کتاب ترس
معرفی کتاب ترس
«ترس» مجموعه داستانهایی به قلم بِگونیا ایبارُولا و به تصویرگری علیرضا اسدی از مجموعه احساسات خود را بشناسیم است. این کتاب به نوجوانان کمک میکند حس ترس را بشناسند و آن را به درستی کنترل کنند.
در یکی از داستانهای این کتاب میخوانیم:
در کلبهی حقیرانهای که هوآنزو با زن و سه فرزندش زندگی میکرد، یک گلدان به خاطر شکلش نظر همه را جلب میکرد. گلدان تقریباً همیشه پر از گلهایی بود که از دشت جمع میکردند و با رنگهای قشنگ و بوی خوش کلبه را به خانهای زیبا و راحت تبدیل میکردند.
گلدان زیبا بود؛ گلدانی چینی و قدیمی که هوآنزو از پدرش به ارث برده بود و پدر هوآنزو از پدر خود و او هم از پدرش که جنگجویی شریف بود و گلدان را از دستان یک امپراتور قدیمی دریافت کرده بود. گلدان از اینکه آنقدر از او نگهداری میکردند، احساس غرور میکرد و جای مهمی در خانه داشت. اما یک روز هوآنزو همهی خانوادهاش را دور هم جمع کرد و گفت که به فکر فروش گلدان است.
ـ سال خیلی بدی داشتهایم، بدون بارندگی و محصول بسیار کم است. به من گفتهاند این گلدان خیلی باارزش است و برای آن پول زیادی به من میدهند. نمیتوانم ببینم گرسنه بمانید، در حالیکه این گلدان باارزش را داشته باشیم که فقط به درد تزئین خانه میخورد.
گلدان شروع کرد به لرزیدن و پشت سر هم میپرسید: «من را کجا خواهند برد؟ با من چه خواهند کرد؟ چه بر سرم خواهد آمد؟»
حجم
۴۱۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
حجم
۴۱۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
نظرات کاربران
خیلی بانمک بود