کتاب به خاطر یک گناه
معرفی کتاب به خاطر یک گناه
کتاب به خاطر یک گناه نوشتۀ فریده نعمتی در انتشارات آوای کلار به چاپ رسیده است.
درباره کتاب به خاطر یک گناه
کتاب به خاطر یک گناه داستانی است که نویسنده تلاش کرده تا بتواند خواننده را به سفری در اعماق تاریخ ببرد. داستان دربارۀ پسری به نام نیام است که وقایع و ماجراهایی از زمان کودکی، مسیر زندگی او را تغییر میدهند؛ از جمله گم شدن، از دست دادن پا و مرگ مادر. پدر نیام، پروفسور گیل، یک باستانشناس است و به همین واسطه نیام به تاریخ و شناخت دوران کهن علاقهمند بود. خانۀ آنها مملو از اشیای پرقیمت تاریخی بود که در حین سفرهای اکتشافی پدرش جمعآوری شده بودند. نیام نیز به تأسی از پدر رشتۀ باستانشناسی را انتخاب میکند و بهدلیل هوش زیاد خود، خیلی زودتر از همسالانش وارد دانشگاه میشود. پدر نیام طی یک مأموریت حفاری در شهر شوش در حادثهای که مشکوک به نظر میرسید تصادف میکند و کشته میشود. نیام بعد از مرگ پدر مسئولیت او را به عهده میگیرد و برای ادامۀ تحقیقات مربوط به دورۀ عیلامیها وارد شوش می شود.
برای دانستن ماجراهای نیام در این مأموریت باستانشناسی میتوانید با کتاب به خاطر یک گناه همراه شوید.
خواندن کتاب به خاطر یک گناه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب به خاطر یک گناه
«با پی بردن به شباهتی که نیام بین خودش و پیرمرد یافته بود، از ترس قدمی به عقب برداشت. اما ناگهان پای وی لغزید و در یکی از گودالهای تنگ بین دو دیواره افتاد. نیام که با پشت پرت شده بود، شروع به تقلا کرد تا خودش را از آنجا بیرون بکشاند ولی به دلیل تنگی جا، توفیقی به دست نیاورد. در این حین «جسی» از جای خودش بلند شد و رو به نیام شروع به پارس کرد که با دیدن چهرهی پیرمرد، دوباره مستأصل بر روی زمین نشست. پیرمرد جلو رفت و دست خودش را به سمت نیام دراز کرده و به وی کمک نمود تا از گودال بیرون بیاید. نیام پس از تکاندن لباس خود، با لبخندی از کمک پیرمرد تشکر کرد و در حالی که کمی از ترسش ریخته بود از او پرسید: پدر جان! شما که هستید و اینجا چه میکنید؟!...
پیرمرد دهان باز کرد تا سخن بگوید اما به نظر میرسید حرف زدن برایش سخت و مشکل باشد به طوری که دقایقی طول کشید تا به حرف بیاید. پیرمرد با لهجهای نا متعارف که سعی میکرد به زبان نیام باشد، با اشاره به اطراف خودش پاسخ داد: من یکی از ساکنین این شهر و دیار هستم. شهری که در زمان خودش چون بهشتی بر روی زمین بود ولی به دلیل گناه یکی از ساکنین آن، با انتقام بیگانگان روبرو شده و به نابودی و ویرانی کشیده شد...»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه