دانلود و خرید کتاب بازاریابی شبکه ای جانی بک ترجمه فرشید فرزانگان
تصویر جلد کتاب بازاریابی شبکه ای

کتاب بازاریابی شبکه ای

معرفی کتاب بازاریابی شبکه ای

کتاب بازاریابی شبکه ای نوشتهٔ جانی بک و ترجمهٔ فرشید فرزانگان است. انتشارات دیده بان قلم فرتاک این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بازاریابی شبکه ای

کتاب بازاریابی شبکه ای، یک راهنمای مناسب برای ایجاد کسب‌وکاری موفق و رضایت‌بخش است. این کتاب به اهمیت فروش باکیفیت و علاقهٔ کارشناسان فروش به کار خود پرداخته است؛ که تا چه میزان حس خوب و علاقه به کار فروش در افزایش راندمان آن‌ها مؤثر است. مترجم معتقد است که حس مطلوب و علاقه‌مندی به کار، باعث خیر و برکت و رشد و نمو آن می‌شود. نویسنده در این کتاب داستان زندگی شخصی خود را تعریف کرده تا ما بدانیم که می‌توانیم به فردی مانند او تبدیل شویم و می‌توانیم دانش و معلومات خود را در زمینهٔ بازاریابی شبکه‌ای افزایش دهیم، با این مدل تجاری آشنا شویم و پایه‌ای محکم برای کسب‌وکار خود ایجاد کنیم. جانی بک به‌مدت طولانی در زمینهٔ فروش و بازاریابی مشغول بوده است.

خواندن کتاب بازاریابی شبکه ای را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ کسب‌وکار، فروش و بازاریابی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بازاریابی شبکه ای

«من در سال ۱۹۵۸ به‌دنیا آمدم و فرزند تک خانواده بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. بخش زیادی از دوران کودکی خود را در کنار مادربزرگ عزیز و دوست داشتنی‌ام زندگی کردم و او من را به‌نحوی جدی و محبت‌آمیز براساس ارزش‌های خود بزرگ کرد. همیشه می‌گفت: «جنی به مدرسه برو، تکالیفت را انجام بده، آموزش ببین و یک شغل ثابت و دائمی ترجیحاً در یک بانک برای خودت دست و پا کن که هیچ‌وقت خطر بیکاری تهدیدت نکنه». هرگز من را به این تشویق نکرد که به‌خود اشتغالی و ایجاد یک کسب‌وکار شخصی برای خود فکر کنم. ما به طبقه کارگر و زحمتکش جامعه تعلق داشتیم و هرگز حتی احتمال وقوع چنین اتفاقی هم نمی‌رفت. در واقع، هرگز از من نپرسیدند که می‌خواهم چکاره شوم، چه رویاهایی دارم و آیا قرار است این رویاها به واقعیت تبدیل شود یا خیر. من به‌عنوان یک دختر خوب و شایسته بزرگ شدم که هرچیزی به او گفته شده بود را انجام می‌داد و از جلب توجه بیش‌ازحد اجتناب می‌کرد. در آن هنگام توانایی خوبی در آمار و محاسبات نداشتم؛ بنابراین، به‌دلایل کاملاً واضحی هرگز به من پیشنهاد نشد که به تحصیل در رشته بانکداری بپردازم؛ بااین‌وجود، تقریباً به‌دلیل اینکه فطرتاً دوست دارم به دیگران کمک کنم و درصورت امکان جان تمام مردم دنیا را نجات دهم، رشتهٔ پرستاری را انتخاب کردم؛ اما، با ورود به یک رابطهٔ عاشقانه درنهایت با مرد محبوب خود ازدواج کردم و در سن ۲۲ سالگی صاحب دو فرزند شدم. در طول این سال‌ها، مشاغل زیادی را امتحان کرده‌ام که عبارتند از:

کمک‌مربی مهدکودک، کارگرکارخانه، دستیار مراقبین سلامت، دستیار فروش، مدیر هماهنگی فروش و مدیرفروش و در کمال ناباوری سعی کرده‌ام به‌خود اشتغالی بپردازم. آخرین شغل من به‌عنوان یک کارمند کار در شرکت فیلیپ‌موریس بود که در آنجا یک مدیر داخلی بودم و مسئولیت فروش در بازار آزاد گمرکی (بازارهای معاف از عوارض گمرکی) در دانمارک و نروژ را برعهده داشتم. این یک شغل مشهور و پرطرفدار با مسافرت‌های زیاد، سور و پذیرایی‌های مفصل، حقوق و دستمزد کافی، حقوق بازنشستگی، اتومبیل (مخصوص اعضای) شرکت و مزایای شغلی مختلف بود. مسلماً تمام این گزینه‌ها را دوست داشتم؛ اما، این شغلی نبود که بتوانم ازطریق آن نیاز و تمایل خود به‌رشد و شکوفایی را به‌صورت خلاقانه‌ای برطرف کنم. من نتوانستم در یک محیط کاری فشرده که بر ادارهٔ امور، گزارش‌های طولانی مکتوب، مستندسازی حتی برای کوچک‌ترین چیزها و تصمیم‌گیری در شرایط دشوار تأکید دارد و یک محیط به‌شدت رقابتی است پیشرفتی داشته باشم؛ بنابراین، وقتی برنامه‌های شرکت به من ارائه شد که خود را ارتقاء و حوزهٔ مسئولیت خود را با بازاریابی‌های بیشتر گسترش دهم، دست از کار کشیدم و شرکت را ترک کردم. نمی‌دانستم که می‌خواهم به‌جای آن چه کاری انجام دهم فقط می‌دانستم که دیگر آن شغل را نمی‌خواهم. راستش را بخواهید اصلاً از آن کار راضی و خوشحال نبودم. از آنجایی که ساعت ۵ صبح که خانه را ترک می‌کردم و تا حدوداً ساعت ۸ شب دیگر به خانه بر نمی‌گشتم، هیچ زمانی برایم باقی نمی‌ماند که آن را به‌خود و علایق شخصی خود اختصاص دهم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

حجم

۱۰۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان