کتاب عشق با صائب
معرفی کتاب عشق با صائب
کتاب عشق با صائب نوشتۀ محمدعلی صائب تبریزی با گردآوری صمد خرد در انتشارات هونر به چاپ رسیده است. این کتاب گزیدهای از ۶۰ غزل عاشقانه از صائب تبریزی، شاعر معروف دورۀ صفویه و یکی از غزلسرایان بزرگ شعر فارسی است.
درباره کتاب عشق با صائب
محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی، یکی از غزلسرایان بزرگ فارسی در قرن یازدهم هجری قمری و معروفترین شاعر دورۀ صفویه بود. او در ۱۰۰۰ هجری قمری در تبریز متولد شد و مدتی بعد خانوادهاش از آنجا به اصفهان کوچ کردند. صائب در آنجا به آموختن علم مشغول شد و در ۱۰۳۴ هجری قمری به هندوستان رفت و از آنجا نیز رهسپار هرات و کابل شد. در ۱۰۴۲ هجری قمری به ایران بازگشت و در اصفهان دوباره مقیم شد. صائب در دورۀ شاه عباس دوم مقام ملکالشعرایی یافت و در ۸۰سالگی در همان اصفهان درگذشت.
صائب تبریزی اشعار بسیار زیادی سروده است که تعداد آنها را بین ۶۰ تا ۱۲۹ هزار بیت برآورد کردهاند. از میان این اشعار جز ۴ هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه به نام قندهارنامه، همگی اشعار او غزل هستند. او در سبکی شعر میگفت و آن را به کمال رساند که بعدها سبک هندی نامیده شد. اندیشههای لطیف، مضامین ظریف و معانی باریک در شعر او بسیار دیده میشود. غزلهای او در هر بیت استقلال معنایی دارند تا جایی که او را شاعر تکبیتها نامیدهاند. در کتاب عشق با صائب، ۶۰ غزل از میان حدود ۷ هزار غزل انتخاب شده است. صمد خرد، گردآورندۀ این کتاب، در انتخاب غزلها کوشیده است تا علاوه بر تنوع در آهنگ و کلام، غزلها مضامین عاشقانۀ ملموسی داشته باشند.
خواندن کتاب عشق با صائب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران اشعار کهن فارسی، علاقهمندان به غزل فارسی و نیز اشعار عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق با صائب
«سخت میخواهم که در آغوشِ تنگ آرم ترا
هر قدر افشردهای دل را، بیفشارم ترا
عمرها شد تا کمندِ آه را چین میکنم
بر امیدِ آن که روزی در کمند آرم ترا
از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم ترا
در سرِ مستی گر از زانوی من بالین کنی
بوسه در لعلِ شرابآلود نگذارم ترا
میشود نیلوفری از برگِ گل اندام تو
من به جرأت در بغل چون تنگ افشارم ترا؟
از نگاهِ خشک، منعِ چشمِ من انصاف نیست
دستِ گل چیدن ندارم، خارِ دیوارم ترا
ناشنیدن میشود مُهرِ دهانم بی سخن
گر غباری هست بر خاطر ز گفتارم ترا
از رهایی هر زمان بودم اسیرِ عالَمی
فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم ترا
ای که میپرسی چه پیش آمد که پیدا نیستی
خویشتن را کردهام گم تا طلبکارم ترا
از من ای آرامِ جان، احوالِ صائب را مپرس
خاطرِ آسودهای داری، چه آزارم ترا؟»
حجم
۲۸۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۲۸۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه