دانلود و خرید کتاب کمانگیر پائولو کوئیلو ترجمه محمدرضا طهماسبی
تصویر جلد کتاب کمانگیر

کتاب کمانگیر

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کمانگیر

کتاب کمانگیر نوشتهٔ پائولو کوئیلو و ترجمهٔ محمدرضا طهماسبی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره انتشارات متخصصان

انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشته‌های ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رشته‌های مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمی‌گردد و در طول این سال‌ها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.

خواندن کتاب کمانگیر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کمانگیر

«پسر با تعجب به غریبه نگاه کرد و جواب داد: «تا حالا هیشکی تو این شهر ندیده که تتسویا کمان بگیره دستش. اینجا همه اونو به‌عنوان یه نجار می‌شناسن.»

غریبه با اصرار گفت: «خب شاید تسلیم شده، شاید جرأتشو از دست داده، برام مهم نیست. به‌هرحال اگه هنرشو رها کرده، نباید بهش عنوان بهترین کمانگیر کشور داده بشه. به‌خاطر همینم هست که چند روزه تو راهم تا به اینجا برسم؛ می‌خوام اونو به چالش بکشم و به شهرتی که لیاقتشو نداره، پایان بدم.»

پسر فهمید که بحث‌کردن فایده‌ای نداره و بهترین کار همینه که غریبه رو ببره پیش نجار تا با چشمای خودش ببینه و بفهمه که داره اشتباه می‌کنه.

تتسویا تو کارگاهِ پشت خونه‌اش بود. سرشو برگردوند ببینه کی اومده، اما وقتی اون کیف بزرگ چرمیو دست غریبه دید، لبخند رو لباش خشک شد.

تازه‌وارد گفت: «این دقیقاً همون چیزیه که فکرشو می‌کنی. نیومدم اینجا تا مردیو که تبدیل به یه افسانه شده، تحقیر کنم یا آبروشو ببرم. من اینجام تا خیلی ساده ثابت کنم که بعد از اون همه تمرین؛ تونستم بهترین بشم.»

تتسویا به کارش ادامه داد و چنتا پایه روی میز گذاشت.

غریبه ادامه داد: «مردی که تبدیل به الگوی یه نسل شده، نمی‌تونه همین‌جوری ناپدید بشه. من آموزشای تو رو دنبال کردم. سعی کردم راه و روش کمانگیری رو کامل رعایت کنم و لیاقت اینو دارم که تو حداقل تیراندازیمو تماشا کنی. اگه این کارو بکنی، از اینجا میرم و به هیچ‌کسم نمیگم کجا میشه بزرگ‌ترین استاد دنیا رو پیدا کرد.»

غریبه از تو کیفش یه کمان بلند از جنس بامبوی صِیقل‌شده درآورد. کمانی که گریپش یه ذره پایین‌تر از وسطش بود. اون به تتسویا تعظیم کرد، رفت تو باغ و کمانش رو به طرف یه جای خاص گرفت. تیری با پر عقاب درآورد، پاهاشو روی زمین محکم کرد و با یه حالت مناسب برای تیراندازی ایستاد؛ درحالی‌که تیرو روی کمان می‌ذاشت؛ کمانو آروم آروم میاورد روبه‌روی صورتش.

پسر با هیجان و تعجب تماشا می‌کرد. تتسویا هم کارشو ول کرده بود و داشت با کنجکاوی به غریبه نگاه می‌کرد.

وقتی‌که تیر روی زه تنظیم شد، غریبه کمان رو بالاتر آورد؛ تاجایی‌که با وسط سینه‌اش هم‌تراز بشه. کمان رو تا بالای سرش برد و بعد همزمان که داشت میاوردش پایین؛ زه رو کشید.

وقتی تیر به جلوی صورتش رسید، کمان کاملاً کشیده شده بود. برای یه لحظه، غریبه و کمان آروم و بی‌حرکت موندن؛ طوری که انگار زمان وایساد و اون لحظه قرار بود تا ابد ادامه پیدا کنه. پسر داشت به جایی که نوک تیر نشانه می‌رفت، نگاه می‌کرد، اما نمی‌تونست چیزی ببینه.

یهو دستی که روی زه بود، باز شد. دست به طرف عقب حرکت کرد و کمان به شکل خیلی زیبایی چرخید و توی یه لحظه تیر محو شد و بعد یه جای دیگه ظاهر شد.

تتسویا به پسر گفت: «برو بیارش.»

لحظاتی بعد، پسر با تیر برگشت و گفت: «در فاصله‌ی چهل‌متری یه گیلاسو سوراخ کرده بود.»

تتسویا به کمانگیر تعظیم کرد، رفت گوشة کارگاه و یه چیزی برداشت. به نظر می‌رسید یه تیکه چوب بلند نازک باشه که با ظرافت داخل یه تیکه چرم پیچیده شده بود. چرم رو خیلی آروم باز کرد و یه کمان از توش درآورد که شبیه کمان غریبه بود، اما کاملاً معلوم بود که خیلی بیشتر از اون استفاده شده.»

معرفی نویسنده
عکس پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو در ۲۴ آگوست سال ۱۹۴۷ در شهر ریودوژانیرو متولد شد. او در خانواده‌ای رشد کرد که عقاید مذهبی مسیحی کاتولیک مادر و پدرش آنچنان سفت و سخت بود که پائولو حتی با نفس کشیدن در هوای خانه هم می‌توانست فشار این عقاید را بر خود احساس کند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

حجم

۴٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

قیمت:
۴۴,۱۰۰
تومان