کتاب برنده
معرفی کتاب برنده
کتاب برنده بهقلم مجید اسدی و سهیلا یوسفی را انتشارات خردگان منتشر کرده است. این کتاب، مجموعهای از دیدهها و شنیدهنگاشتههای مجید اسدی از سفر و زندگی در تاجیکستان است.
درباره کتاب برنده
سفر، همواره درهای جدیدی را به روی افراد باز کرده و سبب آشنایی آنها با شیوهٔ زندگی و فرهنگ مردمان دیگر کشورها میشود. نویسندگان و روزنامهنگاران ایرانی نیز از گذشته به امر سفرنامهنویسی یا ثبت تجربیات خود از زندگی و سفر در دیگر کشورها گفته و نوشتهاند. مجید اسدی در کتاب برنده به شرح دیدهها و شنیدههای خود از حضور در تاجیکستان میپردازد. کشوری که از نظر تاریخی و فرهنگی قرابت زیادی با ایران دارد و خواندن تجربههای نویسنده میتواند به نزدیکی بیشتر به مردم این کشور دوست و همسایه کمک کند.
خواندن کتاب برنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به سیروسفر و خواندن خاطرات روزانه و نیز دوستداران آشنایی با کشورهای همسایهٔ ایران از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب برنده
«اَلِمنت
باز انتظارم گذاشت و حیران مانده بودم که چه کنم. تلفنش را هم جواب نمیداد. در حال اندیشیدن حیلهای بودم تا جواب استاد درباره آماده نشدن کارم را بدهم که «میسکال» انداخت زنگش زدم بخشش پرسید و گفت حاضر در سود و در پی المنت هستم و آمدن نزد تو ممکن نیست تو برو آکادمی من هم آن جا میآیم، هم در مورد کارم در سود برایت میگویم هم خودم از استادت بخشش میپرسم. کمی آرام شدم. میدانستم منظور از سود دادگاه است اما این که چرا کارش به دادگاه کشیده و المنت چیست ذهنم را درگیر ساخت. به آکادمی رسیدم اما باز هم انتظارم طولانی شد به ناچار نزد استاد رفته و از او عذرخواهی کرده و گفتم تکلیفم را برای برگردان به سیریلیک به یاردمم دادهام اما او امروز کارش به سود افتاده و انتظارم گذاشته و من را شرمندهٔ شما کرده است. گفت: «پرابلمی نیست ببین اگر در سود پرابلمش وزنین است برایش «تقایی» کنم؟» گفتم استاد او گفت که در سود در پی المنت است و من معنای آن را ندانسته وحاضر با دو کلمه و اصطلاح دیگر هم مواجه شدم. خندید و گفت خوب این سه کلمه هم تکلیف جدید و جزای تأخیر در انجام تكليف قبلی از اطاق کاری استاد که آنها «کابینت» میگویندش بیرون نیامده بودم که آشفتهحال آمد و از من و استاد بخشش پرسید. از استاد خداحافظی کرده چون حالش را مساعد ندیدم و از دیگرسو مشتاق بودم که هرچهزودتر دربارهٔ علت به سود رفتنش و المنت بیشتر بدانم به رستوران یا به تعبیر تاجیکان باصفا آشخانهای دعوتش کردم و بعد از خوردن چای و سمبوسه گوشتین گرم از او خواستم که برایم از المنت بگوید. گفت: یکی از عریضههای دعواگی که بسیار به سودهای تاجیکستان ارائه میشود درباره اجرا نکردن و سرکشی «آته» یا به گفت شما پدر کودکان از وظایف بر عهده گذاشتهشدهشان است. پس از دادن این عریضه که توسط آچهٔ کودکان یا آدمی که سرپرستی کودک بر عهدهاش است صورت میگیرد سود آته کودکان را «فریاد» یا به گفت شما احضار کرده و با بررسی معاش مردک المنت که در مباحث حقوقی ایران معادل آن باید نفقهٔ کودکان باشد را مشخص و از او میخواهند که ماهانه المنت را بپردازد و اگر این گونه نشود که معمولاً هم نمیشود باز زنک به سود مراجعه و دعوا میکند که او اَلِمنت تعیینشده را نمیپردازد. دویم باره سود مردک را فریاد کرده و به او میفهمانند که اگر سرکشی کند جوابگری دارد و سود میتواند چارههای سختتر را معین کند و در نهایت اگر اَتهٔ کودکان نگریخته و بهناچار المنت را پرداخت نماید این المنت را زهر تنه آچه کودکان و کودکان کرده «میتید» یا به گفت شما میدهد.»
حجم
۸۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
حجم
۸۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه