کتاب حمله گرگ ها
معرفی کتاب حمله گرگ ها
کتاب حمله گرگ ها نوشتهٔ امیرمحمد عباس نژاد است. انتشارات پیام آزادگان این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است؛ حاوی خاطرات اسیر آزادشدهٔ ایرانی به نام سرهنگ «علی شط نیسانی».
درباره کتاب حمله گرگ ها
کتاب حمله گرگ ها حاوی ناداستانی در قالب خاطرات یک اسیر آزادشدهٔ ایرانی به نام سرهنگ «علی شط نیسانی» است. این کتاب که ۱۷ بخش دارد، با بخشهای «اسامی برخی از چهرههای شاخص و معروف زندان» و «اسناد و تصاویر» به پایان رسیده است. امیرمحمد عباس نژاد این اثر را روایت تلخ و شیرین و صادقانۀ این آزاده و جانباز خوزستانی دانسته است. «علی شطنیسانی» پس از گرفتن دیپلم، وارد ارتش و جزو نیروهای لشکر ۹۲ زرهی اهواز شد. کتاب حاضر، خاطرات او از دوران تحصیل، عضویت در ارتش، حضور در جنگ عراق و ایران در سال ۱۳۵۲، روزهای انقلاب و برخورد مردم با او در خیابانها بهعنوان نیروی ارتش شاهنشاهی، خاطراتش از اولین روزهای جنگ میان ایران و عراق، اسارت در سال ۱۳۵۹، تجربۀ حضور در زندانهای ابوغریب و الرشید و اتفاقهای زمان آزادی را در بر گرفته است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب حمله گرگ ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب خاطرات رزمندهها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حمله گرگ ها
«از رادیو شنیدیم که رزمندگان عملیات والفجر ۱۰ را آغاز کردهاند. در این عملیات شهر حلبچه در شمال عراق با همکاری نیروهای مردمی عراق و رزمندگان اسلام آزاد شد. نیروهای عراقی آنچنان غافلگیر شدند که تعدادی از فرماندهان ارتش عراق به اسارت درآمدند. با شنیدن این خبر موج شادی سرتاسر آسایشگاه را فراگرفت و بچهها روحیهای تازه گرفتند. در آن برهه از جنگ، که خبرهای خوبی از جبهه به گوش نمیرسید، این پیروزی برایمان خیلی دلچسب بود و روحیه گرفتیم. این خبر آنقدر به ما روحیه داد که همۀ بچهها میگفتند برای ده سال آینده هم انرژی و توان گذراندن اسارت را داریم!
عراق خیلی تلاش کرد حلبچه را پس بگیرد، ولی نتوانست. صدام، بهمنظور زهرچشمگرفتن از بقیۀ مردم عراق و برایاینکه به آنها بفهماند همکاری با نیروهای ایرانی چه عواقبی دارد، بهطور گسترده دست به بمباران شیمیایی حلبچه زد.
این واقعه دنیا را تکان داد، ولی بهعلت همکاری و همسویی قدرتهای استکبار با صدام، هیچوقت دولت عراق بهطور جدی محکوم و تقبیح نشد. سربازان عراقی گاهی پنهانی برایم تعریف میکردند که صدام آنگونه از این بمبهای شیمیایی استفاده کرده که حتی حیوانات و گیاهان این شهر هم از بین رفتهاند. او قصد داشت با این عمل رعب و وحشتی بین مردم عراق ایجاد کند تا بعدازآن هیچکس جرئت همکاری با ایرانیان را نداشته باشد.
نیروهای ایرانی طی بیانیهای رسماً اعلام کردند که قصد عقبنشینی از شهر حلبچه را دارند؛ بعدازآن هم، بندر فاو را، که رزمندگان در عملیات والفجر ۸ تصرف کرده بودند، به عراق واگذار کردند.
از رادیو خبرهایی میشنیدیم مبنیبر اینکه نیروهای آمریکایی در خلیجفارس مستقیماً با نیروهای ما درگیر شدهاند و سکوی نفتی ما را منهدم کردهاند. چند روز بعداز این تجاوز هم خبر اصابت موشک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران را با ۳۰۰ مسافر بر فراز خلیجفارس شنیدیم. موج شادی همۀ نیروهای عراقی و مردمشان را فراگرفته بود. رادیوهایشان لحظهای آرام نبود و مرتب سرود ملی پخش میکرد. ما در اسارت روزبهروز افسردهتر و دلتنگتر میشدیم و نمیدانستیم چرا چنین اتفاقهایی میافتد. برایاینکه بتوانیم کمی به وضع نابسامان روحیمان مسلط شویم، روزهای زیادی را با این ذهنیت گذراندیم که جنگ شکست و پیروزیاش باهم است و همگی منتظر عواقب کار بودیم.
اوایل سال ۱۳۶۷ خبرهایی از رادیو به گوشمان میرسید یا در روزنامهها میخواندیم که شورای امنیت سازمان ملل در حال تلاش برای برقراری آتشبس بین ایران و عراق است. رادیو اعلام میکرد که قطعنامه هم صادر شده است، اما مسئولان ایران، بهدلیل نادیدهگرفتن حقوق اساسی ملت و تعییننشدن شروعکنندۀ جنگ، با آن مخالفت کرده و آن را نپذیرفتهاند.»
حجم
۵۳۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۵۳۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه