کتاب توسعه فردی، راه قدرت

کتاب توسعه فردی، راه قدرت به‌قلم لویی ویلیام راجرز و ترجمهٔ مهشاد فولادی را انتشارات چوپان منتشر کرده است. این کتاب به مرور نکات و مسائل مهم حوزهٔ توسعهٔ فردی می‌پردازد.

درباره کتاب توسعه فردی، راه قدرت

توسعهٔ فردی یکی از عناوین محبوب و البته مهم در دنیای امروز است. مفهومی که بر یادگیری و ارتقای مهارت‌های سخت و نرم اصرار می‌ورزد و بر این نکته تأکید دارد که کلید موفقیت و ایجاد تمایز و تفاوت و در نتیجه خلق شخصیت قدرتمند فقط و فقط در سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت و مستمر بر مهارت‌های فردی است. لویی ویلیام راجرز در کتاب توسعهٔ فردی، راه قدرت به معرفی انواع مهارت‌ها و نکاتی می‌پردازد که مرور و مطالعهٔ آن‌ها می‌تواند به دغدغه‌مندان توسعهٔ فردی کمک کند و نقش شایانی در تغییر نگرش آن‌ها ایفا کند. این کتاب برای شروع مطالعه در زمینهٔ توسعهٔ فردی کمک‌کننده است و نیاز است تا خواننده پس از آن به سراغ سایر کتاب‌های این حوزه نیز برود.

خواندن کتاب توسعه فردی، راه قدرت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مباحث توسعهٔ فردی و همهٔ آن‌ها که به دنبال بهتر کردن زندگی خود در سطوح مختلف هستند از مطالعهٔ این کتاب سود خواهند برد.

بخشی از کتاب توسعه فردی، راه قدرت

«توسعه‌ فردی و راه قدرت

برای فرار از همه‌ٔ بدبختی‌هاي زندگی‌، شاد بودن حق‌ طبیعی‌ هر انسانی‌ است‌. شاد بودن هم‌ یک‌ امر طبیعی‌ مثل‌ مشاهده مناظر طبیعت‌ و یا حتی‌ وجود فصول هرسال است‌. اما رنج‌  کشیدن یک‌ امری غیرطبیعی‌ بوده و فقط‌ به‌خاطر جهل‌ و نادانی‌ ماست‌ که‌ رنج‌ می‌کشیم‌. خوشبختی‌ در نتیجه‌ٔ خرد ایجاد می‌شود. دستیابی‌ به‌ خرد کامل‌، درك هدف زندگی‌، توانایی‌ رابطه‌ٔ انسان‌ها با یکدیگر، پایان دادن به‌ همه‌ٔ رنج‌ها، با فرار از هرگونه‌ بدی میسر می‌شود. نکات منفی‌ است‌ که‌ به‌ ما آسیب‌ می‌رساند. خرد کامل‌ شادی بدون سایه‌ می‌آورد. چرا در زندگی‌ رنج‌ می‌کشیم‌؟ زیرا طرح طبیعت‌ ما را اجبار به‌ تکامل‌ کرده است‌ و ازآنجاکه‌ وجود ما فاقد روشنایی‌ روحی‌ است‌، عدم روشنایی‌ روحی‌ باعث‌ می‌شود که‌ راه پیش‌ روی ما روشن‌ نشود تا ما را قادر سازد که‌ با خیال راحت‌ در میان موانع‌ پیش‌ رویمان حرکت‌ کنیم‌ و آسیب‌ نبینیم‌. ما معمولاً مشکل‌ پیش‌ رویمان را نمی‌بینیم‌ و یا حتی‌ مشکوك به‌ آن هم‌ نمی‌شویم‌ تا زمانی‌ که‌ به‌ شکل‌ ناگهانی‌ همانند یک‌ ببر پنهان، بر روی ما می‌پرد. روزی جمع‌ خانوادگی‌ ما کامل‌ و شاد می‌شود. یک‌ هفته‌ بعد از آن مرگ به‌ سراغمان آمده و شادی زندگی‌مان را با رنگ‌ جدیدی جایگزین‌ می‌کند.»