کتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا (خلاصه کتاب)
خلاصهکتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا (خلاصه کتاب) نوشتهٔ شان هپبورن فرر و ترجمهشده توسط گروه مترجمان شنیدار است و شنیدار نگار نوین آن را منتشر کرده است. با خواندن این خلاصه کتاب صوتی میآموزید: آدری هپبورن چرا آدری هپبورن شد؟
درباره خلاصهکتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا
وقتی نام کتاب آدری هپبورن، یک روح زیبا را میشنوید، تصویر چه کسی در ذهنتان نقش میبندد؟ آن پرنسس جذاب و شوخطبع در فیلم تعطیلات رمی به ذهنتان میرسد یا هالی گولایتلی در فیلم صبحانه در تیفانی را به یاد میآورید؟ واقعیت این است که فرقی نمیکند چه تصویری از او به خاطر بیاورید، هرچه که باشد قطعاً سرشار از زیبایی و ظرافت است. او واقعاً فرشتهای زمینی بود.
کتاب آدری هپبورن، یک روح زیبا داستان زندگی یکی از بزرگترین هنرمندان زمانه ماست با همه فرازها و فرودهایش، در صادقانهترین شکل ممکن.
این کتاب داستان دختری است که وقتی شش ساله بود پدرش خانه را ترک کرد. داستان کودکی است که در جنگ جهانی دوم با فقر و بیپولی دستوپنجه نرم کرد و هرگز آن روزها را فراموش نکرد. داستان زن جوانی است که به واسطه سختکوشیهای فراوان و اقبال بسیار خوبش دیده شد، با بهترین بازیگران و کارگردانان زمانهاش همکاری کرد و به موفقیت رسید.
او در آثار کلاسیک بسیاری نقش ایفا کرد و تأثیری ماندگار در قلب هواداران پر و پا قرص سینما، در سراسر جهان بجا گذاشت. همکاری او با هربرت دو ژیوانشی، طراح مد مشهور فرانسوی، تقریباً نیم قرن به طول انجامید و او را به یکی از پیشگامان اصلی جریان مد در جهان تبدیل کرد. حتی در حال حاضر هم افراد زیادی هنوز سعی میکنند از آرایش و پوشش هپبورن تقلید کنند.
آدری همزمان رویا و کابوس زندگینامهنویسان است؛ هم به خاطر حضور بر پرده و هم به خاطر تلاشهای پرشورش خارج از دنیای سینما. هیچ بازیگر دیگری تا این حد محترم و الهامبخش نبوده است. او آنقدر دوستداشتنی باقی ماند که واقعاً کسی نمیتوانست از او بد بگوید. او هیچ راز عجیب و غریب یا ظلم مخفیانهای باقی نگذاشت.
با این حال، این تنها تصویری است که سینما و تلویزیون از آدری هپبورن در اختیار ما قرار میدهد. اگرچه زیبایی او خیرهکننده بود، اما درک آنچه در قلب او میگذشت دشوار بود. شاید تا به حال از خود پرسیده باشید که زندگی روزمره این الهه مسحورکننده صفحه نقرهای چگونه گذشته است. او چه جور آدمی بوده است؟ آیا در نقش مادری هم مانند نقشهای سینماییاش موفق بود؟ او هم از همان احساس نگرانی و سردرگمی که همه ما دچارش میشویم رنج میبرد؟ در روزهای پایانی زندگی او دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟
پاسخ همه این سؤالات را در این زندگی نامه خواهید یافت. نویسنده این کتاب، پسر آدری هپبورن، شان هپبورن فرر است که چهار سال پس از مرگ مادرش را به نوشتن این کتاب اختصاص داد. در میان تمام بیوگرافیهای آدری، این کتاب صادقانهترین و معتبرترین آنهاست.
خلاصه کتاب آدری هپبورن یک روح زیبا، سفر به درون قلبی رئوف خواهد بود و تأمل فرزندی بامحبت بر ۳۳ سال زندگی با یکی از بهترین مادران دنیا. آنچه در تماشای او روی پرده بزرگ دیدهاید و احساس کردهاید، تصویر روشنی از انسانی حقیقتاً جادویی بود که شایسته احساسات گرمی است که هنوز هم مخاطبان را در سراسر جهان فرا میگیرد.
این بیوگرافی که از دیدگاه هپبورن فرر نوشته شده است، صرفاً رسواییها و شایعات زرد را بازگو نمیکند؛ بلکه صادقانه جزئیاتی را در مورد مادرش مطرح میکند که بسیاری از ما هرگز از آنها آگاه نبودهایم: کودکیاش، حسرتهایش، عشقش به خانواده و مراقبت و توجهش به محرومترین کودکان جهان.
خواندن خلاصهکتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر آدری هپبورن را دوست دارید این خلاصهکتاب را درمورد او بخوانید.
بخشی از خلاصهکتاب آدری هپبورن؛ یک روح زیبا
«هپبورن، در عین تلاش برای ساختن یک زندگی خانوادگی موفق، در مؤسسات خیریه کودکان در سطح بینالمللی فعالیت میکرد و حتی پس از تشخیص سرطان نیز به این کار ادامه داد. اما ما از این جنبه زندگی آدری هپبورن چه میدانیم؟
زیبایی رو به زوال میگذارد، اما عشق و شخصیت همیشه در اوج قدرت باقی میمانند. شان در این کتاب مینویسد: «اولین انتخاب زندگی آدری، شغلش بود. سپس خانوادهاش را انتخاب کرد و هنگامی که ما، فرزندان او بزرگ شدیم و زندگی خود را آغاز کردیم، او فرزندان کمتر خوششانس جهان را انتخاب کرد.
از دیدگاه شان، تعهد مادرش به کارهای خیریه در زندگی جدیدش، یک پیشرفت طبیعی بود. پیش از این، متوجه شدیم که چگونه تجربیات دوران کودکی هپبورن در دوران جنگ، بر ادامه زندگیاش تأثیر گذاشته است. او تصمیم گرفت تا زمانی که بتواند، به کودکان جهان سوم که درگیر جنگ و گرسنگی بودند، توجه ویژهای داشته باشد.
اشتیاق هپبورن به کارهای خیریه را میتوان ناشی از فقدان عشق پدرانه در کودکی و همچنین سقط جنینی که در دوران بارداری سوم خود متحمل شد دانست. توانایی کاستن از رنج کودکان محروم جهان به او رضایت معنوی بخشید و درد دوران کودکیاش را کاهش داد.
در اکتبر ۱۹۸۷، هپبورن دعوتنامهای دریافت کرد تا در کنسرتی به نفع یونیسف سخنرانی کند. برای مراسم افتتاحیه، هپبورن یک سخنرانی صمیمانه و خالصانه ایراد کرد که بلافاصله توجه جیمز گرانت، مدیر اجرایی یونیسف در آن زمان را به خود جلب کرد و او نقش سفیر حسننیت را به او پیشنهاد داد. به این ترتیب، هپبورن کار خیریه خود را در آوریل ۱۹۸۸ آغاز کرد.
او در دوران حضورش در یونیسف برنامه فشردهای داشت. در سفرهایش از پروازهای کلاس تجاری استفاده نمیکرد و بدون پرواز مستقیم به کشورهای در حال توسعه، زمان زیادی را در هواپیما سپری میکرد. او اغلب از بازدید از یک کشور در حال توسعه به خانه برمیگشت تا بلافاصله برای یک سفر تبلیغاتی به نقطهای دیگر از جهان برود. هپبورن در طول سال، بدون داشتن هیچ تعطیلاتی مشغول کار بود و دائماً به دور دنیا سفر میکرد.
سومالی آخرین کشوری بود که هپبورن در دوران همکاریاش با یونیسف از آن دیدن کرد و این مهمترین سفر او بود. در سال ۱۹۹۲، سومالی درگیر جنگ و منازعات داخلی بود. هپبورن و وُلدرز برای تضمین ایمنی و اثربخشی سفر خود، یک سال تمام را صرف آمادهسازی سفر کردند. هپبورن به محض ورود به سومالی، از وحشتی که به استقبالش آمده بود شوکه شد. او شاهد عواقب نسلکشی و همچنین دهها هزار قربانی قحطی بود؛ صحنههایی که باعث ناراحتی و اندوه شدید او شد.»
حجم
۱۶٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
حجم
۱۶٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
نظرات کاربران
این اصلا کتاب نبود ، تبلیغی بود برای خرید کتاب، لطفا از اعتماد مخاطبین طاقچه سوئ استفاده نکنید.
بی خود، افتضاح. انگار از ویکی پدیا دارید زندگی نامه می خوانید. مثل کتاب نوجوانان می ماند. حتی زحمت ندادند به خودشان، نقطه آخر جملات را بگذارند.