌کرد تا چون بارانی فروبریزند! پول زرد برای روز سیاه! این را همیشه به زنش می‌گفت. وقتی که از او طلب یومیه می‌کرد: «ضعیفه، چشمت به ایناس؟ اینا پول زردن برای روز سیاه!»

زن که در فشار بود، حس می‌کرد روزش سیاه‌تر از ته‌دیگ مسی روی اجاق است! زنی بود باریک‌اندام. خنده‌رو و پرحوصله. می‌دانست به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند مردش را به پرداخت خرجی راضی کند، مگر با صبر و حوصله!»