کتاب سبک بال
معرفی کتاب سبک بال
کتاب سبک بال نوشتهٔ یانگ پوئبلو و ترجمهٔ مهری مدآبادی است. نشر همراز این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب رهاکردن رنج گذشته و زیستن در لحظهٔ حال تا ساختن آینده.
درباره کتاب سبک بال
کتاب سبک بال را پلی میان دو مفهوم تحول فردی و دگرگونی جهانی دانستهاند؛ تا نشان دهد که این دو تنگ به هم پیوستهاند و پشتیبان همدیگرند. نویسنده امیدوار است که این کتاب مانند منبعی الهامبخش عمل کند و به برطرفکردن هر ابهامی دررابطهبا شفای فردی و فواید آن یاری برساند. این کتاب بر شفای فرد در عبور از آستانههای عمیقتر و حرکت از عادت انسانی بهسمت طبیعت انسانی متمرکز است. هدف این اثر کشف ادراکها و تجربههای مشترکی است که انسانها هنگام عمیقشدن به درون خود به دست میآورند. این کتاب به قلم فردی نوشته شده که مراقبه همواره بخش بزرگی از زندگی روزانهٔ او بوده است. او گفته است که نوشتن با نام مستعار یانگ پوئبلو برایش به ابزاری شگفتانگیز تبدیل شده تا هر چه دربارهٔ شفا میفهمد، بررسی کند. با این نویسنده همراه شوید؛ بهوسیلهٔ کتابی در باب رهاکردن رنج گذشته و زیستن در لحظهٔ حال تا ساختن آینده.
خواندن کتاب سبک بال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سبک بال
«عشق معناهای متفاوتی چون شفافیت ذهنی، شفقت، ازخودگذشتگی، انعطافپذیری، توجه، پذیرش و درککردن دارد. عشق بسیار نیرومند است، زیرا همچون آب؛ همزمان هم سرسخت است و هم از خود نرمش نشان میدهد. عشق حالتی که لازم است را به خود میگیرد تا انسانها را به شکلِ سالم و پروراننده به هم پیوند دهد. اما انسان موجودی پیچیده است و بارِ تمایلاتی را به دوش میکشد که در دوران سختی و زمانی که در جستجوی بقا بود به دست آورده است. عشق یعنی آزادی، درحالیکه وابستگی یعنی کنترل. همهٔ انسانها با ترکیبی از هر دوی اینها وارد رابطهها میشوند.
عشق، به سبب رنجی که به دوش میکشیم دچار وقفه میشود. ساده است که برای احساس این رنج، خودِ عشق را سرزنش کنیم، اما تنها کاری که عشق انجام میدهد این است که آسیب را نشانمان دهد. این آسیب ناشی از شرطیشدن شدید و الگوهای محکوم به شکستیست که مانع از شفقتورزی میشود. هرکسی میتواند بدون داشتن آمادگی مراقبت از عشق عاشق شود. هرکسی میتواند عشق به دیگری را احساس کند، اما وابستگیهای گوناگونی نیز داشته باشد که مانع از آن شوند که قدردانِ رابطهٔ فوقالعادهای باشد که در برابرش است. وابستگیهای ما، همان اشتیاقِ شدیدمان به چیزها به شیوهای خاص است و همانند سنگ، جلوی جریان قدرتمند عشق را میگیرد. شکلگیری وابستگی، بیشتر ناشی از آسیبیست که در زمان گذشته تجربه کردهایم. بهاینترتیب، وابستگیها نمایانگر انعطافناپذیری ماست.
وابستگی رویکردی خودمحورانه به عشق دارد. به این معنا که شما بهجای تمرکز روی «بهاندازهٔ کافی خوب رفتارکردن» با شریک زندگیتان، بیش از اندازه بر احساسی که میخواهید او در شما ایجاد کند تمرکز میکنید. وقتی هر دو به دنبال خوشبختکردنِ هم باشید، بهجای تلاش برای کنترل دیگری روی برقراری ارتباط برای یافتن راهحلی مشترک و خوب تمرکز میکنید و رابطه فرصتِ بیشتری برای رسیدن به تعادل دارد. فردی که ذهنش تحت فرمانِ وابستگیهاست، حتی به بهای ازدسترفتن شادیِ شریک زندگیاش تنها روی رسیدن به نتیجهٔ دلخواهِ خودش تمرکز میکند. این رابطه که در آن فرد روبهرویتان تنها به احساسی که در او ایجاد میکنید اهمیت بدهد و چندان برای یافتن حد تعادلی که هر دو، هم حمایت شوید و هم حمایت کنید تلاش نکند، رابطهای ناسالم است. عشقی واقعیست که پروشدهندهٔ رابطه باشد، نه وابستگی.»
حجم
۲۱۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۴ صفحه
حجم
۲۱۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۴ صفحه