کتاب راه راهب
معرفی کتاب راه راهب
کتاب راه راهب نوشتهٔ گاور گوپال داس و ترجمهٔ دلارام ابتهاج و ویراستهٔ زهرا تقی زاده است. انتشارات اریش این کتاب را منتشر کرده است. این اثر حاوی چهار قدم برای رسیدن به صلح، هدف و شادی پایدار است.
درباره کتاب راه راهب
کتاب راه راهب که حاوی چهار قدم برای رسیدن به صلح، هدف و شادی پایدار است، به قلم یک راهب نوشته شده است. گاور گوپال داس معتقد است که ازآنجاکه ما هم از درون و هم از بیرون باید به تعادل برسیم، برای رسیدن به این موفقیت این امر حیاتی است که اجازه ندهیم فرمان زندگی که همان موجودیت ما است، از دستانمان خارج شود. او توضیح داده است که درصورتیکه که هر چهار چرخ تراز باشد و باد لاستیکها هم مطلوب، اگر فرمان از دستان ما خارج شود، به مقصد نخواهیم رسید. این کتاب چهار فصل دارد و حاوی چهار قدم برای رسیدن به صلح، هدف و شادی پایدار است.
خواندن کتاب راه راهب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد مهارتهای زندگی از زبان یک راهب پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب راه راهب
«ما برای رقابت با خود، نیاز به درک خودمان داریم. چه تمایلاتی داریم؟ چه چیزهایی را دوست داریم؟ چه چیزهایی را دوست نداریم؟ میخواهیم در آینده کجای این زندگی باشیم؟ اینها تنها چند سؤال مقدماتی برای رسیدن به موفقیت است که باید پاسخ داده شوند و این روند پرسشوپاسخ، سفر ما را در راستای خودشناسی آغاز میکند.
قبلاً همیشه تعجب میکردم که چرا یکنفر باید برای کادوکردن یک هدیه از کاغذهای فانتزی و روبان استفاده کند. چرا ما نمیتوانیم راحت و رکوراست هدیه را به کسی که میخواهیم عشق و محبتمان را به او نشان دهیم، تقدیم کنیم؟ و به این نتیجه رسیدم که اگر هدیهای را بدون کادوپیچی به کسی بدهیم، هیچ عنصر هیجانیای در آن وجود ندارد. پنهانکردن یک هدیه، تردید بهوجود میآورد و وقتی باز میشود، هیجان و درنتیجه لذت بسیار زیادی در آن وجود دارد. نهتنها شخصی که هدیه را دریافت کرده احساس خوشحالی میکند، بلکه آن کسی که هدیه را داده است نیز همین حس را دارد.
به همین ترتیب، هرکس مهارتها و استعدادهای خودش را از خداوند هدیه گرفته است. هرشخصی توانایی منحصربهفردی در درون خود دارد. اگر خداوند ما را بلافاصله، از همان لحظهٔ آغاز تولد، نسبت به تواناییهای خود آگاه میکرد، دیگر هیچ هیجانی در این سفر وجود نداشت. خداوند استعدادها، مهارتها و پتانسیلهای ما را پوشانده است و تنها در این حالت است که ما این شانس را داریم تا آنها را کشف کنیم و در روند انجام این کار، زمانی که برای تشخیص اینکه "از زندگی چه میخواهیم" تلاش میکنیم، حس رضایت فوقالعادهای در ما بهوجود میآید. خودشناسی، اتفاقی نیست که به یکباره بیفتد، بلکه یک روند تکاملی است و همانطور که زندگی پیش میرود، ما تواناییهای خود را برای دستاوردهای بزرگ کشف میکنیم.
در کودکی "بسته را بده" را بازی کردهای؟ یک بازی قدیمی و رایج در جشن تولدها، این بازی حول محور جایزههایی که لابهلای تعداد زیادی کاغذکادو پیچیده شده است، میچرخد. مابین هرلایه از بستهبندی، یک هدیهٔ کوچکتر قرار دارد. درحالیکه همه منتظر هستند موزیک قطع شود، این بسته دستبهدست بین افراد میچرخد. وقتی موزیک قطع میشود، شخصی که بسته در دست اوست، یکلایه از کاغذ کادو را باز میکند و هدیهٔ کوچکی را که آنجا هست، برمیدارد. این روند تا آخرین لایه ادامه دارد، زمانی که تمام جایزههای کوچک تمام شوند، جایزهٔ اصلی به کسی میرسد که آخرین کاغذکادو را باز میکند.
حالا، این بازی کودکانه چه ربطی به خودشناسی دارد؟ ما باید لایههای وجودی خود را کنار بزنیم تا درحقیقت بتوانیم پتانسیل واقعی خود را کشف کنیم. هرچه بیشتر در راه شناخت تواناییهای خود کندوکاو کنیم، لایههای بیشتری کنار زده میشوند، و با هرلایهای که کنار زده میشود، ما به هدیهٔ ارزشمندی که در درون ما پنهان بوده است، برخورد میکنیم. ما، تا زمانی که تمام لایههای وجودمان کنار نروند و آن هدیهٔ بزرگ ـ پتانسیل واقعی ماـ آشکار نشود، نمیتوانیم توقع تجربهٔ شادی و خوشبختی را در زندگی داشته باشیم. این مسیر، به خودی خود، بسیار هیجانانگیز است و رضایت عمیقی را با خود بههمراه دارد. این مسئله، من را یاد داستانی از یکی از دوستان جوانم، سایراج، میاندازد.»
حجم
۱۰۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۰۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه