دانلود و خرید کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم) اندی شپرد ترجمه لیلا حسین رشیدی
تصویر جلد کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم)

کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم)

معرفی کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم)

کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم) نوشتهٔ اندی شپرد و ترجمهٔ لیلا حسین رشیدی است. کتاب چ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان برای کودکان نوشته شده است.

درباره کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم)

کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم) [The boy who lived with dragons] را بامزه، اصیل، خیال‌انگیز، پر از دلربایی و پنجول توصیف کرده‌اند؛ کتابی که حاوی یک مجموعهٔ زنده، پر جنب‌وجوش، ماجراجویانه و فانتزی برای خواننده‌هایی که می‌خواهند دربارهٔ نگهداری، تغذیه، انفجارهای غیرمنتظره و خطرات بزرگ‌کردن یک اژدها بدانند! این داستان دربارهٔ کودکی است که یک اژدها را پیدا و با او زندگی می‌کند. شاید تصورِ نگهداری از یک اژدها در ابتدای کار، بسیار خوشایند و وسوسه‌برانگیز به نظر برسد، اما «توماس» باید فکر چاره‌ای برای شیطنت‌های آتشین این موجود جادویی بکند تا خودش و آدم‌های اطرافش را از آسیب‌های او در امان نگه دارد. این کتاب در فهرست نهایی نامزدان جایزهٔ کتاب کودکِ «واتر استونز» قرار گرفته است. این کتاب چندین جلد دارد و اثر حاضر جلد دوم آن است.

این کتاب از اندی شپرد با ۲۴ فصل را کتاب چ منتشر کرده است. نشر چشمه را ناشری ادبی می‌دانند، اما کتاب‌های این نشر فقط به کتاب‌های ادبی‌اش خلاصه نمی‌شود و در حوزه‌های دیگری نیز نظیر فلسفه، سیاست، اقتصاد، کودک و نوجوان، موسیقی، سینما، تئاتر، تاریخ و اسطوره و… کتاب منتشر کرده است. کتاب چ، بخش کودک و نوجوان انتشارات چشمه، از سال ۱۳۶۴ شروع به چاپ کتاب کرده است. سال‌های ابتدایی تعداد کتاب‌های چاپ‌شده بسیار اندک بود، اما رفته‌رفته روند چاپ کتاب شکلی صعودی به خود گرفت؛ تا اینکه سال ۱۳۸۸ بیش از ۲۷۰ کتاب منتشر کرد؛ کتاب‌هایی در حوزه‌های مختلف.

خواندن کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پسری که با اژدها زندگی می کرد (جلد دوم)

«اژدها بزرگ‌تر از چشمک و بیش‌تر شبیه یک کبوترِ چاق بود. فلس‌های خاکستری داشت و یک ردیف تیغ مرتب پشتش بود و دُم نیزه‌ای تیز و دندانه‌دندانه‌ای داشت که مثل آذرخش بود. به نظر می‌رسید برای پیچ‌وتاب خوردن بین گل‌های شعله‌ور یک‌عالم وقت دارد. هر چند وقت یک‌بار دهانش را باز می‌کرد و فواره‌ای از گاز سبز بیرون می‌داد که در هوا تلق‌تلوق می‌کرد.

دیگر آتش پیش آمده بود؛ به گل‌هایی رسیده بود که از دیوارهای انبار غله بالا رفته و تا سقف خزیده بودند. به نظر می‌رسید اژدها دارد با هر موج جدید آتش کِیف می‌کند. طوری در امتداد آتش پرواز می‌کرد انگار می‌خواست شعلهٔ لرزان را ترغیب کند که بزرگ‌تر شود.

هربار که یک گل یا پیچک به خاکستر تبدیل می‌شد، اژدها جرقه‌های سبز حلقه‌حلقه را به هوا می‌فرستاد که مثل جشن کوچک آتش‌بازی بود. به نظر می‌رسید تا کُل انبار آتش نگیرد این اژدها آرام نمی‌گیرد. به این موضوع حس وحشتناکی داشتم.

باید کاری می‌کردم، اما چه‌کار؟

داد زدم، اما صدایم در میان آن دود خفه‌کننده مثل زمزمه بود. بال‌بال زدم، هر چند نمی‌دانستم می‌خواهم با این کار به کجا برسم. شاید اگر حواسش را پرت می‌کردم می‌توانستم به بیرون هدایتش کنم. یا شاید چشمک پیام را می‌گرفت و مثل راهنما اژدهای جدید را از انبار غله به بیرون هدایت می‌کرد، اما او در مقایسه با این اژدها خیلی کوچک بود و اصلاً دوست نداشتم به این فکر کنم که چشمک سر راه یکی از آن انفجارهای سبز قرار بگیرد.

داشتم فکر می‌کردم اگر جلب‌توجه کنم خوب است یا نه، چون اژدها برگشت.

وقتی به سمت من پرواز کرد، فلس‌ها و تیغ‌هایش همه یکهو سیخ شدند و بزرگ‌تر از قبل به نظر رسید. از زیر رنگ خاکستری‌اش سبز لیمویی براقی تابید. دست خودم نبود و به یاد آن ماهی‌هایی افتادم که وقتی می‌ترسند مثل بادکنک باد می‌کنند. وقتی فورانی سبز به بالای سرم پرتاب شد شیرجه زدم تا زیرِ جایی مخفی شوم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۳۴,۰۰۰
۵۰%
تومان