کتاب خشونت زناشویی و راهبردهای تنظیم هیجان

کتاب خشونت زناشویی و راهبردهای تنظیم هیجان نوشتهٔ حمیدرضا بگلری امینه و ویرایش محدثه طهماسبی فر است. این کتاب را انتشارات هورین منتشر کرده است.

درباره کتاب خشونت زناشویی و راهبردهای تنظیم هیجان

زندگی اجتماعی انسان در طول تاریخ مسیر پرنشیب‌وفراز خود را پیموده و همواره به‌پیش می‌رود. جامعه قالب اصلی این حرکت و چارچوب منظم زندگی تاریخی انسان است. جامعه بنا به اهمیت خاص خود پاسخگوی بسیاری از سؤالات و برطرف‌کنندهٔ بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی انسان است.

خانواده یکی از ابتدائی‌ترین اشکال شناخته شده زندگی اجتماعی انسان است که از بدو پیدایش انسان در کرهٔ زمین تاکنون وجود داشته است؛ بنابراین می‌توان اظهار داشت که خانواده یکی از رکن‌های اصلی جامعه به‌شمار می‌رود. در میان تمام نهادهای اجتماعی خانواده ارزشمندترین و بیشترین تأثیرات را در جامعه دارد. خانواده فراگیرترین واحد اجتماعی است و هیچ یک از آسیب‌های اجتماعی جدا از تأثیر خانواده نیست.

ازدواج به‌عنوان نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده همواره در گسترهٔ تاریخ فصل کاملی از اصول و قواعد را در تعالیم دینی و اجتماعی به خود اختصاص داده است. ازدواج از قدیمی‌ترین پیوندهای انسانی است که ارضاکننده و رشددهندهٔ شخصیت آدمی بوده است و اکثر افراد یک‌بار در زندگی خود دست به انتخاب همسر می‌زنند.

زوج هستهٔ اصلی و پایه‌گذار خانواده و خانواده نیز رکن اصلی جامعه است؛ بنابراین سلامت و پویایی جامعه در گرو پویایی و سلامت خانواده است و سلامت خانواده نیز بستگی به‌سلامت و شادابی و رضایتمندی زوج دارد.

علوم اجتماعی اهمیت درک ازدواج را به‌وسیلهٔ مطالعات گستردهٔ انجام شده در این حوزه شناسایی کرده است. با این، حال پژوهشگران ازدواج توجه خود را بیشتر بر رضایت و پایداری در روابط زناشویی متمرکز کرده‌اند درحالی‌که هرچند رضایت و پایداری از مؤلفه‌های بااهمیت در ازدواج هستند، متغیرهای دیگر نیز سزاوار توجه فزاینده‌ای هستند. به‌ویژه متغیری که شایستهٔ توجه بیشتری است، تعهد زناشویی است.

خواندن کتاب خشونت زناشویی و راهبردهای تنظیم هیجان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به موضوعات روان‌شناس و خانواده مناسب و کاربردی است.

بخشی از کتاب خشونت زناشویی و راهبردهای تنظیم هیجان

«اولین تعریف مربوط به گلز و استراوس است که سال‌های زیادی در زمینه خشونت به بررسی پرداخته‌اند از دید این دو، محقق، خشونت رفتاری است با قصد و نیت آشکار یا رفتاری با قصد و نیت پنهان اما قابل‌درک برای واردکردن آسیب فیزیکی به فرد دیگر. یلو در سال ۱۹۸۳ خشونت را چنین تعریف کرده است خشونت رفتاری آگاهانه در نظر گرفته می‌شود که نتایج احتمالی آن ایجاد آسیب فیزیکی یا درد در فرد دیگر است مگارژی خشونت را چنین تعریف می‌کند خشونت به معنای اشکال افراطی رفتار پرخاشگرانه است که احتمال باعث آسیب‌های مشخص به قربانی می‌گردد. کودک خشونت را قصد استفاده از قدرت فیزیکی به‌منظور ایجاد آزار، تخریب و مرگ می‌داند. وی خشونت را به دو معنی دیگر نیز به کار می‌برد:

الف) استفاده از قدرت یا اجبار قانونی یا غیره برای ایجاد آسیب از طریق دستوردادن به اطاعت از مجموعه‌های ارزش‌های اخلاقی یا اجتماعی

ب) عملی که عامل خشونت را تکذیب کند.

هر دو تعریف دیگر خشونت چنین است خشونت را می‌توان عملی آسیب‌رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می‌دهد و صرفاً جنبه فیزیکی دارد؛ بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر منزوی کردن فرد دادوفریاد جنسی آزار و مزاحمت جنسی تجاوز) و اقتصادی شکستن وسایل خانه و... هم به خود بگیرد.

از آن جایی که تعریف خشونت مشکل است و نمی‌توان پدیده‌های اجتماعی را با یک یا فقط چند علت تبیین کرد. در این مطالعه برای تبیین عوامل مختلف در خشونت شوهران بر علیه زنان هم از نظریه‌های سطح خرد؛ مانند کنترل و نظارت اجتماعی جامعه‌پذیری جنسیتی، فشار ساختاری و عمومی ناسازگاری پایگاهی، منابع نظریه یادگیری اجتماعی، دیدگاه تعادل‌گرایی، نظریه انتقال بین‌نسلی، نظریه فرهنگ و هم از نظریه‌های سطح کالن مانند نظریه فمینیستی استفاده شده است. این نظریه‌ها برای تبیین خشونت به متن‌های اجتماعی از جمله خانواده محله و اجتماع نگاه کنند ادامه به این نظریات اشاره می‌شود.»