کتاب مثلث عشق
معرفی کتاب مثلث عشق
کتاب مثلث عشق نوشتۀ محمد صابری و ویراستۀ مونا محمدنژاد در انتشارات سیب سرخ به چاپ رسیده است. این کتاب که در دستۀ داستانهای ایرانی قرار دارد، در ایران و فرانسه میگذرد و دربارۀ دختر ۱۸سالهای است که دنبال عشقی پرشور و اصیل میگردد و پدری که قصههای پردردی از زندگی دارد. کتاب روایت شکاف نسلی و باورهای متفاوت دو نسل است.
درباره کتاب مثلث عشق
کتاب مثلث عشق، داستانی ایرانی است که در ایران و فرانسه روایت میشود. نویسنده، کتاب را با جملهای از مارسل پروست شروع کرده و برای خوانندۀ آشنا این موضوع را متبادر میکند که نویسنده تلاش میکند به سبک و سیاق در جستوجوی پروست نزدیک شود.
کتاب مثلث عشق روایت دختری ۱۸ساله است که از زندگی پرهیاهوی زمان چیزی نمیخواهد جز عشقی پایدار و اصیل. او درگیر عشق مردی فرانسوی است که از راه دور به او دل بسته است. همچنین دلشورههای پدری زخمخورده از روزگار روایت میشود که بهتنهایی دختری بیمادر را بزرگ کرده است.
کتاب مثلث عشق روایت شکاف دو نسل یا تغییر باورها در دو نسل است. یکی سرخورده و زخمخورده، گمان میکند نسل جدید راه را اشتباه میرود و دیگری فکر میکند راه درستی در پیش گرفته است.
خواندن کتاب مثلث عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
درباره کتاب مثلث عشق
«روبهروی خودتان نشستهاید، خود را در چارچوب آینهای مدور، شفاف و صمیمی جستوجو میکنید، همهچیز ساده، آرام، متین و یکدست جلوه میکند، هیچچیز مشکوک، غیرعادی و بیهودهای در آن نمیبینید جز خودتان، خود واقعیتان، در خود فرومیروید و از منظر سومشخص باانصاف و بیغرضی، خطوط منسجم و یکدست چهرهتان را، فارغ از همهی اتفاقات ریز و درشتی که دوروبرتان شبیه پشههایی که پیرامون نوری ضعیف و ملایم، در شبی زلال و بیغلوغش چرخ میزنند و وول میخورند تا آنگاه که بیسروصدا نعششان روی زمین به خوابی ابدی رود میکاوید. چشمانی ژرف و نمناک، گسیوانی خرمایی که گرداگرد دو گونهی برجسته به پاسبانی شبانهروزی از زیباییهای خدادادیتان، قدمآهسته رژه میروند و هرازگاهی صدای پاهایشان که میآزاردتان، کنار میزنید، گردنی استوانهایشکل و ظریف که از حجاب نیمبند روسری و شال رهایی یافتهاند و درنهایت قلبی مصور و خوشرنگ که این همه را در بر گرفته است، میبینید.
دو دلدادهی عاشق، دو همآواز ناهماهنگ و آشفته در مسیری دوشیزهوار، راکد و بی حرکت فکر میکردند که اگر آسمان را از بالای سرشان کنار بزنند هیچ گزندی به پرندهها نخواهد رسید، هیچ قدی به بلندای خورشید نخواهد اندیشید، هیچ گلولهای قلبی را نشانه نخواهد رفت و پس آنگاه خدا به خوابی ابدی خواهد رفت.»
حجم
۸۴۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه
حجم
۸۴۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه